سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۱۹ مطلب در شهریور ۱۴۰۱ ثبت شده است

#طنزسیاهنمایی. 376

خودشو بیار،اسمشو نیار!!

گفت:آقای اسماعیلی " وزیر ارشاد " فرموده اند:
از کلماتی همچون (ممنوع‌التّصویری) استفاده نکنید.من مخالف استفاده از ادبیات خشن و کلماتی که بار معنایی منفی دارد در مواجهه با اهل هنر هستم./ایلنا

گفتم: درود بر این وزیر کاردان و زیرک! آیا منظور ایشان این است که دیگر هیچ کس را در ایران ممنوع التّصویر و ممنوع الکار! و ممنوع الاسم و ممنوع ال....نمی کنند؟

گفت: نه! تو دیگر این همه پرتوقُّع نباش و خودت را لوس نکن! منظور ایشان این است که از این عنوان استفاده نکنید!وگرنه مثل گذشته هر کاری می خواهید بکنید!فقط اسمش را نیاورید!

می گویند روزی ناصرالدّین شاه در شکارگاه همراهان خود را گم کرد. شب فرارسید .ناگزیر دنبال پناهگاه امنی می گشت تا شب را در آنجا بگذراند. ناگهان قلعه ای را دید. جلو رفت و در زد. یک روستایی در را باز کرد. ناصرالدّین شاه از او خواست اجازه دهد تا شب را در آنجا سپری کند. میزبان پذیرفت. شب سردی بود. ناصرالدّین شاه از میزبان پتو یا رواندازی خواست. میزبان گفت:

ما فقط یک جُل قاطر داریم!

ناصرالدّین شاه برآشفت که «شاهنشاه و جُلِ قاطر؟!»

ساعتی گذشت. شاه به شدّت از سرما می لرزید. ناگزیر میزبان را صدا کرد و به او گفت:

«آن رواندازی که می گفتی خودشو بیار،ولی اسمشو نیار!»

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۰۱ ، ۰۵:۳۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

شناخت حق و باطل /فرگرد1796

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

بسیاری از مردم از «حقیقت تلخ» چون «طریقت سَلخ»،

«می گریزند» و با آن «می ستیزند»؛

ولی «دروغ شیرین» را چون «توغ زرّین»

«برمی افرازند» و بدان «می نازند».

برای شناخت حق از باطل هر «بخرد» از «خرد» بهره می جوید

و هر «فرناس» از «احساس»!

آن با «فهم استدلالی» خشنود می شود و این با «وهم خیالی»!

آن با «نور می اندیشد» و این با «شور می پریشد»!

آن می خواهد «بیدار» و «هُشیار» باشد

و این می خواهد «رام دریابد» و «آرام بخوابد»!

آن «سگالش را می شناسد» و این از «چالش می هراسد»!

بیاییم هیچ «روایت نقلی» را بدون «درایت عقلی» نپذیریم

و هیچ «آیت آسمانی» را بدون «هدایت عقلانی» نخوانیم!

شفیعی مطهر

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

سَلخ: پوست کندن

توغ: پرچم،رایت،عَلَم

فرناس: غافل،نادان

چالش: جنگ و جدال و جولان،گفتگوی با مخالف

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۰۱ ، ۰۶:۳۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 375

نوع نگاه!!

گفت: واقعاً بنازم به این دقّت نظر وزیر تیزبین اقتصاد!

گفتم: چه کرده اند؟

گفت: فرموده اند: امروز می دانیم چه فردی از کدام نانوایی نان خریده است!

گفتم: آفرین بر این احساس مسئولیت و احسنت بر این دولت انقلابی! حالا من مانده ام که آقای وزیر می داند من امروز از کدام نانوایی نام خریده ام،ولی چطور وقتی 92 هزار میلیارد از بیت المال را اختلاس می کردند،ایشان ندیدند؟

گفت: ایشان مسائل کشور را اهمّ و فی الاهم می کنند و مسائل مهمِّ کشور را زیر نظر دارند!!

می گویند از آقایی پرسیدند: در خانۀ شما مردسالاری حاکم است،یا زن سالاری؟

با غروز پاسخ داد: البتّه مردسالاری! مثلا دربارۀ همۀ مسائل مهمِّ دنیا چون برجام ،فلسطین ،حملۀ روسیه به اوکراین و....من نظر می دهم.ولی دربارۀ مسائل کوچک چون هزینه های منزل و معیشت،نوع خوراک و پوشاک،انتخاب مسکن و خودرو و...خانم نظر می دهند!!

گفتم:باز هم #سیاهنمایی کردی؟

شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۰۱ ، ۰۴:۵۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

پیروزی یا شکست؟ /فرگرد1795

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

معمولاً هر «پیروزی» ما را به «بهروزی» می رساند؛

ولی آن چه «ترس را می سوزد» و به ما «درس می آموزد» ،

«شکست ها» و «بن بست ها» است.

پیروزی،«انسان را شاد» و «روان را آزاد» می کند،

ولی شکست،«ریشه را به رشاد» و «اندیشه را ارشاد» فرامی خواند.

اگر با «بینش بهره وری» و «نگرش هوده نگری» دنیا را بنگریم،

هر «عبارت،عبرتی» دربر دارد و هر «بصارتی،بصیرتی»!

شفیعی مطهر

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

رشاد: راستی و ایستادگی و پیروزی

ارشاد: راهنمایی،رهبری

بصارت:بیناشدن،بینایی

بصیرت: بینش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۰۱ ، ۰۵:۱۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی.374

باز هم ایشان!!

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺

گفت: آقای رئیس جمهور چرا آقای مخبر را از سمت معاون اولی برکنار نمی کند و مدیر بهتری را به جای او برنمی گزیند؟

گفتم :ایشان چه ضعفی دارد؟

گفت: آقای جواد کریمی قدوسی فعّال سیاسی اصولگرا نوشت:
🔹️رییس جمهور محترم تاکید دارم بنابر مشاهدات عمومی جناب مخبر از توانایی لازم برای این جایگاه برخوردار نیست؛ ایشان برای حفظ فردایش هزینه ' می کند و از قدرت مدیریت راهبردی تهی دست است و توانایی اقناع جامعه را ندارد. ماندن ایشان برای یک' ساعت هم ضرر است. #سیاسی

گفتم: آیا تو هم نظر آقای کریمی قدوسی را تایید می کنی؟

گفت: صد در صد!

گفتم: چه کسی یا کسانی را بهتر از ایشان در دستگاه دولت سراغ داری؟

گفت: فکر اینجایش را دیگر نکرده بودم! حق با توست!چون ایشان را با هر کدام از دولتمردان می سنجم، می بینم چه کسی بهتر ایشان؟!!

گفتم: باید به دولت انقلابی از جمله ایشان فرصت بدهیم تا قول های خود را عملی کنند.

گفت: از عزرائیل پرسیدند: آیا تاکنون از انجام کاری پشیمان و ناراحت شده ای؟!

گفت: فقط در یک مورد!

وقتی به خانه یک ایرانی رفتم که از من یک خواهش داشت.

او گفت : چند روزی به من مهلت بده قرار است تا اجرای قول های این دولت انقلابی را ببینم! و بمیرم !!

من قبول کردم و گفتم :فقط تا آن زمان و به محض اجرا شدن، جانت را می گیرم و الان بسیار پشیمانم‼
چون بعد از گذشت یک سال هنوز نتوانستم جانش را بگیرم و شوربختانه فکر نکنم بتوانم جان او را بگیرم ،چون او آخر جان مرا می گیرد!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۰۱ ، ۰۶:۴۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

«شیر سیاست» با «شمشیر قداست»!/فرگرد1794

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

هر «دین پاک» و «آیین تابناک»،

برادری «خلّاق» دارد به نام «اخلاق».

اخلاق ،جامعه را از «رذایل می پیراید» و به «فضایل می آراید».

ولی اگر «قاب نفاق» در «نقاب اخلاق»،

با «اصحاب صدارت بیامیزد» این درس را به «ارباب قدرت می آموزد»،

که بر تن هر «کامۀ ریاست» ، «جامۀ مصلحت» بپوشاند.

آن گاه «شیر سیاست» با «شمشیر قداست»،

هم «دین خلّاق» را سرمی بُرَد و هم «آیین اخلاق» را!

شفیعی مطهر

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۰۱ ، ۰۶:۴۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

اعتراف یک اختلاسگر!!

(خاطره ها و مخاطره ها)

شفیعی مطهر

این روزها اختلاسگران نام آور در مسابقه ای بی سابقه هر روز در پی شکستن رکوردهای پیشین قد برمی افرازند،من هم به فکر افتادم تا از یک اختلاس قدیمی پرده بردارم تا به همۀ اختلاسگران محترم بگویم روزی که ما باب اختلاس را گشودیم،شماها کجا بودید؟!

روزی و روزگاری در حدود 34 سال پیش من مدیرکل آموزش و پرورش یکی از استان های کشور بودم. پس از استعفا از آن سمت به شهر خود برگشتم و به تدریس مشغول شدم. روزی مسئول دبیرخانه اداره به من زنگ زد و گفت:

احضاریه ای از دیوان محاسبات کشور برای شما آمده که من نگذاشته ام کسی از مفاد آن مطّلع شود،لذا می خواهم شخصاً و محرمانه به دست شما برسانم که همچنان محرمانه بماند!

من پرسیدم: مگر علّت احضار و مفادّ احضاریه چیست که باید محرمانه بماند؟

پاسخ داد: شما را به اتّهام «اختلاس!!» احضار کرده اند! من چون می دانم شما انسانی پاکدست هستید،نمی خواهم آبروی شما برود!

من ضمن تشکر با هماهنگی ایشان احضاریه را گرفتم و در تاریخ مقرّر به دیوان محاسبات در تهران مراجعه کردم. انصافاً برخورد آنان محترمانه بود. وقتی علّت احضار و موضوع اختلاس را پرسیدم،پاسخ دادند:

شما مرکز تربیت معلّم را به دانشگاه آزاد اسلامی اجاره داده اید و دانشگاه آزاد جمعاً 65 هزار تومان بابت اجاره به مرکز تربیت معلم پرداخته و ما بررسی کرده ایم و اتّفاقاً همۀ مبلغ اجاره در مرکز تربیت معلم هزینه شده و ریالی از آن نه در جیب شما رفته و نه در جیب دیگری!

گفتم: پس اتّهام من و اختلاس من چیست؟

گفتند: با توجه به اصل 53 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران‌ شما باید دستور می دادید آن مبلغ 65 هزار تومان (650هزار ریال) به حساب خزانه واریز شود.در حالی که در پرداخت هزینه های آب و برق و تلفن مرکز تربیت معلم صرف شده است.
من پاسخ دادم : اجازه دهید ماجرای آن را برایتان توضیح دهم.

من ادامه دادم: روزی رئیس مرکز تربیت معلّم نزد من آمد و گفت:

مدیرکل پیشین ساختمان مرکز تربیت معلم را در اختیار دانشگاه آزاد گذاشته و آنان ضمن اشغال بخشی از ساختمان زیان های زیادی به مرکز وارد ساخته اند و حتی هزینه های آب و برق و تلفن و ...را هم باید ما بپردازیم!

من در پاسخ گفتم: از هم اکنون دیگر آنان را به مرکز راه ندهید.

پاسخ داد: آیا شما می دانید سرپرست دانشگاه آزاد شخص استاندار است؟

گفتم: هر کس می خواهد باشد!

گفت: پس کتباً به من ابلاغ کنید!

من چنین کردم و او نیز دیگر از ورود و تشکیل کلاس های دانشگاه آزاد جلوگیری کرد.

روز بعد مدیرکل امور اجتماعی استانداری که معاون سرپرست دانشگاه آزاد هم بود،نزد من آمد و مشکل نداشتن محلی مناسب برای تشکیل کلاس های دانشگاه را توضیح داد. من هم زیان های وارده بر مرکز تربیت معلم را برشمردم. نهایتاً قرار شد ما فضای خالی و مازاد بر نیاز مرکز تربیت معلم را در ازای دریافت اجاره ماهانه در اختیار دانشگاه آزاد قرار دهیم.

بدین ترتیب من توانستم جلوی زیان های وارده بر مرکز تربیت معلم را بگیرم و برای تامین هزینه های آن نیز کسب درآمد کنم! اکنون نیز با وجود این که خود اقرار دارید که ریالی از وجوه دریافت شده را نه به جیب من رفته و نه جیب هیچ کس ،باز هم دستور فرمایید از حقوق من کسر شود!

من فکر می کردم اگر روزی این کار و تدبیر من آشکار شود،متولیان کشور مرا برای تشویق و مدال دادن فرامی خوانند ،نه به اتّهام اختلاس!

آنان تایید کردندکار شما واقعاً شایستۀ تقدیر است ،ولی چه کنیم که مغایر با قانون اساسی است! به هر صورت ما ناگزیریم از طریق دادگاه پیگیری کنیم.

مدتی بعد احضاریه ای از دادگستری آن استان برایم آمد. من در تاریخ مقرر مراجعه کردم ولی ظاهراً منع تعقیب صادر کردند.

بدین وسیله دفتر یکی از قدیمی ترین اختلاس های کشور بسته شد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۰۱ ، ۰۴:۲۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

#سیاهنمایی. 373

فرصت شغلی خوب!

گفت: مُژده! مُژده! مشکل ربا برای همیشه حل شد! دیگر بانک ها به جای وام ربوی،قرض الحسنه می دهند و اصلاً بهره نمی گیرند!

گفتم: مگر چنین چیزی ممکن است؟ حیات بانک ها به این بهره ها وابسته است. تو از کجا فهمیدی که مشکل ربا حل شد؟

گفت: رئیس شورای فقهی بانک مرکزی فرموده اند: ناظران شرعی در بانک ها مستقر می شوند.برای هر بانک یک ناظر مدِ نظر است!

گفتم: این کار چه ربطی به حل مشکل ربا دارد؟

گفت: حرام ترین کار اقتصاد،رباخواری است. اگر ناظر شرعی بانک ها نخواهد حرام ترین کار را منع کند،پس چه می خواهد بکند؟

گفتم: نمی دانم!لابد برای آنان شرح وظایفی تعریف می کنند.

گفت: راحت بگو فرصت های شغلی خوبی برای بعضی ها درست کرده اند!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۰۱ ، ۰۵:۵۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

«زار» یا «گلزار»؟!(فرگرد1793)

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

انسان ها به «گاه آزمونه» دو «گونه»اند:

«گروهی مثبت می اندیشند» و «انبوهی با یک تب می پریشند»!

اینان دنیا را «زار» می بینند و آنان،«گلزار»!

اینان از «شعیب،عیب» می گیرند و آنان از «نوح،روح» !

دنیا،«جایی تنگ» است،ولی با «سیمایی رنگارنگ»!

دنیا با «عینک تار،تاریک» است و با «مِحَک بار،باریک»

اگر می خواهی دنیا را همان گونه که هست ببینی،

«هم اینک»،«عینک» را بردار.

شفیعی مطهر

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

زار: ناتوان،لاغر،ضعیف،رنجور

مِحَک: سنگی که با آن عیار طلا یا نقره را می آزمایند

بار: تحمُل سختی،مشقّت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۰۱ ، ۰۵:۴۷
سید علیرضا شفیعی مطهر