فارغ از « نفرین » و « آفرین »!
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(290)
فارغ از « نفرین » و « آفرین »!
من چه « نجواگرانی نژند » و « نیایشگرانی نیازمند » را دیدم
که در « سیلاب توفانی و پرانگیزش » و « گرداب پر خیزابه و خیزش »
از « شدّت هول و هراس » و با « حدّت ترس از افلاس »
با « خداوند خویش » ، « وفاداری بیش » را « پیمان بستند»؛
اما در « منزل رامش » و « ساحل آرامش » آن را « شکستند».
چه زیباست همواره با خدا « زیستن »!
و « رنج » و « رفاه » را با یک نگاه « نگریستن »!
پرستشی زیباست که انگیزه آن نه « رهایی از رنج »
و نه « در سودای گنج » ؛
بلکه تنها انگیزه پرستشگر « خروج از غُلِ غلافِ زمین »
و « عروج به قلّه ی قافِ یقین » باشد!
پرستشی « شیرین » و « کمال آفرین »است
که فارغ از « نفرین » و « آفرین »،
پرستشگر را به « رهایی از وابستگی ها »
و به « تَمَنّای وارستگی ها » برساند !
#شفیعی_مطهر
-------------------------------
نژند : اندوهگین ،افسرده،پژمرده،سرگشته،خشمگین
خیزابه : موج،کوهه آب
افلاس : بی چیزشدن،نادارشدن،تنگدستی و بینوایی،ورشکستگی
حدّت : تیزی،تندی،برندگی،خشم،غضب
غُل : طوق،بند آهنی که به گردن یا دست زندانی ببندند
غلاف : پوشش،پوشینه،نیام و جلد شمشیر
عروج: بالارفتن،به بلندی برآمدن
تَمَنّا : آرزوکردن،خواهش کردن،درخواست
-------------------------------------------------------
برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید :
telegram.me/amotahar