سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۲۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 889)

 

 «طینتِ رفتار» و «لینتِ گفتار»


     من نه «عفریتی افروخته»،که «کبریتی سوخته» را دیدم . 

او در حالی به پایان «خط زندگی» و «خطای شرمندگی» رسیده بود 

که «هیزم هایی را شعله ور» و «هزینه هایی را خاکستر» کرده بود.    

 ...و چه «پیوندی شگفت آور» و «همانندی جلوه گر»  دیدم

بین این «کبریت افروخته» و «انسانِ خودفروخته»! 

کبریت،«هیزُمی» را می سوزانَد و این انسان،«مردُمی» را!

آن،«جانی» را به آتش می کشد و این،«جهانی» را!

 آن ،«آتش افروزی» می کند و این،«کینه توزی»!

گاه یک «انسان» با یک «زخمِ زبان» 

آتشی را«برمی افروزد»،که دل ها را «می سوزد».

«زخمِ زبان» بسی سوزناک تر از «زخمِ سنان» است.

آن با «مَرهَمی،درمان» می شود و این با «عالَمی،سامان» نمی گیرد.

بیاییم با «تنویرِ خودارزی» و «اکسیرِ خردورزی»،

«رفتارها را با طینت» و «گفتارها را با لینت» بیامیزیم؛  

تا «درونی را نتراشیم» و «اندرونی را نخراشیم»!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------------------------

طینت:خلقت،سرشت،خوی

لینت: نرمی،نرم شدن،ضدِخشونت

عفریت: خبیث، منکر، دیو ،غول،موجود زشت و بد و سهمناک

سنان: سرنیزه قطعه آهن نوک تیز که بر سر چوبدستی یا نیزه نصب کنند

سامان دادن: نظم و ترتیب دادن و آراستن،سر و صورت دادن

اِکسیر: کیمیا،جوهری که ماهیّت جسمی را تغییر می دهد

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۶ ، ۰۶:۴۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 888)

 

«روح تفرُّق» و «روحیّه تملُّق»

 
 انسان هایی هستند که «روی خود را سیاه» می کنند 

تا «روی روزگار را سپید» نمایند.  

انسان هایی که «سلامتِ ایمان» و «کرامت انسان» را 

در زیر «رنگ سیاه» و «نیرنگِ نگاه» جامعه خود می پوشانند،

تا از «یارانِ پست» و «شهریارانِ سرمست»، 

«پاداش تحقیر» و «معاشِ تدمیرِ» خود را دریافت کنند!!

 شهریارانی که برای مردم،«مرام» را «رام» می خواهند و

«انسان» را برای «سان»!

«سخت تر» و «شوربخت تر» از شهریاران،

«چاپلوسانی فرومایه» و «دستبوسانی دون پایه» هستند،

که چون «گوسپندانی رام» و «آزمندانی آرام»،

در رکاب شهریاران «ذلیلانه می دوند» و پستی را «رذیلانه می خرند»!

«پایه های تخت» و «سایه های سرسختِ»

«شوکتِ خیالی» و «قدرتِ پوشالی» خودکامگان،

بر دوش این «فرومایگان مزدور» و «دون پایگان مامور» است.

بیاییم در جامعه با «روح تفرُّق» و «روحیّه تملُّق»، 

نه «کار»،که «پیکار» کنیم

و «خوی آزادگی» و «روی ایستادگی» را 

نه «انکار»،که «ابتکار» کنیم!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

تفرُّق: پراکندگی،جداشدن،پریشانی

تدمیر: هلاک کردن،تباه ساختن،نابودکردن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۶ ، ۰۵:۰۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 887)

 

«ایده کیاست» و «پدیده سیاست»

 

مفهوم سیاست نه در «اقیانوسِ دهر»،که در «قاموسِ این شهر»،

«مَنجلابی عَفِن» است و «مُردابی متعفّن» ،

که هر «پاکزادِ فرزانه» و هر «نیک نهادِ زمانه»،

«پای بدین آفت می گذارد»،آن را«پایانی بر شرافت می پندارد»!

در حالی که اگر «پدیده سیاست» با «ایده کیاست» آمیخته

و در زمینه ای «آراسته به اخلاق» و «پیراسته از نفاق» طرّاحی شود،

می تواند «زندگی ها را سامان» بخشد و «درماندگی ها را درمان» کند.

«میزِ ریاست» و «تمییزِ سیاست» ،

اگر با «درایت و تفاهُم» در «خدمت مردُم» باشد،

برای جامعه خزان زده،«نسیمی بهارین» است و «شمیمی عطرآگین» ،

ولی اگر به صورت «حربه ای گزنده» برای زدن «ضربه ای کُشنده»،

در دست «شهریاران پُرافاده» برای سرکوب «شهروندان آزاده»قرار گیرد،

برای مردم ،«قهر و نفرین» است و «زهر مرگ آفرین» .

برخی اسیرانِ «غُدّه ذلّت» و «عُقده حقارت»،

«میز» را «عاملِ تمییز» می پندارند،              

و چون در ورای آن «نشستند» و به «از ما بهتران پیوستند»،

 خود را از همه «فهیم تر» و «حکیم تر» می انگارند،

اینان نه «شیفته خدمت»،که «فریفته قدرت» اند!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

 قاموس: دریا،میانه دریا،،دریای عظیم/کتاب لغت

عَفِن: گندیده،بدبو

تمییز: فرق گذاشتن،جداکردن و شناختن چیزها از یکدیگر،تشخیص

افاده:  فایده رساندن،(در فارسی به معنی) تکبُّر و خودبینی و خودنمایی

قهر: چیره شدن،چیرگی،غلبه کردن

غُدّه: تکّه گوشت سخت و زائد یا پیه که در میان گوشت یا زیر پوست پیدا می شود

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۶ ، ۰۴:۴۰
سید علیرضا شفیعی مطهر


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 886)

 

«شعار هیجانی» یا «رفتار عقلانی»؟


من دو ملت را دیدم که با «آرمان هایی بپاخاسته» با «انبان هایی پر از خواسته».


هر دو ملت دشمنی داشتند چون گاو «تناور»، امّا «شیرآور».


ملت اولی «رفتارهایی عقلانی» را برگزیدند و دومی «شعارهایی هیجانی» را.


آنان «با نرمی شیر را دوشیدند»،

ولی اینان «با گرمی چون شیر برهم جوشیدند»!

اینان «سینه ها» را تحریک کردند و آنان،«کینه ها» را!

اینان «مالش» را برگزیدند و آنان،«چالش» را!

اینان «کاری مفید» را انتخاب کردند و آنان «پیکاری پلید» را!

اینان «سینه های شیرآور را گشادند»و «آنان با شاخ های تناور درافتادند»!

سال هاست اینان «سود می برند» و آنان،«حسود می پرورند»!

برای گشودن «گره های کور» و «گریوه های دور»،

«صلاحی بهتر از انسانیّت» و «سلاحی برتر از عقلانیّت» نیست.

آنان که در «وهم اند» و می پندارند که «خیلی می فهمند»،

 کاش این «حقیقت ناب» و «روشن تر از آفتاب» را می فهمیدند 

که دشمن سگ صفت با «نفرت،هار» می شود و با «محبّت،مهار»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

چالش:  جنگ و جدال،حمله و جولان

گریوه: تپه،گردنه کوه،پشته

صلاح: نیک شدن،خیر و نیکی،آشتی

سلاح: آلت جنگ،جنگ افزار

وهم: گمان،خیال،تصور،پندار

هار: سگ گزنده

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۶ ، ۰۵:۵۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو 

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 885

 

«اعراض» یا «اعتراض»؟! 

 

هر «شَهروندِ ساده» و هر «وَرجاوَندِ آزاده» در جامعه خود

حق دارد درباره هر «موضوع» هر چند به ظاهر «ممنوع»، 

با آزادی کامل «کسبِ خبر» و  «اظهارِ نظر» کند

و در برابر هر امری که آن را «ناعادلانه» و «غیرعاقلانه» می داند، 

به جای «اغماض»،«اعتراض» کند. 

«اِعتراضِ مسالمت آمیز» در برابر «اِغماضِ فتنه انگیز»،

هم برای «شهروندان باکیاست» و هم «شهریاران با سیاست»

«بهترین کُنِش» و «برترین واکُنش» است.

زیرا شهروندان بدین وسیله «دردهای بی درمان» 

و «شگردهای پنهان» را بیان ،

و شهریاران نیز به آسانی «دُمل های چرکین» 

و «راه حل های برین» را شناسایی و درمان می کنند.

بهترین «راهِ رایگان» و «وسیله درمان» برای هر گونه اعتراض،

«عیان گفتن» است،نه در «نهان نهفتن»!

اگر «هزینه گفتن»، «زمینه برآشفتن» شود، 

«فریاد» از «یاد» نمی رود،

بلکه به «سکوتی انزجاری» و «باروتی انفجاری» تبدیل می شود.

اگر ستمدیده نتواند «ستم را یاد» و «اَلَم را فریاد» کند،

«اِعتراض عِصیانی» به «اِعراض همگانی» می انجامد!

...و این آتشی است که امروز «زیرِ خاکستر»است 

و فردا بر «سریرِ بستر»!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

اِعتراض: بازداشتن،خُرده گرفتن،ایرادگرفتن،واخواهی،روبه روی کسی ایستادن

اِعراض: روی برگرداندن،رخ برتافتن،دوری کردن،خشم گرفتن

اِغماض: چشم پوشی،چشم فروخواباندن

کیاست: زیرکی ،هوشیاری

اِنزجار: بیزاری،نفرت

اَلَم: درد،رنج

 عِصیان: ترک طاعت،عدم انقیاد،نافرمانی،سرپیچی

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۶ ، ۰۶:۴۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو 

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 884

 

«حیله لجبازی»، «وسیله سرافرازی» نمی شود!

 

 در دنیا نه تنها «زمینِ بازی»،که «زمینه لجبازی» نیز 

«بسی شَمَنده» و «بسیار لغزنده» است؛

بنابراین هیچ لجبازی نیست که «بر این زمین پای فِشُرَد» و «بر زمین نَخُورَد».  

برای انسان «خردپیشه» و «اهلِ اندیشه»

در هیچ «زمین و زمینه» و در هیچ «زمان و زمانه»،

«حاجت» به «لجاجت» نیست؛

زیرا عقل و خرد برای هر «قفلِ بسته،کلیدی»

و برای هر «دلِ شکسته،امیدی» می آفریند.

«حیله لجبازی» هیچ گاه «وسیله سرافرازی» نمی شود،

بلکه همواره کارش یا به «شکست» می انجامد،یا به «بن بست»!

برای «لجوج» تنها راهِ «خروج»

از «بلای آفات» و «دریای مشکلات»،

«خودارزی» و «خردورزی» است.

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

  شَمَنده: ترسنده،آشفته،هراسناک

خودارزی: خودارزشمندی،احساس کرامت نفس

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۶ ، ۰۷:۵۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو 

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 883)

 

«بی پروانه بودن»یا «بی پروا نبودن»؟!


من شمع را در حال «اِتلاف و سوختن» 

و پروانه را در حال «طواف و افروختن» دیدم. 

ولی نمی دانم چرا وقتی دل من چون «شمع»،حتّی در میان «جمع» می سوزد، 

«زبانه» دارد،ولی «پروانه» ندارد؟  

 شاید «سوختن در تنهایی» و «افروختن با بی پروایی»

 به «دل ،شور» می بخشد و به «جان،شعور».

در «مکتبِ سوختن» و «مذهبِ افروختن»، 

«بی پروانه بودن»،به که «بی پروا نبودن»!  

آن چه نه تنها «دلالت»،که «رسالت»ماست ،

سوختن است ،چه «بی پروا» و چه «بی پروانه»!

«نار» را از «منار» می جویند و «نور» را از «تنور»!

چه باک از «تنهازیستن» و در «شب ها گریستن»!

 «جان»،«مشتاقِ جانان» است،نه در «فراقِ جنان»!

ما امروز «زندانی خاک» و فردا در «مهمانی افلاک» هستیم.

جان چند روزی در «من،نشیمن»  دارد و در «تن،وطن» ! 

«خاک را پُل» می داند و «افلاک را جای تامُّل»! 

پُل،نه «جایگاه اقامت»،که «گذرگاه قیامت» است.

زینهار اگر در «بسیطِ پُل»،«بساطِ تناوُل» بگستریم. 

اینجا باید«کاشت» و آنجا «برداشت»! 

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

اتلاف: تلف کردن،نابودساختن،تباه کردن

طواف:گرد چیزی گشتن،دورزدن

زبانه: شعله آتش،شعله شمع

 نار: آتش

منار: جای نور،جای روشنایی،جای افروختن آتش

بسیط: گسترده،فراخ،گشاده،وسیع

بساط: گستردنی،فرش و سفره

تناوُل: غذاخوردن،خورد و خوراک

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۶ ، ۰۸:۳۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 882)

 

«وفای غریزی» و «صفای مهرآمیزی»

 

  سگ نسبت به انسان «وفادارترین» و «فداکارترین» حیوان است؛ 

اما نمی دانم چرا «مَثَلی غریب» و «ضرب المثلی عجیب» می گوید: 

«مثل سگ پشیمان شدم»!! 

من به هر «سوی شتافتم» جز این «روی نیافتم»،

که تنها «مایه پشیمانی» و «گلایه نهانیِ» سگ،

«کردارِ ناشایگانی» و «رفتارِ غیرانسانی» ما انسان ها نسبت به اوست.

سگ با «وفای غریزی» و «صفای مهرآمیزی»

انسان را «پاس می دارد» و در حقیقت «سپاس می گزارد»؛

ولی گاه برخی انسان ها او را «بی رحمانه می رانند» و «بی بهانه می رنجانند»!

آیا این ما انسان ها نیستیم که با «رفتارِ خشن» و «کردارِ موهِن» خود 

سگ را از «وفاداری» و «فداکاری» نسبت به خود پشیمان می کنیم؟ 

رفتار حیوانات از «روی غریزی» است،نه «نیروی تمییزی»،

بنابراین نه تنها «سگ وفادار»،که «گرگ خونخوار» نیز 

«شایسته مهربانی» و «بایسته پشتیبانی» است.

مهربانی، زبانی است که همه «وحوش»،«چه رام و چه چموش»،

حتّی اگر «بی رحم اند»،همه آن را «می فهمند»!

بیاییم چون «بدرِ تابانِ محبّت» بر «صدرِ آسمانِ انسانیّت»،

با «سیمینه مِهر»،«سینه سپِهر» را 

  با «نورِ محبّت» و «سُرورِ مودّت»آذین بندیم

و نه تنها همه «انسان ها» ،که همه «حیوان ها» را نیز 

از «زلال سبزکیشی» و «لایزال نیک اندیشی»سیراب سازیم!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

ناشایگانی: ناشایسته،ناپسند

موهِن: خوارکننده،سست کننده،ضعیف کننده

تمییز: تشخیص،فرق گذاشتن بین خوب و بد

بَدر: ماه تمام،ماه شب چهارده

مودّت: دوستی ،عشق و محبت

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۰۵:۱۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 881)

 

«مانایی» یا «میرایی»؟!

 

 ساعت، نه تنها «زمان سنج»،که خود عامل «شکنج» است.

او «بی رحمانه» و «بی هیچ بهانه»،

«لحظه به لحظه» و «لمحه به لمحه»،

گوهرهای عمر ما را از «سرای بقا» به «دریای فنا»می ریزد.

ما چون «توده برف» با «شالوده شگرف»

در «شبانه روز » در برابر «آفتاب تموز»،

ذرّه ذرّه «آب» و تبدیل به «سراب» می شویم.

در این صورت «گفتار ما لاف» است و «رفتار ما ،اتلاف»،

مگر این که «گوهر لحظه ها» و «جوهر لمحه ها» را دریابیم.

در «گذر زمان» و «گذار زمین»،

تنها کسانی «جاودانه می پایند»،که راه مانایی را «خردمندانه می پیمایند».

ما برای «مانایی» آمده ایم،نه برای «میرایی»!

این ما هستیم که می توانیم از هر لحظه «گامی به سوی جاودانگی» بسازیم،

یا «لگامی به سوی از خودبیگانگی»!

این «بینش» ماست که «گزینش» ما را ارزش می بخشد،

گزینش «حیاتی لایزال» یا «ذاتی رو به زوال»!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

شکنج: شکنجه،رنج و آزار،مکر و حیله

لمحه: یک بار نگریستن،با شتاب به چیزی نظرکردن

شگرف: عجیب، طُرفه، نیکو ،کمیاب و بی نظیر در خوبی

تموز:  ماه دهم از ماه های رومی برابر با مردادماه،تابستان،موسم گرما

لاف :گفتار بیهوده و گزاف ،خودستایی

لگام: دهنه اسب

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۰۶:۰۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 880)

 

  «سند اعتماد» و «مُستند اعتقاد»

 

«اعتماد»،تنها«عماد»ی است ،

که چون «فروریزد» دیگر «برنمی خیزد»!

 اعتماد،«سدّی سُتوار» و «سندی استوار» است،

ولی آن گاه که این «سد درهم شکست» و این «سند از هم گسست»،

دیگر نه «این رمیم، قابل ترمیم» است و نه «این عظیم،قابل تعظیم»!

«سند اعتماد» و «مُستند اعتقاد» 

چون «مخدوش» و «مغشوش» شود،

دیگر نه «ثناء» دارد و نه «المثنّی»!

اعتماد،«برترین مایه» و «بهترین سرمایه»است،

امّا با وزش نسیمی از «نگرانی» و «بدگمانی»، 

«بنیانش لرزان» و «بنایش ویران»می شود!

بیاییم اعتمادها را «پاس داریم» و مُعتمَدها را «سپاس گزاریم»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

 مستنَد: دلیل و مدرک،چیزی که بدان استناد کنند

عِماد: آنچه بدان تکیه کنند،تکیه گاه

سُتوار: استوار،محکم،پایدار،پابرجا،سخت،راست و درست

رَمیم: پوسیده، کهنه

تَرمیم: مرمّت کردن،اصلاح کردن خرابی

مخدوش: خدشه  دار،خراشیده شده

مغشوش: آمیخته شده،غش دار،غیرخاص،ناسره

ثناء: مدح،ستایش،سپاس،درود

المثنّی: نسخه دوم از هر نوشته ای

مُعتمَد: اعتمادکرده شده،شخص مورد اعتماد

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۶ ، ۰۷:۱۲
سید علیرضا شفیعی مطهر