#طنزسیاهنمایی. 833 یک نمایندۀ پُرکار با یک عیب قابل انکار!
#طنزسیاهنمایی. 833
یک نمایندۀ پُرکار با یک عیب قابل انکار!
گفت: از واکنش آقای محسن رضایی به سخنرانی تند آقای کوچکزاده در مجلس خبر داری؟
گفتم: بله،آقای رضایی از آقای کوچکزاده خواسته که پاسخ بدهد چرا عضو هیئت مدیره کشتیسازی هستی؟
گفت: بندهخدا از بس پُرکار است،علاوه بر زحمات وظایف نمایندگی مجلس،در کشتیسازی هم کار میکند تا بهتر کشتیها را بسازند!
گفتم: آقای رضایی میپرسد چرا از هواپیمایی ماهان حقوق دریافت میکنی؟
گفت: بندهخدا این همه کار میکند،حالا چند ریالی هم از آنجا حقوق میگیرد!چقدر شماها تنگنظر هستید؟
گفتم: آقای رضایی باز میپرسد چرا همزمان از اعضای هیئت مدیره پتروشیمی خلیج فارس هستید؟
گفت: بندهخدا از بس دست و پا بهخیر است و خود را همه فن حریف میداند، به هیئت مدیره پتروشیمی هم کمک میکند! کار بدی میکند؟!
گفتم: همۀ اینها درست! آقای رضایی در آخر از او میخواهد کمی هم از املاک خود در فرانسه بگوید! (مشرق)
گفت: آدمی که این همه در همۀ کارها کمک میکند،شاید از آنانی است که میترسند روزی ورق برگردد و او را تحت تعقیب قرار دهند! بنابراین با دوراندیشی ذاتی جای پایی هم در فرانسه تدارک دیده که بقیّۀ عمر بابرکت خود را در آن سرزمین بگذراند! ایشان به اندازۀ خاوری که عقلش میرسد!
گفتم: همۀ توجیهات تو را هم بپذیرم،این توجیه آخری توی کلّۀ من نمیرود!
گفت: آخر مسئول به این خوبی یک عیب کوچک هم نباید داشته باشد؟
جوانی میخواست زن بگیرد. به پیرزنی سفارش کرد تا برای او دختری پیدا کند. پیرزن به جستجو پرداخت، دختری را پیدا کرد و به جوان معرّفی کرد و گفت:
این دختر از هر جهت سعادت شما را در زندگی فراهم خواهد کرد.
جوان گفت: شنیدهام قدِّ او کوتاه است.
پیرزن گفت:اتّفاقاً این صفت بسیار خوبی است، زیرا لباسهای خانم ارزانتر تمام میشود.
جوان گفت: شنیدهام زبانش هم لُکنت دارد.
پیرزن گفت: این هم دیگر نعمتی است زیرا میدانید که عیب بزرگ زنها پُرحرفی است امّا این دختر چون لکنت زبان دارد پرحرفی نمیکند و سرت را به درد نمیآورد.
جوان گفت: خانم همسایه گفته است که چشمش هم معیوب است.
پیرزن گفت: درست است ، این هم یکی از خوشبختیهاست که کسی مزاحم آسایش شما نمیشود و به او طمع نمیبرد.
جوان گفت: شنیدهام پایش هم میلنگد و این عیب بزرگی است.
پیرزن گفت: شما تجربه ندارید، نمیدانید که این صفت ، باعث میشود که خانمتان کمتر از خانه بیرون برود و علاوه بر سالمماندن، هر روز هم از خیابانگردی ، خرج برایت نمیتراشد.
جوان گفت: این همه به کنار، ولی شنیدهام که عقل درستی هم ندارد.
پیرزن گفت: ای وای، شما مردها چقدر بهانهگیر هستید؟ پس یعنی میخواستی عروس به این نازنینی، این یک عیب کوچک را هم نداشته باشد.
گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!
شفیعی مطهر
دانلود رایگان کتابها و دیگر آثار این قلم در کانال گزینگویههای مطهر
https://t.me/nedayemotahar