« تله اوهام » و « پیله ابهام »!
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(310)
« تله اوهام » و « پیله ابهام »!
من موشی را دیدم
که دُمش لای تله ای گیر کرده بود .
او همه تلاش و تقلّای خود را برای رهایی به کار می برد؛
اما نه تلاش او « اثری » در بر داشت و نه تقلّای او ،« ثمری » .
او بر سر یک دو راهی مانده بود:
« مرگ با داشتن دُم » و « زیستن عمری بدون دُم » !!
...و چه شباهت زیبایی دیدم بین او و انسان هایی
که دُم باورهایشان در لای « تله اوهام » و « پیله ابهام » گیر کرده
و عمری در « مَنجلاب خرافات سُنّتی »
و « مُرداب آفات طینتی » دست و پا می زنند!
و سرانجام نیز با همین « پندارهای پوچ » و « انگارهای لوچ »می میرند!
اما از « دام اوهام » و « ظَلام ابهام » نمی رهند.
#شفیعی_مطهر
--------------------------------
تله :دام،اسبابی که برای به دام انداختن جانوران به کار می برند،مثل تله موش
اوهام : خیالات و پندارها،جمع وهم
پیله : پرده نازکی که کرم ابریشم از لعاب دهن خود به دور خود می تند و در میان آن محصور می شود
ابهام : پوشیده گذاشتن،پیچیده و غامض کردن سخن
مَنجلاب : آب بدبوی و گندیده و کثیف که در جایی جمع شود
طینت: خلقت،سرشت،خوی
آفات طینتی : صفت ها و عادت های نازیبای ذاتی و شخصی
انگار: پندار،گمان،خیال،تصوّر
لوچ: چپ چشم،چشم گشته،کج چشم،کسی که چشمش پیچیده باشد
ظَلام: تاریکی
-----------------------------------------------
برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید وبه دوستان معرفی فرمایید:
telegram.me/amotahar