#طنزسیاهنمایی.809 ما هم اهل بخیهایم!
#طنزسیاهنمایی.809
ما هم اهل بخیهایم!
گفت :آیا تو در سازمان هواشناسی دوستی،آشنایی و رفیقی نداری؟
گفتم:هواشناسی چه کار داری؟
گفت: میخواستم سفارش کنی یک بارش برف زودرس پیشبینی کنند!
گفتم:چرا؟ اوّلاً بارش برف امری طبیعی است و ربطی به پیشبینی ندارد؛ ثانیاً برف زودرس کدام مشکل تو را حل میکند؟
گفت: من مشکلی ندارم.بعضیها پیشبینی کردهاند که آقای دکتر پزشکیان برف تهران را هم نخواهد دید! من فکرکردم آقای دکتر پزشکیان دوست دارند از پنجرههای دفتر ریاست جمهوری برف تهران را تماشاکنند،زودتر برف ببارد که ایشان حسرت به دل، دفتر پاستور را ترک نکنند!
گفتم: تو از کجا این خبر را شنیدی؟مگر چنین چیزی ممکن است؟ ملّت رای دادهاند و رئیس جمهور تعیین کردهاند،آنان که این حرفها را میزنند،چکارهاند که بتوانند رودرروی آرای ملّت بایستند؟!
ایمانجانی در سرمقاله روزنامه فرهیختگان نوشته:
عدّهای از جریانات داخلی در حال چرتکهانداختن هستند و با خود میگویند مسعود پزشکیان برف تهران را هم نخواهد دید!!
گفتم: حالا تو میترسی پیش از بارش برف، آقای دکتر پزشکیان ریاست جمهوری را ترک کنند؟
گفت: بله!
گفتم: کشور قانون دارد. نهادی که میتواند صلاحیت هر کاندیدایی را رد یا تایید کند،شورای نگهبان است و آن هم قبل از انتخابات است.
گفت: اینان خود را از همان جنس میپندارند!
گفتم:یعنی چه از همان جنس؟
گفت: یعنی خود را اهل بخیه میدانند؟
گفتم: اهل بخیه یعنی چه؟
گفت: در دوره قاجار رسم بود که هنگام نوروز اصناف مختلف برای سلام عید به خدمت شاه میرسیدند.
در یک سلام نوروزی که صنف خیّاط به حضور ناصرالدّینشاه میرفتند، پالان دوزها هم دنبال آنها به راه افتادند. خیّاطان که از همراهی آنان ناراحت بودند، به ایشان گفتند:
شما برای چه دنبال ما راه افتادید؟
پالاندوزها جواب دادند: ما هم مثل شما اهل بخیهایم!!
گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!
شفیعی مطهر
گفت: