غُل های « تَمَلُق » و زنجیرهای « تَعَلُق »
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(286)
غُل های « تَمَلُق » و زنجیرهای « تَعَلُق »
من احساس کردم هر چه روحم به خدا « نزدیک تر » می شود،
حق و باطل را « به تفکیک تر » می بینم.
نزدیکی به خدا از « هراسم » می کاهد و بر « سپاسم » می افزاید؛
زیرا نقطه هر چه به مرکز دایره نزدیک تر می شود،
« کمتر می لرزد » و « بیشتر می ارزد ».
مولانای « بی بدیل » این گونه « تمثیل » می آورد:
قطره دریاست اگر با دریاست
ورنه او قطره و دریا،دریاست
انسان هایی قطره وار به دریای الوهیت « پیوستند»
که غل های « تملق » را « شکستند»
و زنجیرهای « تعلق » را « گسستند »!
« قلوب » با « یاد محبوب » به « رامش » می رسند
و با « اعتماد به او »، به « آرامش ».
« الا بذکرالله تطمئن القلوب »(رعد،28)
#شفیعی_مطهر
-------------------------------
غُل : طوق،گردن بند،بند آهنی که به گردن یا دست و پای زندانی می بندند
تَمَلُق : چرب زبانی،چاپلوسی
تَعَلُق : علاقه و پیوستگی،درآویختن به چیزی،دلبستگی داشتن به کسی یا چیزی
تفکیک : بازکردن،رهاکردن،جداکردن چیزی از چیز دیگر
بدیل : عوض ،جانشین
تمثیل : مثال آوردن،تشبیه کردن،صورت چیزی را مصورساختن
رامش : آرامش،آسودگی،فراغ و سکون
---------------------------------------------------
برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید :
telegram.me/amotahar