عاشورا؛تبلور عزت و کرامت انسان / بخش دوم / عزت در لغت و اصطلاح
عاشورا؛تبلور عزت و کرامت انسان
بخش دوم
عزت در لغت و اصطلاح
#سیدعلیرضاشفیعی_مطهر
«عزت »در لغت به معنای عظمت و بزرگواری و ارجمندی و ارج و سرافرازی آمده است . شیخ بهایی علیه الرحمه می گوید :
عزت اندر عزت آمد ای فلان
تو چه جویی زاختلاط این و آن
گر تو خواهی عزت دنیا و دین
عزلتی از مردم دنیا گزین
در منتهی الارب فی لغه العرب ،« عزت» در مقابل« ذلت» و به معنای« ارجمندی و شدت »است .
راغب اصفهانی لغت شناس پرآوازه قرآن کریم« عزت »را از ریشه « ارض عزار » به معنای زمین سخت و نفوذناپذیر می داند و آن حالتی است که انسان را از مغلوب شدن باز می دارد .
« عزت نیز به معنای توانایی و در مقابل ذلت آمده است » .
فقیه دامغانی با توجه به کاربرد کلمه عزت و مشتقات آن در قرآن کریم ، این معانی را برای آن بیان کرده است :
1- عظمت و بزرگی
2- جمعیت و اختلاف
3- غلظت و صلابت
4- سخت و دشوار
5- تقویت کردن
6- غلبه
7- المنع ( محکم و استوار ) .
علامه طباطبایی می گوید : عزت به معنای قاهر غیر مقهور و غالب غیر مغلوب اختصاص به خداوند عزوجل دارد؛ زیرا که غیر او محتاج و حتی مالک نفس خویش نیست مگر این که خدا به او رحم کند و از عزت خویش چیزی به او ببخشاید همچنان که به مومنین عزت داده است .
در یک تحلیل روشن در متون دینی به دست می آید که حقیقت عزت در درجه نخست قدرتی است که در دل و جان انسان ظاهر می شود و او را از خضوع و تسلیم و سازش در برابر طاغیان و یاغیان باز می دارد؛ قدرتی که با داشتن آن هرگز اسیر شهوات نمی شود و در برابر هوی و هوس سر فرود نمی آورد . قدرتی که او را به مرحله نفوذناپذیری در برابر « زر » و « زور » و « تزویر » ارتقاء می دهد و این قدرت نیز از ایمان به خدا و عمل صالح سرچشمه می گیرد و از این جهت است که در بعضی از متون تفسیری آمده است که:
« عزیز به معنای قدرتمندی است که شکست ناپذیر است؛ هم توانایی ارایه آیات بزرگ را دارد و هم در کوبندة تکذیب کنندگان است . »
ادامه دارد...