سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۲۷ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

 طرح ملوکانه و راه حل داهیانه ! 

قصه پنجاهم / قصه های شهر هرت

10 Caricature[WwW.KamYab.IR]    کاریکاتور های مفهومی و پر معنا

روزی گزارشگران مخفی اعلی حضرت هردمبیل محرمانه به ایشان گزارش می دهند که در وسط یکی از خیابان ها  چاهی عمیق وجود دارد که هر روز تعدادی از  ملت به داخل ان می‌افتند و زخم و زیلی می‌شوند. 

اعلی حضرت همه مشاوران و وزیران را به دربار فرامی خواند تا در  یک جلسه مهم برای حل این مشکل یک راه حلی پیدا کنند. 

پس از تشکیل جلسه یکی از مشاوران برمی خیزد و پس از کسب اجازه از محضر ملوکانه به عرض می رساند : 

قربان ! یافتم! ما یک آمبولانس در کنار این چاه می گذاریم که ‌هرکسی در چاه  افتاد ، سریعا او را  به بیمارستان برسانند. 

حاضران همه هورا می‌کشند: آفرین! ایول! دمت گرم!!‌ 

یکی از وزیران برمی خیزد و می گوید: 

الحق که همه شما نفهمید!‌ آخر این هم شد راه حل؟! 

شاه می گویند : خوب ، تو چه می گویی؟ چه کار کنیم؟ 

وزیر می گوید:  تا آن آمبولانس طرف را برساند به بیمارستان، که آن بدبخت در چاه افتاده جان داده و می میرد. 

شاه می پرسد: پس چه کنیم؟

 وزیر پاسخ می دهد : ما باید یک بیمارستان کنار این چاه بسازیم، که همه به آن سریعا دسترسی داشته باشند! 

همه حاضران کف می زنند و سوت می کشند و خیلی حال می‌کنند که: 

ای ول ! بابا تا چه مخی داری!‌ 

اما اعلی حضرت مغرور که همیشه خود را چند سر و گردن از همه بالاتر می داند، از پذیرش راه حل های وزیران و مشاوران عار دارد ، به فکر راه  حلی تازه می افتد.شاه همه را امر به سکوت کرده و افاضه می فرمایند که :

 الحق هرچه به شما می گویند خر، حقتان است! آخر این شد راه حل؟! این همه خرج کنیم یک بیمارستان بسازیم کنار چاه که چه بشود؟ 

همه حاضران با چشمان و دهان های باز تعجب می‌کنند و می گویند: 

اعلی حضرتا ! امر امر مبارک است ! کلام الملوک ملوک الکلام ! هر چه شما بفرمایید حتما بهترین راه حل است .  

شاه سینه ای صاف می کند و با کلماتی مطنطن افاضه مر فرمایند : 

بابا ، این که واضح است، ما این چاه را پر می‌کنیم، می رویم نزدیک یک بیمارستان یک چاه می زنیم! 

به دنبال این راه حل ملوکانه سالن دربار ناگهان از فریاد هورا و کف زدن حضار منفجر می شود!!

...و این چنین یکی از غوامض تاریخی شهر هرت با درایت ملوکانه حل می شود و این طرح به عنوان یکی از کشفیات مهم تاریخ در همه رسانه ها ، مطبوعات،کتاب های درسی و تاریخی درج می شود و تا سال ها، سالروز آن را ملت جشن می گیرند.

بنا به نقل تواریخ همه ساله با برگزاری همایش ها ،سمینارها و چاپ ده ها اثر تحقیقی ابعاد پیچیده و مهم این طرح را بررسی می کنند!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۳ ، ۰۶:۰۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد480

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من هرگز مهربان تر از خدا ندیدم؛ زیرا چه بسیار مواردی را دیدم که خدا به جای مچ گیری ، دستم را گرفت.

زشتی هایم را پوشاند و زیبایی هایم را نمایاند.

چه بسیار نام نیک از من پراکند که من اهلش نبودم. 


