سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۵۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

   

                 آزادی اندیشه در اندیشه امام خمینی(ره) /2

    

امام راه رشد و شکوفایی اجتهاد را در آزادی نظریات مختلف فقهی می دانست :

     "در حکومت اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا می کند که نظرات اجتهادی-فقهی در زمینه های مختلف ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و  کسی توان و حق جلوگیری از آن را ندارد. "  

   (صحیفه نور،ج۲۱،ص۴۷) 

    ایشان نفی آزادی را موجب سقوط بشر می دانند :

    "انحطاط و سقوط بشر به علت سلب آزادی او و تسلیم در برابر سایر انسان هاست ." 

 (کلمات قصار امام،موسسه نشر آثار امام خمینی،۱۳۲۷،ص۱۱۲)  

    در نظام جمهوری اسلامی هر اندیشمند می تواند آزادانه اندیشه های خود را بیان دارد و دولت اسلامی جز با زبان منطق برخورد نمی کند . امام برای بستن راه تنگ نظران و افراد کم ظرفیت فرمود :

     " دولت اسلامی یک دولت دموکراتیک به تمام معنای واقعی است و هر کس می تواند اظهار عقیده خودش را بکند و اسلام جواب همه عقاید را به عهده دارد و دولت اسلامی تمام منطق ها را با منطق جواب خواهد داد . 

" (صحیفه نور - ج۱ - ص۴۱۰ )

     "حضرت امام احترام زیادی برای انسان ها قائل بود . هم در حوزه هنگام تدریس برای طلبه ها و هم برای شخصیت های بزرگ علمی . ایشان اجازه می داد تا افراد نظریات خود را بیان کنند و سپس با آن ها بحث می کرد و اجازه می داد تا استعداد آن ها شکفته شود . شاگردان حضرت امام هیچ وقت سطحی نگر نبودند و در تئوری های علمی آن قدر به عمق می رفت که به راحتی می توان گفت بهترین روش های تحقیق را می توان در حضرت امام یافت . لهذا شاگردان او امتیاز خاصی بر سایرین دارند ." 

  (آیت الله موسوی بجنوردی - روزنامه نوروز - ۱۳/۳/۸۱)

       ایشان در نفی سانسور مطبوعات می فرمایند :

     " باید وکلای پارلمان مبعوث از ملت باشند . باید دولت ها ملی باشند . باید اختناق از مطبوعات برداشته شود و سازمان  نظارت در آن ها نکنند و آزادی را از ملت سلب ننمایند ."

  ( صحیفه نور - ج۱ - ص۴۱۰)

    "او مردم را توده ای نا بالغ که نیازمند قیم هستند ، نمی انگاشت . آن ها را انسان هایی برتر و فداکار تر از مسلمانان صدر اسلام و زمان ائمه می دانست . او با انگشت گذاشتن بر زمینه استعدادهای فطری نهفته در مردم به توان افزایی آن ها همت گماشت تا آن ها خود با اراده  خود باوری و اختیار راه درست را برگزینند و در مسیر معنویت  عدالت و آزادی پیش روند . ما درس مردم سالاری را در پای مکتب عملی او فرا گرفته ایم  "    

  (خدایاری - علی اصغر - نوروز - ۱۳/۳/۸۱)

   راه پرهیز از اشتباه مسئولان آزادی انتقاد و بیان است . امام در این باره رهنمودی جالب دارند :

     "اشتباهات را همیشه باید گفت . اشتباهات را کسی نمی تواند (نادیده بگیرد ) همه آزادند در گفتن ، بنویسند، بگویند ، در روزنامه ها بنویسند ." 

 (صحیفه نور - ج۶ - ص ۱۵۲)

ادامه دارد...

-----------------------------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : 

telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۵ ، ۰۹:۴۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(292)  

 

یک مغز برای خلق در خواب بس است!!

