«فانوس کور » و « اقیانوس نور »!
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(331)
«فانوس کور » و « اقیانوس نور »!
من در کرانه « اقیانوسی آرام »، « فانوسی رام » را دیدم
که عمری را « شبانه روز » و با درونی « دل افروز»
بر بلندای « سکوی بلند» و « ستون فرازمند» خود
« بی دریغ و آتشگون » و از فراز « ستیغ ستون »
همواره نور « می افروخت » و شب زدگان را راه « می آموخت ».
من چه همانند دیدم این « دلالت آذر مُنَوََّر » را با « رسالت روشنگر بشر »!
هر دو تا « پگاه می سوزند» و شب زدگان را « راه می آموزند»!
بنابراین روشنگران « ناگزیرند از سوختن » و بر « سریرند برای آموختن »!
اما فرقی هم هست بین این « آذر مُنَوَّر » با آن « روشنگر بشر »!
این « فانوس کور » و آن « اقیانوس نور »!
این « غافل » می سوزد و آن از « دل »!
#شفیعی_مطهر
--------------------------------------------
رام : مطیع، فرمانبردار ،آموخته،دست آموز
ستیغ : بلندی سر کوه،قله
دلالت : راهنمایی،راه نمودن
آذر : آتش،نار
مُنَوَّر : روشن،درخشان
سریر : تخت،اورنگ،مسند
------------------------------------
گاه گویه های مطهر telegram.me/amotahar