سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۲۵ مطلب در آبان ۱۳۹۹ ثبت شده است

 تست هوش هردمبیلی!

قصّه های شهر هرت .قصّۀ108

#شفیعی_مطهر

روزی اعلی حضرت هردمبیل در جمع گروهی از درباریان با شارل شرلی مستشار فرنگی گفتگو می کرد. در بین گفتگو ،هردمبیل از شرلی پرسید:

علّت این که فرنگی ها این قدر پیشرفت کرده اند و ما عقب مانده ایم چیست؟

شرلی برای این که توجیهی برای مفت خوری های خود مطرح کند،گفت: 

زیرا ما فرنگی ها افراد نخبه باهوش زیاد داریم!

شاه پرسید: به چه دلیل؟ چه نمونه هایی داری؟

شرلی پاسخ داد: مثلاً ما در فرنگ کارشناسی داریم که با تهیّۀ تست هایی هوش افراد را می سنجد!

شاه پرسید: چطوری؟

شرلی پاسخ داد: اگر اجازه فرمایید او را به شهر هرت دعوت و در دربار استخدام کنیم تا حضرت عالی و دیگران بتوانند به وسیلۀ تست های هوش آزمایی،میزان هوش خود و دیگران را تعیین کنند.

هردمبیل شاه با ذوق زدگی  پاسخ مثبت داد و جرالد شرلی کارشناس هوش سنجی فرنگ را به دربار فراخونده و با حقوق نجومی او را استخدام کردند و کاخی اشرافی با تعدادی کارمند و کلفت و نوکر در اختیار او قرار دادند.

روزی شاه او را به دربار فراخواند و از او خواست تا چشمه ای از ابتکارات شگرف خود درباره هوش سنجی را نشان دهد.

جرالد شرلی روز بعد یک صفحه کاغذ با خود آورد که روی آن با خطوطی کج و معوج اشکالی هندسی چون مربّع،مستطیل،مثلّث،ذوزنقه،لوزی و...رسم کرده بود.شرلی در حضور همۀ درباریان صفحۀ کاغذ را به شاه نشان داد و گفت: 

 در این صفحه بین همۀ اشکال هندسی ،صد عدد دایره هم وجود دارد.هر کس بتواند تعداد بیشتری دایره پیدا کند،باهوش تر است!و هر کسر نتواند دایره ای بیابد،ابله و کم هوش است!!

شاه صفحه را از او گرفت و هر چه در آن دقّت کرد،دایره ای ندید! ولی پیش خود گفت اگر من بگویم دایره ای در آن دیده نمی شود،خنگی و کم هوشی خودم را نشان داده ام! بنابراین سری تکان داد و ضمن تحسین جرالد شرلی وانمود کرد که تعداد زیادی دایره یافته است!

شرلی گفت: اگر اجازه فرمایید جان نثاران اعلی حضرت نیز هوش خود را بسنجند؟

شاه صفحۀ هوش سنجی را به دست صدراعظم داد. او نیز هر چه با دقّت به آن نگاه کرد،هیچ دایره ای ندید،ولی پیش خود فکر کرد چون شاه وجود دایره ها را تایید کرده،اگر بگوید من دایره ای نمی بینم،کودن بودن او اثبات می شود. بنابراین با کلّی تحسین و تعریف، دیدن دایره ها را تایید کرد و او نیز به دست یکی یکی از درباریان متملّق و چاپلوس داد. همه ضمن تماشا و دقّت بدون این که در آن دایره ای ببینند،هر یک می کوشیدند مدّعی شوند که دوایر بیشتری در آن یافته اند!یکی مدّعی بود حدود هفت هشت تا دایره در آن یافته،دیگران به 13 عدد رسانید و نفرات بعدی تا 25 عدد دایره در آن یافتند! وقتی نوبت به سلطان رسید ،برای این که همه بفهمند هوش سلطان از همه بیشتر است،مدّعی شد صد دایره در بین آن اشکال هندسی یافته است!

هر کس فکر می کرد فقط خودش به علّت کودن بودن دایره ها را نمی بیند ،ولی دیگران آن را می بینند!

سال ها گذشت و این صفحه به صورت لوحی مستند در ویترینی به نمایش گذاشته شد. از آن پس هر کس را برای هر دستگاهی می خواستند استخدام کنند،مهم ترین آزمون او هوش سنجی بود. بنابراین هر کس صداقت داشت،صادقانه می گفت در آن لوح هیچ دایره ای دیده نمی شود،لذا در آزمون رد می شد. ولی همۀ نیرنگ بازان و چاپلوسان در یک مسابقۀ چاپلوسی هر یک ادّعا می کردند که تعداد بیشتری دایره در آن لوح می بینند!

