«خسته خاکستر»یا «دسته تبر»؟!
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 870)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
«خسته خاکستر»یا «دسته تبر»؟!
انسان ها چون «درختان جنگل»اند ،ولی با «حیاتی لَم یَزَل».
انسان ها «می میرند» و درختان نیز «فناپذیرند»!
درختان را «می بُرّند» و انسان ها را به دیار دیگر «می بَرَند»!
اینان با «بُرش» و آنان با «میرش»!
چوب درختان گاه «عصایی پشتیبان» می شوند و چون «عیسایی مهربان»
خود، «شکست را می پذیرند»،ولی از «ناتوانان دست می گیرند» .
و برخی دیگر به جای گرفتن «دست بشر»،«دسته تبر» می شوند
و با کمک «تیغه سخت»،«ریشه درخت» را برمی آورند!
بعضی نیز «مرعوبِ عفریت» شده، «چوبِ کبریت» می شوند
و «بوستان را به آتش می کَشَند» و «دوستان را از عَطَش می کُشَند».
برخی نیز «تختِ تکیه گاه» می شوند و «تخته سیاه».
آن به پیران،«آسایش» می دهد و این به نونهالان،«آموزش»
ما نه «سختیم» و نه کم از «درختیم».
بیاییم اگر «کبریت» هم شدیم،«عفریت» نباشیم!
خود «در نار بسوزیم» ،ولی «نور بیفروزیم»!
اگر عصا شدیم،در برابر «طغیان ،عصای عصیان» شویم ،
ولی در برابر «شایان،عیسای شایگان».
بیاییم به جای «تخت شاه»،«تخته سیاه» شویم
تا معلمان،مشقِ «سیمینه ماه» را بر «سینه سیاهِ» ما بنگارند
و «جذرِ ریشه» و «بذرِ اندیشه» را در آن بکارند!
اگر باغبان «پیکرمان را بسوزد» و «اخگرمان را بیفروزد»،
«خسته خاکستر»می شویم،ولی «دسته تبر»نمی شویم!
#شفیعی_مطهر
--------------------------------------------
لَم یَزَل: بی زوال، پاینده، جاودان
مرعوب: ترسیده،ترسانیده شده
عفریت: خبیث،موجود زشت و پلید،دیو،غول
شایان: شایسته،سزاوار،لایق،درخور
شایگان: شایسته و سزاوار،لایق،درخور،هر چیز خوب و پسندیده و گرانمایه
جذر: بیخ،ریشه،اصل
اخگر: آتش،پاره آتش،تکه هیزم یا زغال افروخته
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر