#طنزسیاهنمایی. 896 زبان قال یا بیان حال؟!
#طنزسیاهنمایی. 896
زبان قال یا بیان حال؟!
گفت: تو میدانی فرهنگیان و بازنشستگان در دیدگاه مسئولان از چه منزلت اجتماعی
و معیشت زندگانی برخوردار هستند؟
گفتم: جایگاهی عالی دارند.
گفت: در «زبان قال» یا «بیان حال»؟!
گفتم: این دیگر چه تعبیر تازهای است که تو یادگرفتی؟
گفت: تو هنوز فرق این دو تعبیر را نمیدانی؟
گفتم: نه!
گفت: در زبان قال فرهنگیان، پیشاهنگان ما هستند و بازنشستگان پیشکسوتان ما!
گفتم: بله،درست است.
گفت: ولی در بیان حال ،اسلام بازنشسته ندارد!
کشور نیازی به بازنشستگان ندارد!
کدام عاقل آب را پای درخت خشک میریزد؟!
وحشی بافقی شاعر طنزگوی ما سرودهای دارد که ظاهراً برادری بزرگتر - که در جایگاه مسئولان
ما نشسته - دارد با زبان قال، میراث پدر را با برادر کوچکتر تقسیم میکند.
او میگوید:
زیباتر آنچه مانده ز بابا از آن تو
بد ای برادر از من و اعلا از آن تو
این تاس خالی از من و آن کوزهای که بود
پارینه پر ز شهد مصفّا از آن تو
یابوی ریسمانگُسل میخکَن ز من
مهمیز کلّهتیز مطلّا از آن تو
آن دیگ لب شکستهٔ صابونپزی ز من
آن چَمچهٔ هریسه و حلوا از آن تو
این غوچ شاخکج که زند شاخ، از آن من
غوغای جنگ غوچ و تماشا از آن تو
این استر چموش لگدزن از آن من
آن گربهٔ مصاحب بابا از آن تو
از صحن خانه تا به لب بام از آن من
از بام خانه تا به ثریّا از آن تو
گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!
#شفیعی_مطهر