شعارهای هردمبیلی!! قصّه های شهر هرت،قصّۀ 168
شعارهای هردمبیلی!!
قصّه های شهر هرت،قصّۀ 168
شفیعی مطهر
مدّتی بود مردم ناراضی و گرسنۀ شهر هرت هر روز در معابر و خیابان ها جمع می شدند و علیه هردمبیل و نظام دیکتاتوری سلطنتی شعار می دادند.طبق معمول به دستور اعلی حضرت هردمبیل نیروهای گارد سلطنتی با شدّت مردم بی پناه و معترض را سرکوب می کردند.افزایش شدّت اعتراض ها اعلی کحضرت را نگران کرده و خواب و خوراک را از او گرفته بود.
بنابراین روزی شارل شرلی مستشار فرنگی را احضار کرد و این دفعه ملتمسانه از او راه حل خواست. شرلی پس از مدّتی اندیشیدن راه حل را در این یافت که همۀ نیروهای درباری و اعضای گارد ویژه و خانواده های آنان را با لباس های شخصی به عنوان جمعی از مردم در برابر معترضان به صحنۀ خیابان ها بفرستند تا به نفع اعلی حضرت هردمبیل شعار بدهند.
برای اجرای این طرح روزی همۀ نیروهای ارتشی و گارد سلطنتی و خانواده های آنان را در پادگان نزدیک کاخ سلطننی جمع آوری کردند. همه می پرسیدند:
ما غیر از شعارهایی که همۀ مردم سرمی دهند،ما شعاری بلد نیستیم! ما چه شعاری سربدهیم؟
شرلی پاسخ داد: هر شعاری مردم سردادند، شما عکس آن شعار بدهید!
روز بعد وقتی سیل معترضان روانۀ خیابان ها شدند،این جمعیت اندک نیز در برابر مردم صف کشیدند تا به نفع اعلی حضرت شعار بدهند. آنان از فرمانده پرسیدند: اکنون چه شعاری سردهیم؟
فرمانده گفت: خوب گوش کنید ببینید آن ها چه شعاری می دهند.شما به جای «مرگ بر...»،بگویید «زنده باد....» همین!
وقتی همه ساکت شدند و گوش ها را تیز کردند،شنیدند که مردم شعار می دهند:
مرگ بر هردمبیل قاتل!!
ناگهان جمعیت درباری یک باره شعار سردادند: زنده باد هردمبیل قاتل!
********
بدین گونه برگی بر کتاب افتضاحات و رسوایی های دربار هردمبیلی افزوده شد: «زنده باد هردمبیل قاتل»!!