سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۳۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

   جوشش خون «لاله» در میدان «ژاله»

 

اینجا میدان ژاله است ، میدان یورش «رجاله ها» بر لبخند« لاله ها».

اینجا میدان رویارویی رگبار« تیر» است بر گل نغمه های «تکبیر».                                        

اینجا نمایشگاه عظیم «شرافت بشر» است در برابر« شرارت شر» .

اینجا محل انتشار عطر «توحید» است از لب های شکوفه های« شهید» .

اینجا فرودگاه تندرهای «شور و نشور» است از بلندای« مناره های نور» .

اینجا میدان مصاف «دنائت» است با« مناعت» 

و عرصه تاخت و تاز عصاره «عداوت و قساوت» است بر اسوه های« استقامت و سخاوت» .

اینجا صدای شکستن بلور بغض ها فضا را« انباشته» 

و پرچم های خشم و خروش بر فراز گلدسته های قیام« برافراشته» است.

در اینجا هدیه سرخ گلوله های سرب« شاهی» برای قلب های عاشقان« الهی» ، لحظه ها را« خونین» و ثانیه ها را «عطرآگین» کرده است .

در اینجا گل «قرب الهی» با نسیم« سرب شاهی» شکفته می شود و غنچه« قرابت» با شمیم «شهادت» .

در اینجا سینه سُرخان «عاشق» در زُلال خون« شقایق» پَر می شویند و خون چکان تا خلوتگاه خورشید پَر می کشند .

در اینجا سنگینی بار فاجعه ، پشت واژه ها را «می شکند» و حجم وسیع مصیبت ، گستره گسترده کلمات را« می آگند».

در اینجا آن قدر «بذرهای جمال» در دل خاک« نهفت» که نمی دانم فردا - در بهار آزادی - چقدر «گل های کمال» بر فراز خاک خواهد« شکفت» ؟!

چه «طراوت ها »که به« غارت» رفت ! و چه« لطافت ها» که گرفتار «شقاوت» شد!! 

   در یوم الله هفده شهریور ۵۷ فریاد " استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی " با خون شهیدان« رنگین »شد و با شمیم عشق ،« عطرآگین».

در هفدهم شهریور ۱۳۵۷ تظاهرات میلیونی آزادی خواهان مسلمان در میدان ژاله (شهدا) به وسیله مزدوران گارد شاهی به خون کشیده شد و عده بسیاری از هم میهنان ما به شهادت رسیدند . گرچه سیمای این جمعه را سیاهی ستم شاه سیاه کرد - جمعه سیاه - ولی روی دیگر این سکه ، سرخی خون شهیدان بود که این روز را به نام " جمعه خونین " در تاریخ ثبت کرد . 

ضمن گرامی داشت یاد سرخ شهیدان به خون خفته هفده شهریور ، موفقیت و پیروزی همه رهروان راه سبز شهیدان و رسانیدن کلام و ابلاغ پیام این عزیزان را از درگاه خداوند متعال و معبود لایزال مسئلت دارم .

(شفیعی مطهر)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۰۶:۵۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

« نگاه نوین» و «راه بنیادین»


من از بین «پویندگان پهنه حیات» و« جویندگان راه نجات» ،رهروی را ندیدم که بتواند به عقب بازگردد و راه را از نو بیاغازد؛
اما همه پویشگران را بر گزینش این گزینه توانا دیدم که« نگاه نوین» و «راه بنیادین» را  از هم اکنون آغاز کنند. 

(#شفیعی_مطهر)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۴ ، ۰۶:۲۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

چشمه های لایزال و کرشمه های کمال 


من همه «آفریده های آفرینش» و« بیژه های بینش» را مقهور دست« بشر»  و مجبور اراده« توانگر» دیدم.
بنابراین دانستم که با« یاری خرد» و «بسط ید» باید همه ظرفیت های هستی را به« خدمت» گرفت و از آن «نعمت» ساخت .
هر «پدیده» که « دیده» شود،می تواند «چشمه ای لایزال» و «کرشمه ای از کمال» باشد.


(شفیعی مطهر)

---------------------------------------
بیژه :خالص،بی غش،خاص،خاصه ،ویژه
بسط ید: گشادگی دست، گشاددستی، فراخ دستی ،دست بازبودن
کرشمه:اشاره به چشم و ابرو، غمزه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۰۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

انسان های «هرز» و درخت های «مهرورز»!


 
 من درختانی را دیدم که به روی یکدیگر آغوش« گشودند» 

و غبار تنهایی را از دل« زدودند». 


آنان پیمان بستند که با هم بایستند و ایستاده بمیرند.
 گیاهی که،«احساس می ورزد»،به« سپاس می ارزد!»
...و انسان هایی که به یکدیگر مهر «نمی ورزند»،به پشیزی «نمی ارزند! » 
         
(شفیعی مطهر)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۴ ، ۰۶:۱۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

 زبان،معرف شخصیت انسان

 من  

 

معرف شخصیت هر کس را در هر جمع به گاه ورود« لباس های مقبول» دیدم و به وقت خروج ،« سخن های معقول».
بنابراین چه بهتر سکوت کنیم که آبروی لباسمان« نریزد» و به بی خردی« نیامیزد»! 


(با الهام از سخن تولستوی)   


تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد    


(سعدی)

 بی کمالی های انسان از سخن پیدا شود
پسته بی مغز چون لب وا کند رسوا شود 


(صائب تبریزی)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۴ ، ۰۶:۲۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

برآیند«انتخاب»یا فرآیند «انتصاب»؟! 

