نقش تحزب در جذب مشارکت عمومی/3
نقش تحزب در جذب مشارکت عمومی/3
#شفیعی_مطهر
مفهوم شناسی تحزب /1
تحزب
یک بحث اجتنابناپذیر است. هیچگاه بر پایه دیدگاههای فردی و مبتنی بر
نظریات افراد، نمیتوانیم جامعه را بسازیم. باید نظریات افراد، پخته و سپس
مطرح شود. احزاب بهترین جایی است که این نظریات با همدیگر جمع میشود و یک
جمعبندی نهایی قابلقبول از آن جمعبندی اولیه بیرون میآید.
تحزب یک تجربه جهانی و تاریخی است. ایران هم کشوری است که بر مبنای مردم
سالاری استوار است و مردم سالاری، یعنی اینکه واقعا گروههای مردم بتوانند
با سلیقههای گوناگون، دور هم جمع شوند و نظریات و دیدگاههای خودشان را
با هم هماهنگ کنند تا بتوانند سخن خودشان را مطرح و از آن دفاع کنند.
حزب در اصطلاح
تعاریف مختلف و متفاوتی درباره حزب از جامعهشناسان و دانشمندان علوم سیاسی و در قوانین ارائه شده است. بعضی از این تعاریف حالت توضیحی (Discribtive) دارند. این طیف ویژگیهای جمعی و شایع احزاب را مورد توجه قرار داده، ابعاد مختلف احزاب، از کسب رای، مشارکت، رقابت و... را توضیح میدهند. مثلا در یک تعریف توضیحی از حزب میگوییم:
«حزب مجموعهای از شهروندانی است که به وسیله علایق و خواستههای جمعی یا منافع مشترک دور هم جمع شدهاند و با دیگر گروهها و منافع آنان تقابل دارند».
در مقابل، برخی از تعاریف هنجاری (Normative) هستند. مانند تعریف موریس دوورژه: «احزاب جزیی از تشکیلات سیاسی هستند که هدف مستقیم آن ها به چنگ آوردن قدرت یا شرکت در اعمال آن است. احزاب در پی آنند که در انتخابات، کرسیهایی به دست آورند، نمایندگان و وزرایی داشته باشند و حکومت را به دست گیرند.»
قانونگذار ایران نیز در ماده 1 قانون فعالیت احزاب، مصوب 1360 تعریف مختلطی از حزب ارایه میدهد.
حال با توجه به تعاریف فوق و تعریف ماده 1 قانون فعالیت احزاب، در تعریف حزب میگوییم:
«حزب نهاد و سازمانی است منظم در درون یک نظام سیاسی که از اشخاص حقیقی تشکیل شده و دارای یک هدف و آرمان خاصی هستند و دارای اساسنامه و مرامنامه خاصی بوده و در سایه رعایت و پیروی کردن از اصول قانون اساسی در پی فتح قدرت عمومی است».(سپهر منصوری،عباس،اینترنت)
ادموند برگ در تعریف حزب میگوید:
«حزب گروهی از افراد جامعه است که با یکدیگر متحد شده و بر مبنای اصول خاصی که مورد قبول همه آنهاست برای حفظ و توسعۀ منافع ملّی میکوشند»
(دکتر حسن محمدینژاد، احزاب سیاسی، صفحه 16)
جیمز مادیسون حزب را متشکل از افرادی میداند که «چه در مقام اکثریت و چه در مقام اقلیت براساس منافع یا هدفهای مشترک خود که با منافع و هدفهای سایر افراد و نیز منافع و هدفهای دائمی و کلی جامعه در تضاد است با یکدیگر طرح اتحاد ریختهاند.» (حسن محمدینژاد، همان، ص 235).
لنین در کتاب «چه باید کرد» در تعریف حزب آورده است:
«یک گروه کوچک از افراد قابل اعتماد با تجربه و معتقد به اصول انقلاب که دارای نمایندگان مسئول و وظیفهشناسی در نواحی مهم بوده و روابط مخفیانه با یکدیگر داشته باشند و اقدامات انقلابی را حرفۀ اصلی خود قرار دهند.»
( لنین، چه باید کرد، صص 36 و 35)
«حزب در حقیقت گردهمایی پایدار گروهی از مردم تحت لوای جریانها و جناحهای سیاسی است که عقاید مشترکی دارند، و با پشتیبانی آن ها برای به دست آوردن قدرت سیاسی از راههای قانونی مبارزه میکنند.
میتوان چهار ویژگی سازمان، ایدئولوژی، قانونی بودن و مبارزه برای کسب قدرت را عامل تشخیص حزب از غیر آن دانست، اما باید اذعان نمود که این چرخه و فرایند سیاسی و پیدایش و تکوین احزاب سیاسی در ایران معاصر، پیش از انقلاب اسلامی، سرنوشتی غمانگیز داشته است؛ زیرا هیچگاه احزاب و تشکلهای سیاسی از فضای آزادی برای تکامل سازمانی و فکری در هیچ برههای بهرهمند نبودهاند. برخلاف دنیای غرب و ممالک دموکراتیک جهان، که احزاب سیاسی ــ در پی تکامل و توسعۀ نظامهای پارلمانی ــ از درون مجلس نمایندگان برخاسته و پا به عرصۀ رقابتها و کشمکشهای سیاسی بر سر تصاحب قدرت نهادهاند، در ایران تحزّب فرایندی معکوس داشته است؛ چه احزاب سیاسی تقریباً همزمان با پیروزی انقلاب مشروطه و به طور مشخص در مجلس دوم سر بر آوردند و نارساییهای فکری و سازمانی، فقدان تشکیلات کارآمد و مساعد نبودن فضای فرهنگی ــ اجتماعی جامعه و بستر سیاسی، سرانجام احزاب و تشکلهای سیاسی را به جریانهای زودگذر و ناپایدار تبدیل کرد.
طی تاریخ یکصدسالۀ تحزّب در ایران، صدها حزب و تشکل سیاسی ظهور نمودهاند . بدیهی است اشاره به یکیک این تشکلها و فراز و فرود و نوع عملکرد آن ها خود مجال گستردهای میطلبد، ازهمینرو در این نوشتار، به منظور شناختن بعضی از جریانهای مهم سیاسی ایران، اجمالی از این تاریخ و جریانشناسی حزبی و دورههای تحزّب شرح داده شده است.»
(دکتر اخوان کاظمی،بهرام، اینترنت)
ادامه دارد...