«ذوقِ گُفتن» یا«شوقِ شنُفتن»؟!
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 770)
«ذوقِ گُفتن» یا«شوقِ شنُفتن»؟!
من «فرمانروایی فرنشین» و «خودکامه ای خودبزرگ بین» را دیدم
که «کرامت انسان» و «شخصیّت شهروندان» را
نه در «دغدغه جان»، که در «لقلقه زبان» نشخوار می کرد.
همه شهروندان در نگاه او «زار» بودند و «ابزار»!
او «شیفته گفتار» و «فریفته رفتار» خود بود!
«نظریات» همه را «سُست» و «افاضات» خود را «دُرُست» می پنداشت!
مردم را «فروتر از انقیاد» و خود را «فراتر از انتقاد» می دانست!
نه «چشمی برای دیدن» داشت و نه «گوشی برای شنیدن»؛
تنها «بیانی باز» و «زبانی دراز» داشت
برای «گُفتن سلایق» و «نهُفتن حقایق»!
او تنها «ذوقِ گُفتن» داشت،نه «شوقِ شنُفتن»!
«فرجامِ تباه» و «سرانجامِ سیاه»
برای چنین خودکامگانی «مُردن در تیه تنهایی» است
و «جان سپُردن در رُسیِ رُسوایی» است!
#شفیعی_مطهر
----------------------------
فرنشین: رئیس،حاکم
لقلقه: بانگ لک لک،بیهوده گویی،هر بانگ همراه با اضطراب
انقیاد:خوار و رام شدن،گردن نهادن،فرمانبرداری و فروتنی،گردن نهادن
تیه: گمراهی،سرگردانی،خودپسندی،بیابان شنزار و بی آب و علف
رُسی: پرخوری،شکم پرستی،حرص در خوردن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر