«رودی از نور» و« سرودی از سرور»
جمعه, ۲ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۱۶ ق.ظ
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(169)
«رودی از نور» و« سرودی از سرور»
من دفتر خاطراتم را دیدم،
ولی در کوچه پس کوچه های دلواپسی آن را گم کردم.
من در کنار جویباران آن« لحظه های روییدن»
و « لمحه های شکوفیدن» خود را تماشا می کردم.
«لحظه های رویش»، «قطره های پویش» اند
که چون به هم می پیوندند،
«رودی از نور» می شوند و« سرودی از سرور» سرمی دهند.
این لحظه ها برای انسان ها همان شب« قدر» اند
و بر تارک تاریک تاریخ چون « بدر» می درخشند!
...و انسان می تواند از همه شب ها،«قدر» بسازد
و از همه لحظه ها ،«بدر»!
#شفیعی_مطهر
------------------------------------
لمحه : یک بار نگریستن ،با شتاب به چیزی نظرکردن
شکوفیدن: شکوفتن،شکفتن
تارک : سر،فرق سر،میان سر
۹۴/۱۱/۰۲