سخن مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1639)

«زور زنجیر» و «شور شمشیر»

من قشری را دیدم «زار از تحجُّر» و «بیزار از تفکُّر».

اینان «بهشت مکتوم» را «سرنوشت محتوم» خود می پنداشتند؛

بنابراین برای «بهشت خویش» هیچ «تشویش» نداشتند!

فقط  «سرگران» و «دل نگران» بودند،

که چرا «سبزکیشان» و «دگراندیشان» به جهنّم می روند!

لذا با همۀ «توش و توان» و «خروش و خرامان» می کوشیدند

تا دیگران را حتّی با «زور زنجیر» و «شور شمشیر» به بهشت ببرند!

اینان «هر چیز را می دانستند» و «هر ستیز را می توانستند»،

ولی «پیام آفرینشگر حکیم» در «کلام کلان کریم»را نمی فهمیدند،

که «بگو:شما از گناه ما بازخواست نمی شوید 

و ما نیز از آنچه شما می کنید بازخواست نمی شویم.»*

#شفیعی_مطهر

--------------------------------- 

 سرگران : خشمگین ، بی مهر ،متکبر، ناخشنود ،مست

خرامان : رونده با ناز و تکبر و تبختر

شور: آشوب،غوغا و فریاد،فتنه،هیجان و آشفتگی

کلان : بزرگ ، مهتر، عظیم ، کبیر

* -  قُل لَّا تُسْأَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنَا وَلَا نُسْأَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ (سبا،25)

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar