#طنزسیاهنمایی.138 اسمشو نیار،خودشو بیار!
#طنزسیاهنمایی.138
اسمشو نیار،خودشو بیار!
گفت: پیش از انقلاب در مبارزه با رژیم شاه ، کمونیست ها با این روش «ماکیاولیستی» که :«هدف،وسیله را توجیه می کند»،کارهای مبارزاتی خود را پیش می بردند. یعنی اگر هدف خود را مقدس می دانی،در راه رسیدن به آن هدف از هر وسیلۀ نامشروع و غیراخلاقی و ناپسند و حتّی جنایت هم می توانی بهره بگیری. ما این روش غیراخلاقی را نامشروع شمرده،محکوم می کردیم.
گفتم: این روش نه تنها شرعی نیست،بلکه عقلانی و اخلاقی و انسانی هم نیست.
گفت: ولی متاسفانه برخی سیاستمدارها این روزها از هر وسیله حتّی دروغ و تهمت هم بهره می گیرند تا رقیب را از صحنۀ رقابت بیرون کنند.اینان حتّی با توسُّل به یک حدیث «مباهته» کار خود را توجیه شرعی نیز می کنند!
گفتم: پس اینان فعلاً این روش ماکیاولیستی را تایید می کنند؟
گفت: در گفتار که نه! ولی در رفتار کاملاً به آن عمل می کنند!
می گویند روزی ناصرالدّین شاه در شکارگاه همراهان خود را گم کرد. شب فرارسید .ناگزیر دنبال پناهگاه امنی می گشت تا شب را در آنجا بگذراند. ناگهان قلعه ای را دید. جلو رفت و در زد. یک روستایی در را باز کرد. ناصرالدّین شاه از او خواست اجازه دهد تا شب را در آنجا سپری کند. میزبان پذیرفت. شب سردی بود. ناصرالدّین شاه از میزبان پتو یا رواندازی خواست. میزبان گفت:
ما فقط یک جُل قاطر داریم!
ناصرالدّین شاه برآشفت که «شاهنشاه و جُلِ قاطر؟!»
ساعتی گذشت. شاه به شدّت از سرما می لرزید. ناگزیر میزبان را صدا کرد و به او گفت:
«آن رواندازی که می گفتی خودشو بیار،ولی اسمشو نیار!»
حالا این سیاسیون ما هم دربارۀ این روش ماکیاولیستی چنین عمل می کنند. خودشو میارن،اسمشو نمیارن!
گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!
#شفیعی_مطهر