 

من هویت بسیاری از ملت ها را در « سیمای یک نفر » 

نشسته بر « اریکه قصر قیصر » دیدم ؛ 

نفری که بر ساقه « نفرت » « رُسته » 

و روح و روان در آب « نفرین » « شُسته » بود. 

او در « مرداب استمرار » و « منجلاب این پندار » دست و پا می زد که : 

« یک کَلّه برای یک ملّت » و یک « هاله برای هدایت » بس است!!  

در حالی که « دو کدو بیش از یک کَلّه می فهمند!!»

او « بصیرت دیدن » و « فرصت اندیشیدن » را از مردم می ربود،

و بار سنگین « دیدن » و « اندیشیدن » 

درباره « سرشت دولت » و « سرنوشت ملت» را به تنهایی بر دوش می کشید!

مردم نیز با « مغزِ بِکر » و « فارغ از فکر »تماشاگر صحنه این نمایش بودند!

 یک شهر پر از برده یک ارباب بس است
یک سد ز برای بحری از آب بس است
چون «فکر» نداری به چه کار آید «مغز»؟!  
یک مغز برای خلق در خواب بس است

#شفیعی_مطهر

---------------------------------------

اریکه:  سریر،تخت،تخت آراسته،تخت پادشاهی

رُسته : روییده، سبزشده

منجلاب : آب بدبوی و گندیده که در یک جا جمع شود

هاله : خرمن ماه،دایره روشن که گاهی گرداگرد ماه ظاهر می شود 

بِکر : تازه و دست نخورده،اول هر چیز

----------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : 

telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۵ ، ۰۸:۲۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

آزادی اندیشه در اندیشه امام خمینی (ره)/1 

 

امام خمینی (ره) معمار بزرگ و بنیانگذار سترگ نظام جمهوری اسلامی ایران است. همه اندیشمندانی که دل در گروی ارادت آن متفکر فرزانه دارند، گوش جان به اندیشه جاودانه او می سپارند. این بخش را با نقل نظریات ایشان می آغازیم.

«نسل امروز ما بیش از آن که نیازمند تعریف و تمجید از امام (ره) باشد، نیازمند کشف و تبیین جوهر اندیشه و دیدگاه اوست که نه تنها جامعه ای را متحول کرد، بلکه راهگشای تأسیس نظامی مردم گرا بر پایه پاسخگویی به نیاز های زمانه شد.

او از میان رفتارهای مدرن سیاست و حکومت در جهان امروز قالبی برای حضور فعال دین در عرصة اجتماع برگزید و «جمهوری اسلامی» را به عنوان میراثی نو که باید در برگیرنده اصالت های دینی و تجربه های بشری ما شود، به یادگار نهاد. اعتقاد او توانمندی دین در پاسخ گویی به نیاز های متغیر انسانی و اجتماعی دوره های مختلف بود؛ اما از آنجا که آزادی و آزادگی جانمایة اندیشه های او بود و در سلوک عملی و بیان نظر همواره به طرز وسواس آمیزی نگاهبان این مرزها بوده و نیز از آنجا که اخلاق و موازین توجیه ناپذیر اخلاقی همواره بر رفتار سیاسی او غلبه داشت، هرگز نگذاشت تصلّب در اندیشه، تقدیس در قدرت و انجماد در مدیریت به این اعتقاد استوار راه یابد. او به جهانی بزرگ می اندیشید و اندیشه اش قابلیّتی داشت که نه تنها غیر شیعه که غیر مسلمان را نیز در بر می گرفت. امام خمینی (ره) میان شریعت و رأی مردم پلی استوار زد و به موجب آن پایگاه اجتماعی حکومت دینی را برای همیشه تعریف کرد. تجلّی این مهم، وضع نظامی بود که باید اساس آن خرد گرایی دینی و مدیریت عقلانی جامعه باشد و مردمی که در آن باید دارای حق و حرمت و آزادی باشند.1 »

حجت الاسلام والمسلمین سید علی اکبر محتشمی پور می گوید:

«حضرت امام به سیاست و حکومت به عنوان یک مسئولیت مذهبی می نگریست. آیا امام در این میان به دنبال حاکمیت تحجّر و فرو کاستن جایگاه عقل در رفتارهای سیاسی خود به نام حاکمیت دین بودند؟ یا آن که از فرایند رابطه ای تلازمی میان عقل و شرع، برای عقل به عنوان عنصری فعال و سازنده در استنباط احکام و دریافت کتاب و سنت، اصالت قائل بودند و در تحلیل و تطبیق قواعد فقهی بر مصادیق آن، شرایط زمان و مکان را مبنای بسیاری از ره یافت های امروزین برای ایجاد توسعه سیاسی و یا یک رویکرد اصلاحی از میان سنت ها و اندیشه اسلامی قرار می دادند و از این رهگذر پیوندی متین و همه جانبه میان سنت اسلامی ما و مسایل دوران مدرن بر قرار کردند که متأسفانه تا کنون هرگز به طور جدی مورد توجه و تحقیق عالمان و کارشناسان حوزه و دانشگاه قرار نگرفته است.2 » 

....در این باب در روزهای آینده بیشتر سخن خواهیم گفت.

پاورقی ها

1 -خانیکی، هادی، نوروز 13/3/81 ، ویژه نامه سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)

2-حیات نو،  28/8/81

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۲۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(291

 

 « فریفتگان فریبایی » و « شیفتگان زیبایی » 

 

من موش کور را « عاشق ترین دلداده » و « لایق ترین آزاده » دیدم ، 

زیرا زیبایی همسرش را « پیوسته » با« چشم بسته » باور دارد. 

 آن که « زیبایی را در دل » و دل را « سرچشمه فضایل » می بیند،

به « زیبایی ابد » و به « شکوفایی خرد » دست یافته است.

صورت های زیبا « می پلاسند»؛ 

اما سیرت های زیبا پژمردگی « نمی شناسند». 

گام های « دوران » به مرور « زمان  »

از صورت های زیبا « طراوت را می رباید» و « لطافت را  می فرساید».

اما پیوندهایی که بر « پایه فضایل » و « زیبایی دل » استوار شده، 

هرگز نه « گُجَسته » می شوند و نه « گُسَسته »!

 « فریفتگان فریبایی » و « شیفتگان زیبایی »، 

« سایه ای لرزان » و « سرمایه ای رو به نقصان » دارند.

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

پلاسیدن : پژمرده شدن و از طراوت افتادن

گُجَسته: پلید و ناپاک، مقابل خجسته

---------------------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : 

telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۵ ، ۰۸:۲۷
سید علیرضا شفیعی مطهر
 
زندگی مجردی و تنهایی جوانان نیز یکی از این پدیده هاست که جای بحث زیادی دارد؛ چرا که این موضوع هنوز در میان قشر سنتی جامعه ایران کاملا پذیرفته نشده اما در شهرهای بزرگ کمی عادی تر است.
 
روزنامه آسیا - مترجم رعنا اشرفی: مردم در جوامع امروزی همواره شاهد برخی پدیده های اجتماعی هستند یا به مرور برایشان عادی می شود یا بعضا نمی توانند با آن کنار بیایند.زندگی مجردی و تنهایی جوانان نیز یکی از این پدیده هاست که جای بحث زیادی دارد؛ چرا که این موضوع هنوز در میان قشر سنتی جامعه ایران کاملا پذیرفته نشده؛ اما در شهرهای بزرگ کمی عادی تر است. شاید دید خوبی نسبت به زندگی مجردی جوانان امروزی به ویژه دختران نداشته باشید، یا حتی ممکن است جزو آن دسته از افرادی باشید که دلیل این تصمیم را در جامعه امروز درک نمی کنید. شاید فکر کنید فقط جوانان پیچیده یا درونگرا تنها زندگی کردن را انتخاب می کنند، اما بسیاری از جوانان، اعم از دختر و پسر برونگرا که رفتار بسیار طبیعی و اجتماعی دارند نیز به زندگی مجردی علاقه دارند.

اگر در خانواده پرجمعیتی زندگی می کنید که همیشه خانه شلوغ است یا اگر هم خانه ای دارید که مدت ها در آن ساکن هستید و دیگر تحملش برایتان سخت است، داشتن خانه ای که تمامش مال خودتان باشد رویایی است که می تواند به واقعیت بپیوندد. اگر در تصمیم گیری تان تردید دارید که آیا تنها زندگی کنید یا به دنبال هم خانه ای جدیدی بگردید، پس بهتر است نگاهی به دلایل زیر بپندارید که چرا جوانان امروزی زندگی تنها را انتخاب می کنند.

چرا جوانان امروزی عشق مجردی اند؟

آرامش، آسایش و سکوت

بهترین قسمت زندگی مجردی سکوتی است که می توانید به دست آورید. بعضی افراد در خانواده های پرجمعیت و شلوغ بزرگ شدند و حتی گاهی اوقات پیدا کردن گوشه ای دنج و خلوت که بتوانند در سکوتش استراحت کنند، برایشان آرزوست. زندگی در خانه های شلوغ، آسایش و آرامش حقیقی را از شما سلب می کند. شاید خواهر یا برادری دارید که همیشه با هم دعوا می کنید. یا پدر و مادرتان مدام در حال بحث کردن هستند.

در این صورت اغلب جوانان فکر می کنند که تنها زندگی کردن به معنای به دست آوردن آرامش و سکوت مطلق است. آن ها فکر می کنند در تنهایی خود می توانند کارهایی انجام دهند که هرگز در جمع شلوغ و پرسروصدا قادر به انجامش نیستند. به همین دلیل است که جوانان امروزی زندگی تنها را انتخاب می کنند چون به دنبال سکوت آن هستند.

آزادی

اگر از آن دسته افرادی هستید که مدام به کسی چسبیده ای و در مجموع شخصیت وابسته ای دارید که حتی از یک ساعت تنها ماندن هم می ترسید، پس آزادی چیزی نیست که به دنبالش هستید.

اما از آنجا که برخی، امروزه شخصیت مستقل و خودساخته ای دارند، عاشق آزادی هستند. این آدم ها فکر می کنند که در زندگی مجردی می توانند هرکاری را که می خواهند در هر زمان که مایلند انجام دهند. در خانه تنهایی خود، کسی برای شما برنامه ریزی و امر و نهی نمی کند، بلکه آزاد و مختارید که شیوه زندگی را خودتان انتخاب کنید. از ساعت غذاخوردن گرفته تا ساعت بیدارماندن. چه کانال تلویزیونی را تماشا کنید، یا صبح چه ساعتی بیدار شوید. غذا را در بشقاب بخورید یا در قابلمه. هیچ کدام از این ها فرقی ندارد؛ زیرا دیگر کسی نیست که شما را کنترل کند. هیچ کس شما را قضاوت نخواهدکرد یا حتی بابت رفتار غیرمعمول تان سرزنش نخواهیدشد.

چرا جوانان امروزی عشق مجردی اند؟

صحبت کردن با خود

با خود صحبت کردن نشانه جنون و دیوانگی نیست. بسیار سخت و طاقت فرساست که بعد از یک روز سخت کاری هنگامی که وارد خانه می شوید ،به ناله و زاری های هم خانه ای تان درباره دعوایی که امروز داشته گوش دهید، یا با مادرتان سر این که چرا اتاق تان مرتب نیست، بحث کنید یا حتی این که به گله و شکایت خواهر یا دوستتان گوش دهید که شما را فرد بی برنامه ای می داند که همه چیز زندگی اش به هم ریخته است.

در این شرایط شما فرصتی ندارید که با خودتان صحبت کنید، خودتان را دلداری دهید، آرام شوید یا حتی غصه بخورید و ناراحت باشید. اما هنگامی که تنها زندگی می کنید، به راحتی می توانید خستگی روز را با یک فنجان چای یا قهوه در کنید و در خلوت خود آرام شوید و فکر کنید. همه این ها مسائلی است که وقتی یک نفر تنها زندگی کردن را انتخاب می کند، به آن فکر می کند که البته در حال حاضر بحث، در درست یا نادرست بودن آن نیست. بلکه تلاش بر این است که دلایل احتمالی که باعث می شود، کسی تنها زندگی کردن را انتخاب کند، بررسی شود.

چرا جوانان امروزی عشق مجردی اند؟

دکوراسیون عجیب و غریب

آیا دوست دارید اتاق پذیرایی تان به رنگ قرمز آتشین باشد؟ یا می خواهید آشپزخانه را با خنزر پنزرهایی تزیین کنید که عجیب و غیرمعمول به نظر می رسند؟

هنگامی که تنها زندگی می کنید، گزینه هایی که برای دکور و تزیین خانه دارید، نامحدود هستند. مبل ها حتما نباید براساس فرم عادی همه خانه ها چیده شوند. تلویزیون را می توانید هرجایی که بخواهید بگذارید، حتی روی اپن آشپزخانه! 
در خانه مجردی هیچ اشکالی ندارد رختخواب ها را در گوشه ای از هال بچینید و پارچه ای روی آن بگذارید که حتی بشود روی آن نشست! هیچ کس شما را از این کارها منع نخواهدکرد. پس می توانید هرچقدر که می خواهید دکور خانه را تغییر دهید و عجیب تری بچینید. در خانه مجردی می توانید به خلاقیت های هنری خود برای تزیین خانه اجازه دهید که جاری شوند و آزادید که همه چیز را تجربه کنید.

کشف خود

شما خود را چگونه می شناسید؟ فکر می کنید چه شخصیتی دارید؟ علاقه مندی ها، توانایی ها، مهارت ها و ارزش هایی که دارید کدامند؟ نقطه ضعف شما چیست؟

انسان در دنیای امروزی ساعت ها زمان صرف مراقبه (مدیتیشن)، تفکر، شناخت و کشف خود می کند. تنها زندگی کردن، وقت زیادی برای انجام این کارها در اختیار آدم مجرد قرار می دهد. در خانه تنهایی خود فرصت شگفت انگیزی دارید که شناخت بهتری از خود داشته باشید و حتی خودتان را دوست بدارید.این شیوه زندگی زمان آزاد بیشتری برایتان فراهم می کند که می توانید به خودتان اختصاص دهید. اگر از کتاب خواندن لذت می برید، می توانید راحت کتاب بخوانید. عاشق فیلم دیدن هستید، می توانید راحت فیلم ببینید. دوست دارید تمرین های ورزشی انجام دهید، پس این کار را بکنید.با انجام هرکاری که دوست دارید درواقع به خودتان احترام بیشتری می گذارید، چرا که به علایق تان اهمیت می دهید، نه این که با هم خانه تان درباره چیزهای بی فایده احمقانه ای صحبت کنید که هیچ نفعی برای ارتقای شخصیت شما و شناخت خود ندارند.

تمیزکاری

بهتر است با خودمان صادق باشیم! دخترها و پسرهای امروزی علاقه چندانی به تمیزکاری ندارند. البته این موضوع هیچ ربطی به تنبلی آن ها ندارد. بلکه سرشان بسیار شلوغ است.

امروزه با توجه به این که هزینه زندگی بسیار بالا رفته ،اکثر زنان برای گذران زندگی کار می کنند. دختر یا پسر مجردی هم که باید با کارکردنش، هم اجاره خانه و هم خرج زندگی اش را بدهد، تمام وقتش را صرف کار کردن برای امرار معاش می کند و وقت کمتری برای تمیز کردن خانه دارد.هنگامی که تنها زندگی کنید، شما تنها کسی هستید که تصمیم می گیرید چه زمانی لباس ها را بشویید. کی اتاق را گردگیری کنید یا حتی این که چه زمانی لازم است ظرف های تلنبارشده در سینک ظرف شویی را بشویید.

چرا جوانان امروزی عشق مجردی اند؟

ارتقای شغلی

اگر اهداف بزرگ در سر می پرورانید و رویاهای بزرگی برای زندگی دارید، پس لازم است سخت تر از همیشه کار کنید. زمانی که تنها زندگی کنید کسی برایتان ایجاد مزاحمت نمی کند. نداشتن مزاحم و دردسرهای اضافه همان چیزی است که به شما این امکان را می دهد تمام شب را بیدار بمانید و پروژه کاریتان را تمام کنید.

اما آیا اگر کسی در خانه تان زندگی کند، این راحتی را دارید؟ اگر هنگامی که با خانواده یا هم خانه زندگی می کنید بخواهید تمام شب را بیدار بمانید، مطمئنا شکایت هایی بابت روشن بودن چراغ تا دیروقت، خوردن غذا یا چای، راه رفتن تان و بسیاری چیزهای دیگر خواهید شنید. وقت گذرانی برای خود و خلوت کردن با خود امری ضروری است. اما اگر تنها زندگی نمی کنید، این کار سختی است. متاسفانه، اگر از هرگونه ترس و اضطرابی رنج می برید یا اگر فکر تنهابودن هم شما را از پا در می آورد، پس آدم تنهایی نیستید و این نوع زندگی قطعا برایتان جذابیتی ندارد. در هر صورت این روزها عده ای از مردم فکر می کنند که، زندگی مجردی به امتحانش می ارزد.
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۴۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

اعدام اندیشه 

@شفیعی_مطهر

«ژولیوس کانوس» از فلاسفه «ستویسیسم» روم باستان در حدود 2050 پیش به جرم بیان نظریات مترقیانه خود به فرمان «کالیگولا» امپراتور روم اعدام شد. او حتی در آخرین لحظات عمر حاضر نشد حرف های خود را پس بگیرد و جان خود را نجات دهد. کانوس گفته بود:

همان گونه که خدا نظم ستارگان را برقرار ساخته و انسان ها را برابر آفریده، بر دولت هاست که با وضع قوانین و ضوابط و اجرای آن ها نگذارند این برابری در طول حیات بر هم خورد که مشکلات نتیجه نابرابری است و دولت ها برگزیده می شوند تا نیکبختی اتباع را فراهم سازند و…»

با گذشت بیش از 20 قرن از تاریخ بیان سخنان فوق، همخوانی آن با قرائت و ادبیات امروز باعث شگفتی است. شگفت آورتر این که برخورد حاکم خودکامه آن زمان هم با گوینده این سخنان، شباهت بسیاری با رفتار حکام بعضی از کشورهای توسعه نیافته با اندیشمندان نو آور دارد. 

کالیگولا این اظهارات کلی را به صورتی دیگر تفسیر کرد. او پنداشت (یا فهمید) که هدف کانوس از بیان آن ها این بوده که نشان دهد که چون وی نتوانسته نیکبختی مردم را تأمین کند، پس شایستگی ریاست کشور را ندارد. بنابراین دستور داد او را بازداشت؛ محاکمه و محکوم به اعدام کردند.

کانوس، حاکمان را مسئول حفظ برابری نسبی انسان ها می دانست و براین باور بود که آنان نباید بگذارند که تعادل میان انسان ها بر هم بخورد. کانوس شاید نخستین فیلسوفی باشد که بر توزیع عادلانه در آمد و رابطه کار و درآمد تأکید کرده است. 

هر تیشه که بر پیکر اندیشه زدند

بنیان وجود خویش را ریشه زدند

اندیشه نمرده است و نمیرد هرگز

آن تیشه به بنیان جفا پیشه زدند

***********

بر پیکره ی بلند جان تیشه زدند

آن تیشه به ریشه های اندیشه زدند

از هر رگ آن صد گل اندیشه شکفت

کی ساقه سبز فکر را ریشه زدند؟!

(شفیعی مطهر)

------------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : 

telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۵۰
سید علیرضا شفیعی مطهر


#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(290)  

 

 فارغ از « نفرین » و « آفرین »! 

 

من چه « نجواگرانی نژند » و « نیایشگرانی نیازمند » را دیدم 

که در « سیلاب توفانی و پرانگیزش » و « گرداب پر خیزابه و خیزش  »

از « شدّت هول و هراس » و با « حدّت ترس از افلاس » 

با « خداوند خویش » ، « وفاداری بیش » را « پیمان بستند»؛

  اما در « منزل رامش » و « ساحل آرامش » آن را « شکستند».  

چه زیباست همواره با خدا « زیستن »!

و « رنج » و « رفاه » را با یک نگاه « نگریستن »!

 پرستشی زیباست که انگیزه آن نه « رهایی از رنج » 

و نه « در سودای گنج » ؛

بلکه تنها انگیزه پرستشگر « خروج از غُلِ غلافِ زمین » 

و «  عروج به قلّه ی قافِ یقین » باشد!

پرستشی « شیرین » و « کمال آفرین »است 

که فارغ از « نفرین » و « آفرین »، 

پرستشگر را به « رهایی از وابستگی ها » 

و به « تَمَنّای وارستگی ها » برساند !

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

نژند : اندوهگین ،افسرده،پژمرده،سرگشته،خشمگین

خیزابه : موج،کوهه آب

افلاس : بی چیزشدن،نادارشدن،تنگدستی و بینوایی،ورشکستگی

حدّت : تیزی،تندی،برندگی،خشم،غضب

غُل : طوق،بند آهنی که به گردن یا دست زندانی ببندند

غلاف : پوشش،پوشینه،نیام و جلد شمشیر

عروج: بالارفتن،به بلندی برآمدن

تَمَنّا : آرزوکردن،خواهش کردن،درخواست

 -------------------------------------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : 

telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۱۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

ریشة تاریخی توسعه  

 

#شفیعی_مطهر

 

*  وقتی یک روزنامه نویس فرانسوی از روزنامه فیگارو با مظفّرالدّین شاه در حین سفرش به فرنگستان مصاحبه کرده و از وی می پرسد: 

چه چیز پاریس برای شما جذّاب و جالب توجه بود؟ 

وی پاسخ می دهد: یک شب وقتی از هتل محل اقامت خارج می شدم، مقابل در ورودی هتل درشکه ای را دیدم که منتظر مسافر است و سورچی درشکه زیر نور چراغ گازی بالای سرش با آرامش خیال غرق در مطالعه روزنامه است!

**  در 17 دسامبر 1791 (225 سال پیش) اصلاحیه های دهگانه قانون اساسی آمریکا به اجرا در آمد. بر پایه آن آزادی مطبوعات، بیان، عقاید، مذهب، تشکیل اجتماعات مسالمت آمیز، دادن شکایت و اعتراضیه به مراجع و مقامات، حمل اسلحه و داشتن امنیت شخصی و منع بازرسی غیر منصفانه و منع مجازات با اعمال شاقّه تضمین شده است. به همین دلیل انتشار روزنامه در آمریکا نیاز به کسب پروانه ندارد و نمی تواند قانونی به نام مطبوعات وجود داشته باشد.

-----------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : 

telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۰۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(289 

 

 از « چشم شور » تا « چشمه نور »

 

من چه بسیار کسانی را دیدم که « نا زیبا » ،اما « فریبا » بودند، 

در حالی که می توانستند « زیبایی را درک » و « فریبایی را ترک » کنند.

شهروندانی را دیدم که نه « مهربان » بودند و نه « شادمان »؛

اما با « نسیم مهربانی » مست می شدند

و با « شمیم شادمانی » سرمست!

انسان هایی را دیدم که « خوب » نبودند ، ولی « خوبی » را می فهمیدند.

اینان « خَسته از خراش خار خشونت » بودند

و « محروم از مَرهمِ مرموزِ مهر و مروت و محبت »!

  از « پگاه آفرینش خامه » تا « گاه نگارش این چامه » ،

این « نسیم مهربانی » و « شمیم شادمانی » است که

می تواند « خدنگ خشونت را نَرمین » 

و « سنگ قساوت را شَرمگین » کند.

بنابراین بیاییم چون « مهر فروزان » بر فراز « سپهر انسان » « بدرخشیم»

و به همه « چشم های شور » ،« چشمه نور » 

و به همه « کرهای کور »، «کِرِشمه بلور» « بخشیم »! 

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------------------------

فریبا : فریبنده،فریب دهنده 

خسته : آزرده،مجروح،دردمند،بیمار،مانده و رنجدیده از کار زیاد یا راه رفتن بسیار

مرهم : هر دارویی که روی زخم بگذارند

مرموز : رمزدار،پوشیده

مروت : جوانمردی،مردمی، مردانگی،نرم دلی

خامه : قلم

چامه : شعر،غزل،سرود،نغمه

خدنگ : تیر راست و بلند

نَرمین : نَرم ،نرم شده

چشم شور : چشم بد ، چشمی که از آن چشم زخم به کسی یا چیزی برسد

کِرِشمه : ناز،غمزه،اشاره با چشم و ابرو

-------------------------------------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : 

telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۱۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

نظریات آیت الله بروجردی درباره حکومت روحانیون

 

تفکر آیت الله بروجردی در باب دین چنان هوشمندانه بود که نمی پسندیدند کوچک ترین گردی بر دامان دین نشیند.

صادق طباطبایی در کتاب خاطرات خود این گونه بیان می کند :

"در یکی از روزهای بهار سال ۳۱ که نوجوانی ۹ ساله بودم ،گروهی از طلبه های جوان و سیاسی از تهران عازم قم شده بودند.... نواب صفوی و یارانش قصد دیدار با آیت الله بروجردی را داشتند که ظاهرا ایشان آن ها را نپذیرفته بودند.

از پدرم شنیدم که چند روز بعد که اصحاب آیت الله بروجردی علت این رفتار را از ایشان پرسیده بودند که چرا این افراد را به حضور نپذیرفتید ؟ایشان در جواب می گویند :

"این آقایان می خواهند شاه را بردارند و امثال شما (روحانیان )را جایگزین او کنند.

  شخصی که ظاهرا مرحوم آیت الله کبیر از علمای بزرگ و از فقهای برجسته بوده است، می پرسد : مگر چه اشکالی دارد؟

آیت الله بروجردی پاسخ می دهد که :

  بزرگ ترین اشکال آن است که شاه با اسلحه توپ و تفنگ به جان مردم می افتد . با این اسلحه می شود مقابله کرد ، ولی اگر شما به جای او نشستید ،اسلحه شما ایمان و عقاید مردم است که به جان مردم می اندازید .با این اسلحه نمی توان به راحتی مقابله کرد و لذا دین و ایمان مردم به بازی گرفته می شود".

  آیت الله بروجردی این چنین از پایمال شدن ایمان مردم می هراسید. 

 

 

منبع: نگارستان / سید هادی طباطبایی

لینک قبلی این مطلب در مدارا: http://modara.blogfa.com/8712.aspx
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۶
سید علیرضا شفیعی مطهر