سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

چگونه همه را خوشحال کنیم؟

قصّه‌های شهرهرت،قصّۀ 198

 شفیعی مطهر

در شهر هرت زمانی وزیر اقتصاد به شرف‌عرض ملوکانه رسانید که کفگیر دولت علّیّه به تهِ دیگ خورده و دیگر آه در بساط دولت نداریم. چه دستور می‌فرمایید؟

اعلی‌حضرت هردمبیل فوراً شارل شرلی مستشار فرنگی را به حضور طلبیدند و دستور فرمودند تا برای حلّ این مشکل راه حلّی ارائه کند.

شرلی به عرض رسانید ما در این گونه موارد معمولاً راهی جز این نداریم که دست در جیب مردم کنیم و با تصویب مالیات‌ها و عوارض گوناگون خزانۀ ملوکانه را تغذیه کنیم.

اعلی‌حضرت فرمودند: پس بروید و اجرا کنید!

وزیر اقتصاد بنا به رهنمودهای شرلی به داروغۀ شهرهرت دستور اجرا داد .

داروغه در اجرای این قانون درباری مردم را جمع کرد و گفت:
بنا به امریّۀ لازم‌الاجرای ملوکانه از امروز همۀ مردم مکلّف به پرداخت مالیات بر شورت هستند ، پس آرام باشید و گوش کنید:

*هرکس شورت سفید دارد پنج سکّه ، آبی شش سکّه ، قرمز ده سکّه ، گُل‌گُلی پانزده سکّه،پاچه بلند دو سکّه ، مامان دوز، نیم سکّه، راه،راه دو سکّه،شورت خارجی چهل سکّه......

داروغه مجموعاً ۲۹۰ نوع مالیات بر شورت را برشمرد!

زیرکی از میان جمعیّت فریاد زد :داروغه من شورت به پا ندارم !

داروغه خندید و گفت :

در این صورت تو معاف از مالیاتی ، فقط باید شلوار خویش تا به زانو پایین بکشی ، تا ممیِّزین بررسی کنند. آن هم در اتاقی دیگر دور از چشم خلق ، که حریم اخلاق شکسته نشود!

سپس داروغه فریاد زد :
*مردم ، همه شلوارها را از تن بدر کنید تا حساب‌تان را ممیّزی کنم ،

فریاد و فغان بلند شد که ما نمی‌توانیم در حضور مردم شلوارها را بدر کنیم !!!!!

در اینجا داروغه درگوشی از شرلی پرسید: الآن چه کنیم؟ مردم دارند اعتراض می‌کنند؟

شارلی آهسته به او گفت:

باید مردم را به مرگ بگیریم تا به تب راضی شوند!حالا دنبالۀ طرح را من اجرا می‌کنم.
در اینجا شرلی لبخندی زد و گفت:

مردم! اجازه بدهید من راه حلّی ارائه دهم که شما راحت و آسان بتوانید مالیات بدهید. راه ساده‌تر این است،هر یک از شما مردم علی‌الرّاس بدون کندن شلوار نفری پنج سکّه بدهید و بروید!

همۀ مردم کف زدند و هلهله‌کُنان شرلی را تشویق کردند و به صف شدند و هریک پنج سکّه دادند و رفتند!

مردمان خوشحال ،داروغه خوشحال ،شرلی خوشحال و اعلی‌حضرت خوشحال!
انبوه پنج سکّه بود که داشت وارد کیسه می‌شد!

آن سال دولت کسری بودجه نیاورد و متمّم بودجه نداد و از بانک مرکزی و بانک‌های دیگر هم قرض نگرفت! 

دانلود رایگان کتاب‌ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین‌گویه‌های مطهر

https://t.me/nedayemotahar

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۸/۱۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی