دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد442
دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد442

من مدیرانی را دیدم که تنها چیزی را که بدون فرق توزیع می کردند،فقر بود.
من در همه عرصه های اجتماع چه بسیار کسانی را دیدم بیگانه با خویش و گرگ در لباس میش.
من چه بسیار نیم کاسه ها در زیر کاسه ها دیدم و نیز مرواریدها در زیر ماسه ها؛ اما چه کنم که نتوانستم این حقایق را به چشم های خواب آلود و گوش های مسدود بباورانم.
من گل عشق را بر شاخسار دل آن گاه شکوفا دیدم که جان با همه جودش و دل با همه وجودش بر ساقه اصالت بروید و به سوی نور فضیلت ره بپوید.
من انسان های بزرگ و شخصیت های سترگ را کسانی دیدم که چونان عقاب بر فراز قله های بلند تنهایی و چکادهای شکوهمند اهورایی آشیان می سازند و عظمت خود را بنیان می نهند.
چه خوش سرود سراینده دردآشنا و سخنسرای شیدا شفیعی کدکنی:
گه دهری و گه ملحد و کافر باشد گه دشمن خلق و فتنه پرور باشد
باید بچشد عذاب تنهایی را هر کس که ز عصر خود فراتر باشد
ادامه دارد...
شفیعی مطهر