راه سخت روشنگری
راه سخت روشنگری
1- معمولاً همۀ روشنفکران براین باورند که اگر همۀ مردم مثل آنان می اندیشیدند و عمل می کردند، همۀ نابسامانی های جامعه رفع می شد.
2- با تایید فرض اول همۀ روشنفکران باید با روشنگری توده های ناآگاه را آگاهی ببخشند.
3- حالا شما به عنوان یک روشنفکر آگاه بفرمایید تا کنون با رفتار و گفتار خود چند نفر مثل خود را ساخته اید؟!
سخن گفتن و نوشتن برای خواص و نخبگان به اصطلاح کلاس گوینده و نویسنده را بالا می برد؛ اما پرسش اصلی و تاریخی که معمولاً همواره بی پاسخ می ماند، این است که چه قشری از اقشار فکری و فرهنگی جامعه نیازمند ارشاد و ارتقای فرهنگی و اجتماعی هستند؟
تاریخ ما حد اقل در این ۱۵۰ - ۱۰۰ اخیر نشان می دهد که بارها با تلاش و مجاهدات نخبگان، علما و روشنفکرانِ این مرز و بوم نهضت ها و جنبش های رهایی بخش تا نزدیکی های قلل پیروزی و تا مرز توسعه یافتگی و استقرار دموکراسی پیش رفته ایم ، ولی هر بار توسط مُشتی عوام و عوام زده چون شعبان بی مخ ها!! دوباره به اعماق درۀ اختناق و استبداد سقوط کرده ایم.
رشد دادن اقشار عامی و فرودست فرهنگی جامعه که همیشه مستعدترین وسیله ، آلت دست و ابزار پیشبرد مطامع خودکامگان قرار می گیرند، کاری سخت و دشوار است؛ اما گذرکردن از این عقبۀ سخت ناگزیر است، حتی اگر به گذشتن از جان و آبرو بینجامد.
گویند روزی ملاصدرا استادش میرداماد را در خواب می بیند و از وی می پرسد:
چطور است من با این که ادامه دهندۀ اندیشه های تو هستم، مردم مرا کافر پنداشته و تو را تکریم می کنند؟
میر در پاسخ می گوید:
از آن روی که من حرف هایم را جوری می زدم که فقط خواص و عالمان می فهیمدند و تو جوری که کوچه و بازاری هم آری...
بهـــــار دین و آزادی و انصاف
طــــراوت گر نبخــشد این چمن را
خروسان را بگو دیگر نخــوانند
که صبحی نیست دیگر این وطن را
#شفیعی_مطهر
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر