سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۳۵ مطلب در آذر ۱۳۹۶ ثبت شده است

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 801)

 

 «آزمون بیداد» و «کانون فساد»!

 

 هیچ انسانی تا بدان پایه «خودساخته» و «خداشناخته» نیست،

که قدرت در او متمرکز گردد و به «فساد نگراید» و بر «بیداد نیفزاید». 

قدرت نسبی به فساد نسبی می انجامد 

و قدرت مطلق به فساد مطلق . 

«داور کریم» و «آفرینشگر حکیم» چه زیبا می فرماید:

«کَلّا اِنَّ الاِنسانَ لَیَطغی * اَن رَآهُ استَغنی».

قطعا انسان طغیان می کند* همین که خود را بی نیاز(از نظارت) ببیند.

(سوره علق،6و7) 

در هر جمع و جمعیّت،«حاکم،خادم» است و «مردم،مَخدوم»!

«امینِ هر گروه» و «فَرنشینِ هر جمعِ حق پژوه»،

نه «صاحب اختیارِ ایشان»،که «خدمتگزارِ آنان» است.

این «صاحب اختیار» است که «خدمتگزار» را برمی گزیند

و هرگاه بخواهد او را از «کار»،«برکنار»می کند

و از «سریر» به «زیر» می کشد!

 تمرکز قدرت،«آزمون بیداد» است و «کانون فساد»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

 فرنشین: رئیس،مدیر،حاکم

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۶ ، ۱۰:۵۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو  با یک نگاه نو

 

  #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 800)

 

«بیدادگر» و «فسادپرور» ! 

 

من «شهریاری خودکامه» را در «دیاری بی برنامه» دیدم ،

که از بسیاری «احساس حقارت» و «تنگی ظرفیّت» ، 

در درون «می سوخت» و دهان منتقدان را «می دوخت» . 

این «خون آشام ناآگاه» در «شام سیاه»،

 چون «کوری بی عصا» و «مغروری بینوا»،

با «لگامِ بیداد» در تاریکی «گام می نهاد» .

آن که در درون خویش نه «شخصیّتی منیع» می یابد و نه «ظرفیّتی وسیع»،

ناگزیر این کمبودها را با «توسُّل به زور» و «تقابُل با افرادِ فکور»

می کوشد تا «ضعف ها را جبران» و «نقص ها را پنهان» کند!

 هیچ انسانی،«کامل» و متخلّق به همه «فضایل» نیست،

بنابراین به هیچ کس حتّی «مجسّمه حق» نباید «قدرت مطلق» داد؛

زیرا قدرت ذاتاً «بیدادگر» است و «فسادپرور» !

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------------- 

لِگام: دهانه اسب

منیع: استوار و بلند

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۶ ، ۰۴:۲۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 799)

 

«خدا» یا «ناخدا»؟!

 جهان،«خدا» دارد و کشتی،«ناخدا».

هر کشتی برای «هُدا» نیاز به «ناخُدا» دارد.

ناخدا تا آن گاه که با «درایت»،کشتی را «هدایت» می کند،

«راهِ صَلاح را می جوید» و «فَرگاهِ فَلاح را می پوید»؛

اما چون به «بی راهه غرور» و «سیاهه ثُبور» افتاد،

«ناخدا» به جای «خدا» «می نشیند»

و «سرنشینان سبزکیش» را «بندگان خویش» «می بیند».

این «ناخدای بی خدا» و «کشتیبان خدای نما» ، 

 با نادانی خود کشتی را به جای «ساحل نجات» 

به سوی «گرداب ممات» می راند. 

به رغم «راهنمایی روشنگران» و «دلسوزی دانشوران» 

همچنان راه هلاکت را «می پیماید»

و راهنمایی آگاهان بر لجاجتش «می افزاید» .

 در این صورت برای «سرنشینان آگاه» و «مسافران بی پناه» 

تنها «برنامه نجات» و «ادامه حیات»، 

«نافرمانی مدنی» در برابر این «فرمانروای دَنی»

و گرفتن «سُکّان کشتی» و «فرمان سرنوشتی» ،

از دست این «دیوانه فریفته» و «از خود بیگانه خودشیفته» است.

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

هُدا: راهنمایی،راه راست،راستی،رستگاری

فَلاح: رستگاری،پیرورزی،نجات،صلاح حال

ثُبور: هلاک شدن،هلاک،وای،ویل

 دَنی: ناکس،ضعیف،پست و حقیر،ذلیل،فرومایه

سُکّان: دنباله کشتی،آلتی در دنباله کشتی بقرای حرکت دادن کشتی از سویی به سوی دیگر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۶ ، ۰۶:۴۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 798)

 

 

«ریش ها» یا «ریشه ها»؟! 

 

از آن گاه که ریش ،«عیارِ دین» شد و «معیارِ آیین»

«ریا» جای «روایت» را گرفت و «دَرای» جای «درایت» را. 

«بَطن» به جای «باطن» نشست و «خائن» به جای «صائن».

ریاکاران به جای «ریش ها»،«ریشه ها» را زدند!

از آن پس نه تنها «گِلِ ریشه ها»،که «گُلِ اندیشه ها» هم خشکید.

 «سکّه تظاهر، رواج» دارد و «سبیکه تکاثُر،حراج»!

«شهامت رنگ می بازد» و «لئامت بر فرهنگ می تازد»!

«صداقت رو به زوال» است و «حماقت رو به روال»!

«یادها ،فراموش» است و «فریادها،خاموش»!

«هوس ها ،محسوس» است و «نفس ها، محبوس» .

 هر شهر نیاز به «داد» دارد و «وداد»!

اگر نمی توانیم «داد» بگستریم،لااقل «فریاد» برآوریم!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------------------

درای: زنگ،جرس،زنگ بزرگ که بر گردن چهارپایان ببندند

بطن: شکم

باطن: اندرون،درون چیزی،اصل

صائن: نگاه دارنده،حفظ کننده،نگهبان 

سبیکه: نقره گداخته، تکّه سیم یا زر،شمش طلا یا نقره

تکاثُر: افزون شدن،بر بسیاری مال و ثروت به یکدیگر فخرکردن

لئامت : پستی، فرومایگی، بخیلی،پست فطرتی

روال: روش، اسلوب،نظم و ترتیب

داد: قانون،عدل،انصاف،مقابل ظلم و ستم

وداد: دوستی،محبت

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۶ ، ۰۶:۵۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

   هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 797

 

«برترین کار» و «بهترین ابتکار»

 

 «نماد انسان» در «نمود جهان» 

چونان «شمعی لرزان» است در «جمعی پریشان» . 

«تندبادِ قلع و قمع در حالِ وزش» است 

و «بنیادِ شمع در احتمالِ لرزش».

برای شمع،«خاموشی،سرشتِ محتوم» است 

و «فراموشی،سرنوشتِ معلوم».

 در این «مجالِ کوتاه» و با وجود «احتمالِ اشتباه»،

«برترین کار» و «بهترین ابتکار»برای شمع،

روشن کردن «شمع های خاموش» است برای «جمع های مدهوش» . 

«انگیزشِ شمع»،«ریزشِ دَمع» است؛

دَمعی که «ریشه های روشنایی را بیفشاند»

و «اندیشه های شکوفایی را برویاند»! 

 چه زیبا می سراید این «حکیم مانا»،«حضرت مولانا»:

 

باد تند است و چراغم ابتری
زو بگیرانم چراغ دیگری
همچو عارف کن تنِ ناقص چراغ
شمعِ دل افروخت از بهرِ فراغ 

 

 

#شفیعی_مطهر

 

---------------------------------

قلع و قمع: ریشه کن کردن و برانداختن

محتوم: ثابت و استوار،حتمی

مدهوش :سرگشته ،سرگردان، گیج، متحیّر

دَمع: اشک،سرشک،اشک چشم

ابتر: دم بریده،ناقص،بی فرزند

فراغ: فارغ شدن،آرامش و آسایش،آسودگی خاطر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۶ ، ۰۵:۲۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

    هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 796)

 

«حکیمان بیکار» و «حاکمان بیعار»

 

من «شهر سرب و سراب» را در «قَهرِ خَرب و خراب» دیدم؛ 

زیرا در آن افراد «فکور» را «کور» می خواهند

و اشخاص «صبور» را «بور»!

«حکیمان بیکار» اند و «حاکمان ،بیعار».

جوانان «دلمُرده» اند و پیران،«افسُرده»!

سرفرازان، «اسیرِ زندان» اند و سرفرودان بر «سریرِ دیوان» .

متفکّران در «بند» اند و متحجّران ،«ورجاوند»!

 «مرفّهان بی درد» و «متمکّنان نامرد»،

هر «کانی» را،«دکانی» کرده اند 

و برای خلق در هر «گامی»،«لِگامی» نهاده اند!

 از «فریاد» جز «یاد» نمانده و از «شرافت» جز «آفت»!

 نه «بینا»،«نا»یی دارد و نه «بینوا»،«نوا»یی!

«آب» را از «سراب» گرفته اند و «تاب» را از «آفتاب»!

 آن که «یار» دارد و «اختیار» به کسی پاسخ نمی دهد

و آن که باید پاسخ دهد،نه «توان کار» دارد و نه «بیان ابتکار»!

در این اوضاع تنها می توان «مرد را نگریست» و «درد را گریست»!!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------------

خَرب: ویران کردن

بور: شرمنده،کسی که از عهده کاری برنمی آید

دیوان: دادگاه،عدالتخانه،دفترخانه،دفتر محاسبات

ورجاوند: بلندپایه

کان :معدن

لِگام: دهانه اسب،لجام

 نا: تاب و توان،رمق

نوا: سر و سامان،اسباب معاش،توشه و خوراک،رونق

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۶ ، ۰۵:۲۵
سید علیرضا شفیعی مطهر



 

 مشارکت مردم، راه تعدیل قدرت است 


  گسترش و تعمیق مشارکت مردم در همه امور جامعه و حکومت در قالب احزاب ، نهادهای مدنی و تشکل های گوناگون، بهترین راه تعدیل قدرت فردی در هر جامعه است. بدیهی است تشخیص اکثریت مردم و تصمیمات اتّخاذ شده توسط عموم مردم به صواب نزدیک تر است، تا تشخیص و تصمیم فردی. پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: «لا تَجتَمعُ اُمَّتی علی الخطاء».  

امت من بر خطا اجتماع نمی کنند.

  شهید محمد باقر صدر بر همین حقیقت تصریح می کند:

  «درصد خطای یک امّت خیلی پایین تر از درصد خطای یک فرد است.»

  «کارل کوهن» اشتباهات احتمالی حکومت را با ملت مقایسه می کند:

  «اشتباه یک ملت، کمتر از اشتباه یک حکومت است.»

  «مُنتسکیو» توزیع قدرت بین ملت و پرهیز از تمرکز قدرت در یک فرد را خطرناک می داند:

  «نباید به هیچ کس قدرت مطلق داد؛ زیرا هیچ فردی آن قدر با فضیلت نیست که قدرت مطلق را در دست داشته باشد و فاسد نشود.»                       

  پس لازمه یک حکومت مردمی و غیر استبدادی، مشارکت مردم است. 

   «هانا آرنت» حکومت مردم سالاری یا دموکراسی را این گونه تعریف می کند:

  «دموکراسی یعنی آن که مردم از طُرُق بسیار آزاد و دموکراتیک بتوانند حق حاکمیّت خود را واگذار، و به راحتی پس بگیرند. هر گاه جریان انتقال قدرت و یا وکالت دائمی مردم به یک فرد، حزب یا جریان سیاسی تحقُّق پیدا نماید و امکان برگشت آن میسور نباشد، دموکراسی ذبح شده است؛ زیرا وکالت دائمی از سوی مردم به یک نقطه دیگر به معنی نزول از ارزش های دموکراتیک است.»  

 (شفیعی مطهر،مبانی و ضرورت مشارکت، ۱۳۸۳،ص ۲۳ و ۲۴)

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۶ ، ۱۰:۵۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

  هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 795)

 

«دغدغه بیداری» و «زمزمه مردمسالاری» 

 

در این شهر سال هاست مردم از پای «نمی نشینند»،

تا خود «مدیران میهن» و «امیران خویشتن» را «برگزینند». 

اینان مدیران جامعه را خود «انتخاب» می کنند،اما در «خواب».

مسئولان از مردم «می خواهند» که بگویند «چه نمی خواهند»! 

مردم چون نمی دانند «چه می خواهند»،

ناگزیر انتخابات برگزار می کنند تا بگویند «چه نمی خواهند»!

انسان برای «ساخت» به «شناخت» نیاز دارد؛

و لازمه شناخت هر «پدیده» و «آفریده»،

«دادخواهی» و «خودآگاهی» است.

آنان که «دغدغه بیداری» و «زمزمه مردمسالاری» دارند، 

همه باید از دل و جان «بسوزند»

و «شمع آگاهی» را در هر «جمع راهی» بیفروزند!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

راهی: رونده،راه افتاده،راه رونده

 زمزمه: ترنُّم کردن،دعاخواندن آهسته،سخن گفتن زیر لب،صدای رعد،بانگ شیر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۶ ، ۰۵:۴۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

 هر پگاه نو  با نگاه نو

 

  #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 794

 

«هورایی» یا «اهورایی»؟!


Football iu 1996.jpg

 

 اگر زندگی را «سابقه بی مثال» و «مسابقه فوتبال» بدانیم،

هنر واقعی «گُل شدن» است،نه «گُل زدن»!

گُل زدن،«جلوه گر» است و گُل شدن،«هنر»!

آن در یک «آن» روی می دهد و این در یک «دوران»!

آن ،«شور» برمی انگیزند و این،«شعور»!

آن، باعث زدن «کف» می شود و این، عامل رسیدن به «هدف»!

مردم با آن، «هورایی» می شوند و با این، «اهورایی»! 

آن،«هیجان» می آفریند و این،«جان»!

آن، «انفجارِ شادی» است و این،«معمارِ آزادی»!

بیاییم از هر «نهار»،«بهار» بسازیم

و در هر بهار «تبسّم گُل» و «ترنُّم بُلبُل» را 

در «جان ،تجسُم» و در «جهان،تداوُم» بخشیم!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------- 

هورا : هلهله تحسین و شادی

اهورا: سَروَر بزرگ،خداوند

سابقه: پیشی گیرنده،پیشینه

آن: لحظه،دم،هنگام،اندکی از زمان،کمترین وقت

نهار: روز

ترنُّم: آوازخواندن،زمزمه کردن به آواز خوش

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۶ ، ۰۶:۱۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

 هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 793)

 

«مخالف» یا «دشمنِ خالف»؟!

 

هر «مخالف» ممکن است «خالف» باشد،

ولی لزوما با «من»،«دشمن» نیست! 

معمولاً  «گفتارموافق» و «رفتارِ مُشوِّق» 

برای ما «بسی مطلوب» و «بسیار محبوب» است؛

ولی آن چه ما را از «عیوب می پیراید» و در «قلوب می آراید»، 

نه تنها «انتقاد دُژآگاهان»،که حتّی «عنادِ بدخواهان» است.

 انسانی که از «چاپلوسی، مغرور» و از «دستبوسی، مسرور» می شود،

هیچ گاه نمی تواند «طریق صلاح را بپوید» و «توفیق اصلاح را بجوید»!

خرد برای «انسان خردپیشه» و «اهل اندیشه» 

چون «شمشیری آهیخته» است در دست «شیری فرهیخته»،

 نه «عمودی آتشین» در دست «دُژآلودی خشمگین»،

که با همه «بستیزد» و «خون بریزد»!

با «روند درایت» و «فرایند کفایت» 

  می توان از «دشمنِ خالف»،«مخالف» ساخت 

و از «هماوَردِ مخالف»،«رَهنوردِ آلِف»!

 

#شفیعی_مطهر

 

-----------------------------------------

خالف: احمق،بی شعور

دُژآگاه: بداندیش،بددل،بدخو،تندخو،نادان و بی تربیت

 آهیخته: برکشیده،برافراخته،بیرون کشیده

فرهیخته: تربیت شده،ادب شده،ادب آموخته

عمود: گُرز،گُرزِ آهنی

دُژآلود: بدخو،تندخو

هماوَرد: حریف،هم نبرد

آلِف: خوگیرنده،خوگر،اُنس گیرنده

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۶ ، ۰۶:۵۱
سید علیرضا شفیعی مطهر