 

من انتخابگری مردم توسعه نایافته را چون بستن دکمه پیراهن دیدم؛

اولی را که« اشتباهی» ببندند،تا واپسین دکمه را با« ناآگاهی» می بندند.

بنابراین باید چشم ها را «گشود» و نخستین گام را با آگاهی« پیمود». 

آنجا که آفتاب آگاهی غروب کند،برآیند«انتخاب» رنگ می بازد و  فرآیند «انتصاب»فرهنگ می سازد!!

 

(شفیعی مطهر)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۰۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

عوام در فرایند «طاعت» و «اطاعت»

من در این شهر کودکان را دیدم که دنیا را به «بازی» می گیرند،

اما چون« بزرگ »می شوند،«بزرگان» شهر آنان را به «بازی» هم نمی گیرند.

«بزرگان !»سرنوشت همه را با «طاعت» نوشته اند و تار و پودشان را با «اطاعت» سرشته اند. 

آیا عوام جز «طاعت» وظیفه ای و جز «اطاعت» لطیفه ای دارند؟!

 

(شفیعی مطهر)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۳۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

«مشغول دل» یا «دل مشغولی»؟

من زندگی را باغی دیدم که با عشق، «بهار» می شود و با امید،«مشکبار».

اگر «مشغول دل» باشی،اسیر «دل مشغولی» نمی شوی.

اگر به «عشق مقدس»،«دل گرم»شوی،به «بند هوس»،«سرگرم» نمی شوی.
بیشتر «غصه های احتمالی»، نتیجه «قصه های خیالی» است؛

پس بدان اگر «فرهاد» باشی، همه چیز« شیرین» است. 

 

(شفیعی مطهر)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۱۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

شرنگ؛قاتل بی تفنگ!

من بسیاری از آدم ها را چون سیگار دیدم؛

یکدیگر را می کشند،

لذت می برند ،

دود می کنند،

تمام می کنند

و آن گاه یکی دیگر را... 

آری؛سیگار،شرنگ است؛قاتلی بی تفنگ!

...و برخی انسان هم!!

(شفیعی مطهر)

--------------------------

شرنگ:زهر،سم،هر چیز تلخ،حنظل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۰۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

                     تحمل یا تقابل ؟

 

تاریخ بشر پر است از جنگ ها، قتل عام ها و کشتارهای قومی، دینی،مذهبی و فرقه ای. هدف آغازگران این جنگ ها از این همه بی رحمی ، خشونت و نسل کشی ها چه بوده است؟ کدام یک از این نسل کشی ها به نفی و انهدام یک دین، مذهب یا قوم انجامیده است؟ و اگر هم چنین شده یا بشود، چه فایده ای دارد؟

  هیچ انسانی یا هیچ قوم و ملیتی و پیروان هر مشی و مرامی در این کره ارض، جای دیگران را تنگ نمی کند. اصولا وجه تمایز موجودی به نام انسان با سایر موجودات ، داشتن نیروی تعقل و تفکر است و همین عامل موجب همه اختلافات فکری، عقیدتی و مذهبی همه انسان هاست.

 وایتهد می گوید: 

« تنها در دو جامعه است که وحدت فکری و عقیدتی حاصل می شود:جامعه گوسفندان و قبرستان! » 

بنابراین تلاش همه قلدران، خودکامگان و متعصبان تاریخ برای نفی و انهدام مخالفان فکری، نژادی ، قومی و فرقه ای خود بی فایده است.

  آیا نسل کشی های متعدد تاریخ بشر به انهدام حتی یک نژاد یا قوم و یا پیروان یک مذهب شده است و یا اگر شده بود، آیا اکنون همه مثل هم می اندیشیدند؟

  بنابراین گزیری نیست جز این که تعدد و تکثر اندیشه ها، ادیان، مذاهب، قومیت ها ، نژادها و همه نحله های فکری ، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را بپذیریم و همه ما انسان ها بر پشت کره زمین با تحمل یکدیگر و احترام به حقوق و کرامت انسانی همه انسان ها در پرتو تفکر همزیستی مسالمت آمیز با هم زندگی کنیم.

   جالب است که امروزه در عرصه افکار عمومی جهان بیشترین رویکرد تبلیغات ضد خشونت متوجه جامعه مسلمانان است و پیروان اسلام را متهم به عدم تحمل مخالف و حامی تروریسم معرفی می کنند . 

ذیلا خبری مستند و مصور را بخوانید و ببینید آیا همیشه چنین بوده یا هست؟ . قطعا هر فرد یا گروهی که اقدام به نفی دیگران کند ، از هر گونه نحله فکری و عقیدتی که باشد ، محکوم به داشتن تفکر مطرود و زشت تنگ نظری و ضد بشری است.و خود سرنوشتی جز فنا و بدنامی ندارد.

به گزارش البرز به نقل از جهان در شهر سدلیک واقع در جمهوری چک، کلیسایی هست که از چوب ،آجر و فلز درست نشده ، بلکه از استخوان های مسلمانان درست شده است!

 

در سال ۱۲۱۸ پاپ وقت،برای نشان دادن غرورش دستور داد این کلیسا را از استخوان های مسلمانانی که برای ساخت این کلیسا کشته شده بودند،درست کنند.

در ساخت این کلیسا استخوان چهل هزار مسلمان به کار رفته است.، آن ها می گویند مسلمان ها تروریست هستند!

 
 
 
 
 

(شفیعی مطهر)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۴ ، ۰۶:۵۷
سید علیرضا شفیعی مطهر