«کم من ثناء جمیل لست اهلا له نشرته» (فرازی از دعای کمیل)  

 

alt

من در این دیار غریب و روزگار عجیب حق اندیشی و حق گویی را چونان آتشی در کف و گوهری در صدف دیدم.
در این دور و دیار حق را نهفتن و حقیقت را نگفتن رمز ماندگاری و راز برخورداری است. 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

 
من بزرگ ترین لذت در زندگی را انجام کاری دیدم که دیگران می گویند:نمی توانی انجام بدهی. 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من نسـبت سطح بال زنبور را به بدن او ، بسـیار کــم دیدم. با توجـه بـه قوانین آیرودینامیک، پـرواز ممکن به نظر نمی رسد؛ اما شگفتا که زنـبور ایــن را نمی داند و پـرواز می کند. 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org
من بى تفاوتى را،دشمن عشق و زندگى دیدم. 

ادامه دارد...

                                     شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۳ ، ۰۷:۰۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد479

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

گروه سرگرمی ROZANEH 


من مردی را دیدم که برای گشودن قفل های بسته کلیدهایی بایسته آورد؛اما ...   




من تبلور عشق را در سیمای کهنسالانی دیدم که گذشت زمان و گلگشت زمین نتوانست این گل را بپژمرد و این تمایل را بیفسرد. 

عشق نه زمان را می شناسد و نه از زمین می هراسد.

عشق اگر از ریشه بروید و ره اندیشه بپوید،می تواند جاودانه بپاید و جانانه را بشاید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org


 
من جهان را کتاب تکوین و قرآن را کتاب تدوین دیدم.به دیگر سخن جهان ،قرآنی تکوینی و قرآن،جهانی تدوینی است. 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org


من در عرصه آفرینش هیچ پدیده ای را ندیدم مگر این که در آن فروغی فروزنده و عبرتی آموزنده دیدم.
(با الهام از سخن امام موسی کاظم علیه السلام)   

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org


من احیای عدالت را در فقدان آزادی ،بعید و کسب آزادی را در فقدان عدالت غیرممکن دیدم. 

ادامه دارد...
                          شفیعی مطهر
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۳ ، ۰۶:۳۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد478

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

کاریکاتورهای جالب مفهومی
 
من ابلهانی فرصت سوز و ثروت اندوز را دیدم که سرمایه های ملی و اجتماعی را به باد خودخواهی دادند و به چاه خودکامگی افتادند

کاریکاتورهای مفهومی, کاریکاتور و تصاویر طنز
 
من در این شهر سیاهی سیمان را بر سبزی درختان چیره دیدم.آن،چون قارچ می روید و این راه پژمردگی می پوید.


کاریکاتورهای جالب مفهومی اجتماعیمن در این شهر مدیرانی را دیدم که همه شهر ر ا با نگاهی امنیتی و بینشی سیاستی می نگریستند.   
گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org


من شیرها را اسیر در قفس و شغال ها را رها از دست عسس دیدم.گاهی شیرمردان باید تاوان شیرمردی خود را با اسارت بپردازند.     

در کنج قفس پشت خمی دارد شیر 

گردن به کمند ستمی دارد شیر 

در چشم ترش سایه ای از جنگل دور 

ای وای خدایا چه غمی دارد شیر 

(ه . الف . سایه)
 


من در عرصه نبرد اندیشه ها قلم را کاراترین و ماناترین عامل پیروزی دیدم. گلوله پیام آور مرگ و ممات است و قلم مبشر حیات.آن،ریشه ها را می سوزاند و این اندیشه ها را طراوت می بخشد. 
 
ادامه دارد...
                            شفیعی مطهر
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۳ ، ۰۶:۲۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد477

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من زندگی را کتابی دیدم که صفحه نخست آن تولد و واپسین صفحه آن مرگ است. صفحات میانی آن را باید ما بنویسیم.امید روزی که آموزگار آفرینش املای نوشتار ما را می سنجد  ،از اشتباهات ما کمتر برنجد.

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من مردمی را دیدم با جیب های خالی،اما تحت ریاست مردی با مغز خالی....

و چه تناسبی منطقی دیدم بین مغز های خالی با جیب های خالی؟! 

(با الهام از اندیشه محمود فخاری)
کاریکاتورهای جالب مفهومی اجتماعیمن در این کویر سترون و چراگاه اهریمن چه بسیار نهال های کهنسال اندیشه را دیدم که خردستیزان با خیال باطل خود از ریشه برکندند،اما غافل از آن که برگ ها،شاخه ها و ساقه های نهال اندیشه را می توان برید و برکند،اما ریشه اندیشه هماره در حال رویش است و به دنبال پویش


کاریکاتورهای جالب مفهومی اجتماعی

من در این شهر پزشکانی را دیدم که نه نبض و تپش سینه که وضع کنش گنجینه بیمار را می سنجیدند.آن که پولش بیش تر،بهبودش پیش تر


کاریکاتورهای جالب مفهومی اجتماعیمن چه بسیار زیرکسارانی را دیدم که تهدیدها را به فرصت ،و رذیلت ها را به فضیلت تبدیل کردند. 

ادامه دارد...
                               شفیعی مطهر
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۳ ، ۰۵:۴۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد476

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

  من مردم تاریخ ساز این شهر را چون راکبان چرخ فلک دیدم که یک نفر همه آنان را سوار می کند و پس مدتی گرداندن دوباره در همان نقطه پیاده می کند....

و راکبان خوشحال اند که به مقصد رسیده اند.

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org  

من پرندگانی را دیدم که با اعتماد وافر و اطمینان خاطر روی شاخه ای نشسته بودند.

آنان از شکستن شاخه نمی هراسیدند؛ زیرا اعتماد آن ها به بال شان بود ،نه به نهال شان. 

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من خزان برگریز و پاییز دل انگیز را دیدم .

آن چه که از چشم شاخساران بر خاک می ریخت، نه برگ های زرین،که خون دل زمین بود. 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من کودکی خیابانی را دیدم که با ترازوی گرسنگی وزن سیری مردمان مرفه را می سنجید و بر سیمای عدالت اجتماعی رنگ تیره می پاشید.  

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org


من «از کوره در نرفتن» را به هنگام خشم بهترین راه «پختگی» دیدم. 

ادامه دارد...
                                  شفیعی مطهر
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۳ ، ۰۶:۱۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد475

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من انگیزه هر حرکت را در این دیدم که تشنه با آب، سیراب می شود و دشنه با خوناب. آن با آب ،حیات می گیرد و این با خوناب،حیات را می گیرد!

من زندگی را سرسره ای دیدم که تا تاب و توان داریم، از آن بالا می رویم و چون رمق رفت و عمر از رونق افتاد،از سراشیبی عمر سرازیر می شویم و به سوی تقدیر می رویم.خوشا آنان که جسم را به خاک می سپارند و روح و روان را به افلاک!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من دریاچه ارومیه را مسئله ای در حال زوال و درسی پرقیل و قال دیدم که از کتاب جغرافیا به کتاب تاریخ منتقل شد! (با الهام از تعبیر مهدی چوبینه)

05 Zesht[WwW.KamYab.IR] زیبایی هایی نهان در زشتی های عیان

من در متن زشتی های عیان،زیبایی های نهان را دیدم.آن گاه که جنگ، سیمای کریه خود را می نمایاند،صلح و آشتی نیز می تواند وجه وجیه خود را نشان دهد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من چون تبغ های بی برش و ابرهای بی بارش را دیدم ،شخصیت عالمان مایوس و آگاهان چاپلوس در نظرم جلوه گر شد که سر در «آخور» پیوسته و چشم بر «آخر» بسته اند .

آنان که حقیقت را نمی فهمند،ابله اند و آنان که می فهمند و دل به آخور بسته اند،تبه کارند.

اینان گوش را به «ناله»ها بسته اند و دل را به «نواله»ها!

ادامه دارد...

                             شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۳ ، ۱۰:۰۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد474

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من توده ای کوچک با حجمی اندک را از یک پیام آسمانی دیدم که از فراز قلل قرون به سوی دشت های اکنون فروغلتید.

در طول زمان و در عرض زمین، در این سفر از فراز افلاک به سوی دامنه خاک، در هر ذره زمین و هر لحظه زمان افزونه ای به آن چسبید تا کم کم امروزه به صورت بهمنی عظیم و توده ای حجیم بر روی باورهای ترد فروآمده و همه گمانه ها را فرومی کوبد و اندیشه ها را می روبد.

