« قافیه » و « قیافه »!
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 493)
« قافیه » و « قیافه »!
من در سیمای شعر،« قافیه » را دیدم که به شعر« قیافه » می بخشید؛
اما گاه « موج معانی » از « اوج طغیانی »،
کرانه های شعر را « درهم می شکست »
و رشته های قیودات وزن و قافیه را « می گسست »!
« شاعر شیوا » و « سراینده سپیدسرا »
سخن را « از انقیاد می پردازد»
و آن را « سپید و آزاد می سازد».
سخن هر چه « سلیس تر »،گوهر معنی « نفیس تر »!
سخن ،« ظرفِ باور » است و « حرفِ بارور »
و معنی، « گوهر ناب » است و « جوهر آفتاب »!
سخن را می توان از « قیود قوافی » و « جمود حرّافی » « پیراست»
و به « زیور معانی » و « گوهر شایگانی »« آراست ».
#شفیعی_مطهر
-----------------------
شیوا : بلیغ،فصیح
سپیدسرا: شاعر نوپرداز
پرداختن: جلادادن و آراستن،ساختن،مرتب کردن
سلیس : نرم و آسان،روان،رام
نفیس: گرانبها،گرانمایه و مرغوب
پیراستن: بریدن و کم کردن زیادتی برای خوشنماکردن
قیود: قیدها و بندها
قوافی: قافیه ها، حرف ها و کلمات آخر هر بیت
حرّاف: پرگوی، پرچانه، زبان آور
گاه گویه های مطهر telegram.me/amotahar