«شر» یا «بشر»؟! /1130
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1130)
«شر» یا «بشر»؟!
ما همه در «آغازِ آفرینش» و «چشم اندازِ چینش»،
نه «شر»،بلکه «بشر» بودیم.
«سُستی ریشه» و «نادرُستی اندیشه»،
باعث شد که «نِژاد» مایه «عِناد» شود
و «مذهب»،سرمایه «مَشرَب».
«خِرقه» از ما «فِرقه» بسازد
و «پارسایی» به «ترسایی» بیَنجامَد.
«قِداست»،ابزار «سیاست» شود
و «عِبادت» به صورتِ «عادت» درآید.
«دین» به دام «فُرودین» اُفتَد
و «علّامه» به خدمتِ «خودکامه» درآید.
در حالی که همه ما «انسان» و آفریده یک «یزدان» هستیم.
هیچ کس بر دیگری نه «شَانی برتر» دارد و نه «نشانی بهتر».
همه چون «دانه های جوانه» و «دندانه های شانه» با هم برابریم.
هیچ «دُردانه» با هیچ «بهانه»
نمی تواند بر دیگری «بخروشد» و «فخر بفروشد».
اگر ما «مست» از «جامِ اَلَست» «هستیم»، جز خدا را «نمی پرستیم».
هیچ کس را «بایسته تندیس نمی دانیم» و «شایسته تقدیس نمی خوانیم».
#شفیعی_مطهر
-----------------------------------------
چشم انداز:دورنما،منظره،مساحتی از صحرا یا دامنه کوه که چشم همه آن را ببیند
چینش: چیزها و کسانی را با نظم و ترتیب کنار هم چیدن
عناد: دشمنی، ستیزه جویی، گردنکشی، لجبازی،گمراهی
مَشرَب: ذوق و میل و هوای نفس
خِرقه: تکه ای پارچه،جُبّه مخصوص صوفیان و درویشان،پاره لباس
ترسا: راهب مسیحی،نصرانی
فرودین: زیرین،پست تر،پایینی
دُردانه: دانه دُر،مروارید بزرگ و گرانبها،کنایه از آدم پرتوقُّع
اَلَست: روز ازل،روز بی آغز،آغاز آفرینش
تندیس: پیکر،مجسمه،تن مانند،تصویر،کالبد
تقدیس: به پاکی ستودن،پاک و منزّه دانستن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر