آفتاب «قلم» ،شکافنده یلدای «ستم»
جمعه, ۳ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۱۲ ق.ظ
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(50)
آفتاب «قلم» ،شکافنده یلدای «ستم»
من شب یلدایی را دیدم که هر چه توان داشت، راه تیرگی ها را« پیمود»[ و بر تاریکی ها« افزود»؛
اما سرانجام در برابر نخستین درخشش تیغ آفتاب
همه هیبتش «فرو ریخت» و رشته های ظلمت آفرینی اش از هم« گسیخت».
بنابراین دانستم که:
ستم هر چه اکنون فراتر نشیند
ستمگر سقوطی فروتر ببیند!
(#شفیعی_مطهر)
۹۴/۰۷/۰۳