دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد421
دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد421
من سایه ام را همراهی وفادار و همسفری ماندگار دیدم؛اما آن گاه که همین همراه و همسفر نیز در تاریکی تنهایم گذاشت،دانستم که یاری همراه تر از آفریدگار و یاوری همسفرتر از پروردگار ندارم.
من انسان متعصب را چون میوه ای نارس و کال با دنیایی پر از خواب و خیال دیدم که محکم به شاخه درختش چسبیده است.
من نشانه اضطراب را نتیجه زیستن در آینده و افسردگی را گریستن بر گذشته و آرامش را نماد زندگی در حال دیدم.
من دل خود را داغ تر از نار و سرخ تر از انار دیدم؛ اما دانستم که باید آن را از هر کینه و دشمنی دیرینه سپید نگاه دارم.
من انسان ها را دو گروه دیدم : گروهی غرورشان را زیر پای خود می گذارند و با انسان ها زندگی می کنند و گروهی انسان ها را زیر پای خود می نهند و با غرورشان می زیند.
ادامه دارد...
شفیعی مطهر