سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

#طنزسیاهنمایی.834

بعضی‌ها داماد دارند!ما هم داماد داریم!

گفت: چه نمایندگان خوبی در مجلس داریم! چقدر پرعاطفه‌اند! طفلکی‌ها با این که برگزیده اقلّیّت محدودی از مردم‌اند، خود را موظّف به صلۀ ارحام می‌دانند!

گفتم: چگونه؟ چه کرده‌اند؟
گفت: مثلاً یک نمایندۀ مهربان در یک پیامک به یکی از وزرا اخطار می‌کند:

چرا در حکم انتصاب پدرزنم برای فلان شرکت ،وقت تلف می‌کنی؟

وزرا می‌ترسند بگویند نمایندگان به آن‌ها فشار می‌آورند!

عباس عبدی در روزنامۀ اعتماد نوشت:

توزیع پست‌های دولتی بر اساس فشار غیرمسوولانۀ نمایندگان ، از سوی مقام رهبری نیز تذکُّر داده شده، ولی ظاهراً در عمل توجُّه نمی‌کنند.

شنیدم که برای برخی از شرکت‌های تابعۀ وزارت نفت، حتّی تا سه نفر نامزد از سوی سه نماینده معرّفی شده است. من خودم پیامکی را دیدم که با صراحت تمام معترض بود که چرا انتصاب پدر همسرش را در فلان شرکت نهایی نکرده‌اند و اتلاف وقت می‌کنند؟

یا پیامکی که اگر فلانی را منصوب نکنید یا فلان بخشنامه را تغییر ندهید، سوال می‌کنیم! در واقع قدرت نظارتی نماینده تبدیل به ابزاری برای امتیازگیری شده است.

گفتم: خوش به حال این پدرخانم‌های خوش‌شانس که دامادهای نماینده دارند!

گفت: دیشب به دامادم گفتم برو از این نماینده یاد بگیر که چطور با پدرخانمت باید رفتار کرد! بعضی‌ها داماد دارند!ما هم داماد داریم! داماد ما معلّم است یک نمره به برادرخانمش ارفاق نمی‌کند!

معلّمی با خواهر فرّاش مدرسه ازدواج کرد. گاهی اوقات معلم غیبت می‌کرد و از فرّاش که برادر زنش بود، می‌خواست به جایش به کلاس برود. این قدر این کار تکرار شد که فرّاش تقریباً شده بود معلّم مدرسه!

بعد از مدّتی آقا معلّم شد رئیس آموزش و پرورش. برادر خانمش را به مدیریّت مدرسه منصوب کرد.

بعد از مدّتی معلّم داستان ما شد مدیرکلِّ استان و برادر خانمش را به ریاست آموزش و پرورش منصوب کرد!

چندی گذشت و از مقام مدیرکلّی شد وزیر آموزش و پرورش و برادرخانمش را به مدیر کلّی منصوب کرد!

چندی گذشت و وزیر دستور تحقیق و تفحُّص در بارۀ مدارک تحصیلی کارکنان و مدیران را صادر کرد. فرّاش که مدرک تحصیلی ابتدایی بیشتر نداشت، آشُفته شد و زنگ به شوهرخواهرش زد و گفت:

چکار می‌کنی؟ تو که می‌دونی من چند کلاس ابتدایی بیشتر سواد ندارم؟ بدبخت میشم اگر این دستور را اجرا کنی!

شوهر خواهر گفت : احمق! نگران نباش! من شما را به ریاست هیئت تحقیق و تفحُّص منصوب کردم !!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

شفیعی مطهر

┄┅┅❅💠❅┅┅┄

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۱۱/۰۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی