تن آدمی شریف است به جان آدمیت
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(223)
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
من گوسفندانی دو پا را دیدم
که بدون« چرا » « می چریدند» و بدون « بلا » « می بالیدند»!
سر به زمین فرو برده، پوزه در خاک« داشتند»
و شکم را از آب و علف « می انباشتند»!
تنها دغدغه آنان «خور و خواب» بود و «اطاعت ارباب » ،
این موجودات « سرگردان» را نسبت به « چارپایان »
نه صاحب« فضیلتی ممتاز» ،
که« طبیعتی هم تراز » دیدم! !
حیوان تنها انگیزه اش « احساس » است و اطاعتش ناشی از « هراس»!
انسانیت انسان به « تفکر » است و « تدبر»،
نه به « خور وخواب» و « شهوت و شراب»!
انسان به همان« اندازه انسان » است که « می اندیشد»!
و به همان « بازه حیوان » است که «می پریشد»!
سعدی آن حکیم« فرزانه» چه خوش این« ترانه» می سراید :
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی
چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت
حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
#شفیعی_مطهر
-------------------------------------------
بلا : آزمایش در نعمت یا محنت، آزمودن در خیر یا شر
بالیدن : نموکردن،رشدکردن،بزرگ شدن،تناورگشتن
هم تراز : هم سنگ، هم پایه، برابر
بازه : فاصله میان دو چیز،پهنا ،مرز
می پریشد: آشفته می شود،پریشان می شود
شغب : فتنه و آشوب،شور و غوغا
@amotahar