سیلی دوست!
پشت شب تیره را سحر می شکند
افسانه قدرتش دگر می شکند
اما چو زدست دوست سیلی خوردیم
سنگینی بار غم کمر می شکند!
#شفیعی_مطهر
شما را چشم در راهم در
گاه گویه های مطهر telegram.me/amotahar
پشت شب تیره را سحر می شکند
افسانه قدرتش دگر می شکند
اما چو زدست دوست سیلی خوردیم
سنگینی بار غم کمر می شکند!
#شفیعی_مطهر
شما را چشم در راهم در
گاه گویه های مطهر telegram.me/amotahar
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 754)
« شعرهای نگفته » و « راه های نرفته »!
من چون می خواستم کسی باشم که تا کنون نبوده ام ،
ناگزیر « درگاهی را گشودم » و « راهی را پیمودم »
که تا کنون آن ها را نه « پیشروی گشوده » و نه « رهروی پیموده » بود!
برای رسیدن به « قاف ولا » و « اهداف والا »
باید « شعرهای نگفته را سرود » و « راه های نرفته را پیمود »!
#شفیعی_مطهر
---------------------------
درگاه : آستانه،پیشگاه،جای در
ولا : ملک،پادشاهی ،دوستی
شما را چشم در راهم در
گاه گویه های مطهر telegram.me/amotahar
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 744)
« لحظه های پُربار » و « لمحه های ماندگار »
من بسیاری از افراد را چون « قطار شهر بازی »
در « استمرار سفر مجازی » دیدم ،
که با « بودن در کنارشان » و « شنودن گفتارشان » لذّت می بریم ،
ولی با آنان نه به « هدفی والا » ،
بل که به « شَعَفی گذرا » می رسیم!
بیاییم « لحظه ها را پُربار » و « لمحه ها را ماندگار » کنیم!
هر لحظه « مرواریدی ناب » و « نویدی از آفتاب » در بردارد.
بیاییم « ایّام را قدر بدانیم » و « اغتنام را بر صدر بنشانیم »!
#شفیعی_مطهر
------------------------------
شَعَف: شیفته شدن،خوشدل شدن،خوشحال شدن،شادمانی
لمحه: یک بارنگریستن،با شتاب به چیزی نظرکردن
اغتنام :غنیمت شمردن،غنیمت دانستن چیزی
شما را چشم در راهم در
گاه گویه های مطهر telegram.me/amotahar