عکس نوشته های طنز و خنده دار

من مدیری را دیدم که نه با وعده و وعید که با تدبیر و کلید آمد؛اما ترفندهای رانت خواران کلید را چنان فرسود که هیچ قفلی را نمی گشود.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من آنگاه که بی نیازی را در قناعت، و کرامت را در حریت دیدم،توانستم نه تنها صدای سکوت که ندای ملکوت را بشنوم. ندایی رسته از نان و نام و ندایی گسسته از مسند و مقام.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

16 Aks Neveshteh Tanz[WwW.KamYab.IR] عکس نوشته های طنز کمیــاب :)

من افراد موفق را دیدم که بر روی هر دره هولناک شکست،پلی از امید می ساختند. اینان بر این باورند که شکست نه کلام تردید،که پیام امید است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من روضه رضوان را بهشتی برازنده و  گستره ای گسترده دیدم به فراخنای خاک تا افلاک و به درازنای ازل تا ابد. بهشت نه مقصدی دست یافتنی،که هدفی ساختنی است.بهشت نه در جابلقا و جابلسا و نه در عرش و آسمان ها ، که در همین زمین است که باید به دست ما انسان ها ساخته و برای همه دوران ها پرداخته شود.

(با الهام از قرآن کریم)

وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ

(آل عمران،133)

مذهب زنده دلان خواب و فراموشی نیست      

  در همین خاک جهان دگری ساختن است

ادامه دارد...

                                 شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۳ ، ۰۷:۰۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد473

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من جزم اندیشی را بدتر از روان پریشی و آن را بت واره ای شرک آمیز و صنمی خردستیز دیدم.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من شک را پلکانی متعالی و نردبانی برای تعالی دیدم . 

شک گذرگاهی برای نیل به افلاک ،ولی ایستگاهی خطرناک است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من انسان را موجودی مضطرب دیدم که تنها ایمان به او امنیت می بخشد. 

ایمان آشیانه آفتاب است و ضد اضطراب.

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من پوشاکی کبیر بر اندامی حقیر دیدم و رمز و راز عقب ماندگی ملل توسعه نیافته و در بند استبداد درمانده را فهمیدم.

در این جوامع مسئولیت های بزرگ را بر دوش افراد کوچک نهاده اند و کارهای حقیر را به شخصیت های کبیر واگذاشته اند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من دگم اندیشان و جزم کیشان را دیدم که در مغز، سنگی سنگین گذاشتند و آن را تبلور یقین انگاشتند. 

از آن پس در برابر هر گونه تردید برمی آشفتند و هیچ شکی را نمی پذیرفتند.

ادامه دارد...

                             شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۳ ، ۰۸:۳۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

 

    دل دیدنی های شهر سرب و سراب(187)

    (به بهانه فرارسیدن ماه مبارک رمضان و شب های قدر)

 امام صادق(ع) : هنگامی که روزه هستی باید گوش و چشم تو از حرام ، و باطن و تمام اعضای بدنت از زشتی ها روزه باشد. 

گروه اینترنتی درهم | www.darhami.com

 

من ماه مبارک رمضان را ماهی دیدم که سرآغازش رحمت، میانه اش مغفرت و پایانش رهایی از آتش دوزخ بود.

     من رمضان را ماه انفجار نور دیدم و فصل سبز سرور

من شکم و شهوت را زمینی ترین اندام ها دیدم و چون آن دو اندام را روزه دار دیدم از هرزه گردی های دیگر اندام ها چون چشم،گوش، زبان و...بر خود لرزیدم. 

 من رمضان را بهار دل دیدم و شب های قدر را فصل فضائل. این فصل با رویت هلال آغاز می شود؛ اما فصل بهار دل ها نه با رویت هلال که با تحول در حال آغاز می گردد.  

 من بهار رمضان و شب های قدر را چون نسیمی دیدم که نه تنها خاک را ، که افلاک را حیات می بخشد. نسیم سحرگاهانش مشکبار است و شمیم شامگاهانش خوشگوار.  

  من در رگ های هر شب رمضان بویژه در شب های قدر ، نور نیایش را جاری دیدم. در انبان هر لحظه عطری از عشق نهفته و غنچه ای از شوق شکفته است. نسیم رمضان بهارآفرین است و عطرآگین. نسیمش نرم خیز است و شمیمش ، مشکبیز

 من در شب های قدر از حنجره هر پنجره آوای تلاوت قرآن را می شنوم که در کوچه ها عطر معنویت می پراکند. بر شاخساران گلدسته ها گل تکبیر می شکفد و سینه سیاه ظلمت را می شکافد. از ساقه ترد لحظه ها جوانه های سبز عرفان و شکوفه های سرخ ایمان می روید. 

ادامه دارد...

                                        شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۳ ، ۰۵:۵۶
سید علیرضا شفیعی مطهر