سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۱۹ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد467

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من تبر بر درخت تر و تیغ بر حلقوم هنر را بسیار دردناک و غم انگیز دیدم.درخت تر هنوز فرصت بالیدن دارد و بریدنش حسرت نالیدن. هر موجود زنده حق دارد ببالد و جفاست که از خطر مرگ بنالد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من زیبایی بدون شرافت و فریبایی بدون فضیلت را چون گلی بدون عطر دیدم.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من انسان را بر روی کره خاک و زیر سقف افلاک شبحی سرگردان دیدم که پس از گذر از این رهگذر، از او تنها سایه ای می ماند و از ماترک او ،سرمایه ای. خوشبخت انسانی که از این آمد و رفت،برای گذشتگان ،آبرو باشد و برای آیندگان اثری نیکو بر جای گذارد. 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من چه جانکاه و جگرسوز دیدم سخن گویی در دنیای ناشنوایان و آیینه فروشی در دیار نابینایان را !! 

این مسئولیت سنگین انسان های دردآشنا و روشنگر است در دنیایی که فخرفروختن به راه است و جان افروختن،گناه ! آن، مباهات دارد و این، مجازات !!

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من اثر گلوله را جانکاه و جگرسوز و سایه سار قلم را جان آفرین و دلنواز دیدم. گلوله،جنگ را می آفریند و قلم،فرهنگ را. آن ،زندگی را می گیرد و این،ارزندگی می بخشد.

ادامه دارد...

                          شفیعی مطهر

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۰۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد466

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من حاصل ضرب "توان "در "ادعا" را مقداری ثابت دیدم ، هرچه "توان" انسان کمتر باشد "ادعا"ی او بیشتر است

و هرچه "توان" انسان بیشتر شود ،  "ادعا"یش کمتر می گردد.

(با الهام از سخن دکتر حسابی) 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org


من انسان های بزرگ و با همت را چون کوه دیدم، هر چه به ایشان نزدیک شوی عظمت و ابهت آنان بیشتر بر تو معلوم می شود 

و مردم پست و دون را همانند سراب یافتم که هر چه  به آنان نزدیک تر شوی، بیشتر پستی و ناچیزی انان بر تو آشکار می شود.     (با الهام از سخن گوته) 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من تعویض را بهترین رفتار با آدم های عوضی دیدم ؛ زیرا نمی توانند عوض شوند!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من اندیشمندان بسیاری را در بند ،اما اندیشه هایشان را بر فراز سپهر شکوهمند دیدم. جسم اندیشمند را می توان به بند اسارت کشید و در کمند مرارت پیچید؛اما جنس اندیشه چونان رایحه روح بخش روان آفرین ،مشام جان ها را می نوازد و فضای دل ها و روح و روان ها را عطر آگین می سازد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من دانندگان راز و باورمندان پرواز را بدون بال و پر ندیدم. کسی که باور پرواز را در ذهن باز بارور کند،قطعا نه بی بال و پر می ماند و نه بی یار و یاور.

ادامه دارد...

                       شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۳ ، ۰۶:۵۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد465

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من ستم ستمگر و ستم پذیری ستمدیده را چون دو لبه تیغه مقراضی دیدم که بیدادگرانه با خنجر جهالت پیکر عدالت را می شکافند و حصیر انحصار را می بافند.

طناب اعدام قلب شکل

من مهر و مدارا را فرشته ای دیدم که اگر سایه بر سر انسان ها اندازد،می توان از طناب دار،آفتاب ایثار ساخت. با گرمای مهربانی می توان قلب های مرده را به تپش و جان های افسرده را به جنبش درآورد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من آن گاه که خود را آماج یورش بادها و توفان ها دیدم ، دانستم که روشنگری می کنم؛ زیرا بادها با چراغ های خاموش و مرده و شمع های افسرده کاری ندارند!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من شنیده بودم که :« آب رفته به جوی برنمی گردد»؛ اما کوشیدم آب آزادی را به جوی این آبادی برگردانم ، ولی  می ترسم آن گاه آب آزادی به جوی این آبادی برگردد، که ماهی ها مرده و گل ها پژمرده باشند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من سپید ماندن در شهر زغال فروشان و خورشید بودن در دیار خاموشان را جهدی بزرگ و جهادی سترگ دیدم.               

ادامه دارد...

                             شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۳ ، ۰۷:۱۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد464

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من پل صراط را باریک تر از موی و تیزتر از شمشیر دیدم.کسانی می توانند از این پل بگذرند که از پول بگذرند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من چون ارابه زمان را روان و گهواره زمین را گذران دیدم،دانستم که دمی ایستایی موجب پس رفت است؛بنابراین برای پرهیز از پس رفت،پس باید رفت.پایایی در پویایی است و مرگ در ایستایی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من طلوع خورشید را نه در پگاه،که در نگاه دیدم؛ نگاهی که در آن امواج محبت می جوشد و دل تشنه ام از آن زلال مهربانی می نوشد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من در این شهر هر که را پاک تر دیدم،تنهاتر یافتم؛زیرا در بوستان راز هماره بلندترین سرو سرافراز تنهاست.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من قاتل آخرین گرگ گله را آن آهویی دیدم که گرگ به خاطر جاذبه نگاهش و جذابیت چشم سیاهش،گیاه خوار شد!

ادامه دارد....

                          شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۳ ، ۰۶:۴۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد463

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

 

من انسانیت انسان را نه به نداشتن سم و دم، که به داشتن نیروی تفهیم و تفهم دیدم.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من مردمی را دیدم که که قرن ها غافلانه زیستند و کورکورانه بر فراز گوری گریستند. پس آن گه که پژوهش را فراگرفتند،دریافتند که در آن گور نه سازه ای نهفته و نه جنازه ای خفته. 

چه نیکوست که پیش از هر گام و اقدامT نخست پژوهش و کاوش و سپس خیزش و جنبش.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من قدرت سنگ پرتاب شده را رو به کاهش دیدم. هر سنگ را با هر قدرتی که پرتاب کنی،چون نیروی پشت آن کاهش یابد،فرود می آید و بر زمین می افتد؛اما یک گیاه کوچک چون ریشه دواند،خود را به ژرفای خاک رساند ؛ پس آن گه حتی از دل سنگ سر برآرد و راه های رشد را پشت سر گذارد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من گوشواره را بیش از گوش و پرگوی را بیش از خموش دیدم.مدیرانی سراپای دهان دیدم که مردم را سراپای گوش می خواستند.

21 Moharam[WwW.KamYab.Ir] گزارش تصویـری از سیاهپـوشان محـرم امسال

من آزادمردی را دیدم که با نثار خون ،زنجبر اسارت قرون را گسست ،اما گروهی به انگیزه سوگواری باز زنجیر را بر پیکر خود نواختند. زنجیری که با آن باید بر پیکر ستمگر فروکوفت و ستمگران را روفت.

ادامه دارد...

                        شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۳ ، ۰۶:۴۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد462

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من چه بسیار چهره های فریبا را در پس نقاب های زیبا دیدم. شهری پر از نقاب و چشم اندازهایی سراسر سراب. صورت ها نجیب و سیرت ها پر از فریب.چهره ها آکنده از وفاق و دل ها پراکنده از نفاق. رخ ها روشن از فروغ و جان ها تاریک از دروغ.

 

 

 

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

 

 31 photoshop might have helped these photos[WwW.KamYab.IR] تصاویر خلاقیت های بامزه و خنده دار فتوشاپی

من مردمی را دیدم که تنها دغدغه آنان خوردن بود و همه تلاش ها و کوشش ها به سوی این هدف رصد می شد.

32 photoshop might have helped these photos[WwW.KamYab.IR] تصاویر خلاقیت های بامزه و خنده دار فتوشاپی

من مردمی را دیدم که سیمای آمال را در قاب امیال می دیدند و برای نیل به این امیال مرکبی جز اسب خیال نداشتند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من نقاشی را دیدم که می کوشید تا آبی دریا را بر خاکی صحرا چیره بخشد؛غافل از آن که زیبایی کوه و صحرا کم تر از شکوه دریا نیست.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من تلاش دو نفر را در دو سوی بینش دیدم؛یکی می کوشید تا زندگی را با گلوله تیر بکشد و دیگری می خواست زندگی را تصویر بکشد .

ادامه دارد...

                               شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۳ ، ۰۶:۱۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب(ویژه نیمه شعبان)

من مکتب انتظار را دیدم و دانستم:

با جور و جمود و جـــهل باید جنگید
تاپاک شودجهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشـــکاند
یا سرخ به خون خویــش باید غلتید  

من در قاب انتظار، سیمای زیبای عشق و امید را دیدم و فهمیدم:

بنیان کاخ هستــــــی انســــان پاکــــزاد          

  بر عدل و عقل و علم بنا می توان نهاد

 با این سه«عین»بکن ریشه سه«جیم»

جور و جمود و جهل سه عفــریت بدنهاد  

من در قاموس انتظار ظهور، صد اقیانوس سرشار نور را دیدم و آگاه شدم که:

من قطره ام اما به سر سودای اقــــیانوس دارم

من واژه ام اما به دل صد دفــــتر قامــــوس دارم

در عرصه اندیشه می رزمم سلاحم کلک و کاغذ

در ظلمت جور و جمود و جهل یک فــــانوس دارم 

من منتظر ظهور و چشم به راه نور را دیدم که چونان شمع می سوخت ، اما هماره و همیشه نور می افروخت . مشتاقانه به او گفتم:

بسوز امروز ای ققنوس مظلوم

که از سوز تو عــدل و داد خیزد

به فـــــردا از دل خاکــــستر تو

هــــزاران خوشـــه فریاد خیزد 

 من منطق انتظار و قانون بهار را دیدم و یقین کردم که:

حتی اگر حجم عظیم ظلمت در تمام طول شب از هر حنجره باریک و پنجره تاریک فریاد برآورد: مرگ بر آفتاب!!  ...اما آفتاب طلوع خواهد کرد به گاه خویش و از بارگاه خویش!

سحر گه هر مناره داد می زد

طلــــوع نور را فـــــریاد می زد

همین فریاد را شــــمع دل من

همه شب بر سر بیداد می زد

فرخنده زادروز منجی حق باوران و رهبر ستم ستیزان تاریخ بر همه انسان های امیدوار و منتظران بهار مبارک باد! 

                                           شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۳ ، ۱۷:۰۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد461

 

   تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من در این شهر سنگ ها را بسته و سگ ها را گسسته دیدم.آبروی آزادمردان،حراج است و تکاپوی دلسوختگان در معرض تاراج. سگ ها، پاچه می گیرند و پاچه خواران سر در آخور قدرتمداران دارند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من بارزترین نشانه و برترین بهانه خودکامگان را در این دیدم که پای بر شخصیت فروکوفته انسان ها نهاده و بالا می روند و چون جاه طلبانه بر اریکه اقتدار نشستند و افسر انحصار را بر سر نهادند،نخستین اقدام آنان تخریب نردبانی است که از آن بالا رفته اند!!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من مشکل بزرگ انسان های نقاد و نگارشگران وقاد را در این دیدم که آثار مورد نقد را نمی توانند با دو چشم ببینند؛آنان یا همه چیز را سیاه می بینند یا سپید،در بینش اینان رنگ خاکستری جایی ندارد.

ساری,گاهنوشته های محمود زارع

من راه های وصال و رهپویان کمال را بسیار گونه گون دیدم؛اما آن چه سخت و دشوار می نمود، نه تعدد راه ها،که تنوع راهنماها بود. هر راهنما خود را آگاه تر و مسیرش را کوتاه تر می داند. این کیاست رهروان و سیاست رهبران است که چگونه دل ها را بربایند و به سوی هدف ره نمایند.

ساری,گاهنوشته های محمود زارع

من تبری ویرانگر و پرنده ای بی یاور دیدم ؛تبری که عزم بریدن درختی را داشت که پرنده بر فراز آن آشیانه داشت. تبر ، بنیان درخت را نشانه گرفته بود و پرنده ، بنیان تبر سخت را. تبر ، سرمستی را می دید و پرنده همه هستی را.

ادامه دارد....

                       شفیعی مطهر
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۳ ، ۰۷:۴۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد460

 

   تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من اجتماع انسانی را  «دومینو »یی دیدم دل بسته و به هم پیوسته که سقوط حتی یک فرد سرانجام به سقوط کل جامعه می انجامد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من دل بستن به جاذبه را سبب سقوط و عامل هبوط دیدم؛جاذبه زمین،سیب را به سقوط کشانید و جاذبه سیب،آدم را به هبوط . 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من کبریت را دیدم با سری بی مغز که می سوخت،اما درسی نغز می آموخت.سر بی مغز کبریت با کوچک ترین اصطکاک شعلم ور می شود و اثرات این اشتعال می تواند ویرانگر باشد.انسان هم سری بامغز دارد و هم خردی نغز؛بنابراین نباید با هر تحریک مشتعل شود و به هر میل،مایل.


کیا هنوز عاشق همچین کوچه هایی هستن .KamYab.Ir  سری اول از طنز نوشته ها (خنده بازار)

من گلبرگ های خاطراتم را در کوچه باغ هایی پراکنده دیدم که روز به روز از صفا کاسته و از وفا پیراسته می شود.

منشا اشتباهات KamYab.Irندانستن نیست سری اول از طنز نوشته ها (خنده بازار)

من رهروانی را در پویش راه رشد،صادق و عاشق دیدم که راه رفتن بر لبه تیغ و ره سپردن بر فراز ستیغ را با پای برهنه برمی گزینند،نه آنان که در ادعا پیشروند و در عمل ،پیرو.

ادامه دارد...

                          شفیعی مطهر
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۳ ، ۰۸:۰۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد459

 

   تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

عکس های جالب وبامزه جدید

 

من عدم تعادل بین عقل و احساس را موجب تباهی حیات و سیاهی صفات دیدم. دل را باید نواخت و خرد را باید شناخت.

http://succes.ir/wp-content/uploads/2013/10/Succes.ir-Post-92-07-81-HD.jpg

 

من پرندگان زاده شده در قفس را مرغانی دیدم که پرواز نه نماد رهایی ،که نمود فنایی می پنداشتند؛بنابراین خیلی دشوار دیدم باوراندن آزادی را به مردمی که در فضای استبداد، نفس و در باور، نقش قفس می کشند.

 

نایت اسکین

من کسانی را شایسته همنشینی در روشن ترین روزها دیدم که در تاریک ترین شب ها تنهایم نگذارند و به بلایم نسپارند.

نایت اسکین

من همه ناله ها و گلایه ها را برآمده از دردهای کوچک و غم های اندک دیدم؛درد و اندوه از حد که گذشت، زبان لال می شود و بیان،زوال می پذیرد.

من دولت های نالایق را دیدم که جایی برای نگه داری انسان های لایق جز زندان ندارند. (با الهام از سخن گاندی)

ادامه دارد...    

                            شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۳ ، ۰۷:۲۰
سید علیرضا شفیعی مطهر