کم کم این خبر از مرزهای شهر هرت فراتر رفت و خبر به دیار فرنگستان رسید. روزی شاه سیلگنا که شارل شرلی را می شناخت،او را به دربار خود فراخواند و در نشستی محرمانه و سرّی راز این لوح سحرآمیز را از او پرسید.

شرلی پاسخ داد: اعلی حضرتا! ما فرنگی ها سال هاست که نان حماقت هردمبیل و اعوان و انصار او را می خوریم و در تحمیق مردم زیر ستم شهر هرت او را یاری می کنیم.  برادرزاده ای دارم به نام جرالد شرلی که نه سواد دارد و نه هنر و نه شغلی. او از من خواست در شهر هرت برایش کار و شغلی فراهم کنم. لذا او را به شهر هرت بردم و این نیرنگ را به او آموختم. در آن لوح به وضوح هر شکل هندسی می توان یافت غیر از دایره! ما شایع کردیم که فقط افراد باهوش می توانند دایره ها را ببینند. در نتیجه ما تونسته ایم به هردمبیل و همۀ درباریان و بسیاری از مردم فرومایۀ شهر هرت بباورانیم که ضریب هوشی کمی دارند . این گونه به بیماری «درماندگی آموخته شده» دچارشان کرده ایم!

شاه سیلگنا ضمن تحسین شارل شرلی گفت: 

واقعاً جزای مردمی که نمی اندیشند و خرد نمی ورزند جز تحمُّل این تحقیرها نیست!! 

کانال رسمی گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۹ ، ۰۶:۲۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1531)

«دم» و «بازدم»

در هر جامعه،حاکم چون «نفس برای تن» است و چون «عَسَس برای وطن»!

باید «پگاهی بیاید» و تا «عصرگاهی بپاید»، 

آن گاه «تغییر قدرت را درک» و «سریر صدارت را ترک» کند.

حاکم چون «دم» و «بازدم» است.

 اگر «بی بهانه بیاید» و «جاودانه بپاید»، 

«تن می میرد» و «وطن زوال می پذیرد»!

#شفیعی_مطهر

 ------------------------------

عسس: پاسبان،نگهبان

کانال رسمی گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۹ ، ۰۳:۴۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1530)

 «من» یا «انجمن»؟!

من،«خویش را عاملِ تاثیر» و هر «دگراندیش را قابلِ تغییر» می پنداشتم!

بنابراین خویش را «عِیارِ کامل» و «معیارِ مُتِکامل» می دانستم

و می کوشیدم «جهان را دگرگون» و هر «انسان را همگون» سازم.

سرانجام به  این «حقیقتِ ژرف» و «واقعیّتِ شگرف» رسیدم،

که تنها کسی که باید «دگرگون» و با روند تکامل «همگون» شود، 

«من» هستم،نه «انجمن»!

#شفیعی_مطهر

------------------------

انجمن:گروه،فوج،مجمع،مجلس،دسته ای از مردم که در جایی گردآمده اند

کانال رسمی گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۹ ، ۰۴:۵۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 117

گاوهای مشکل آفرین!

گفت: اتیوپی ۵۴ میلیون و سودان ۴٢ میلیون گاو دارد! ولی از کشورهای فقیر دنیا هستند.
هلند ١١ میلیون گاو دارد! ولی شیر و لبنیات جهان را تامین می‌کنند!

گفتم: بنابراین علّّت عقب ماندگی اتیوپی و سودان زیادی گاوها هستند؟

گفت: مشکل، گاوها نیستند! مشکل، گاوهایی هستند که جامعه را اداره می‌کنند !!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

شفیعی_مطهر

کانال رسمی گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۹ ، ۰۵:۰۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1529

«خلق خوابیده» و «گُنگِ خواب دیده»!

 

«تلاشگرانِ آگاه» با «تلاشِ گرانِ جانکاه»، 

چون «گُنگِ خواب دیده» می کوشند «خلقِ خوابیده» را 

از «خوابِ تباهی» و «سرابِ ناآگاهی» برهانند

و به «سعۀ صدر» و «توسعۀ قدر» برسانند!

مردمی «کافته» و «توسعه نیافته»،

چون «کویری سَتَروَن» با «اساطیری اَلکَن» هستند.

روشنگران می کوشند «بذرِ نور» و «جذرِ شعور» را 

علی رغم «تزویرِ اهریمن» در این «کویرِ سَتَروَن» بکارند. 

بهترین «اسبابِ نیکو» برای گشودن «بابِ گفتگو»،

«آرمانی محرّک» و «زبانی مشترِک» است.

لذا روشنگران باید برای «گفتگوی با توده»،«خوی ستوده»داشته باشند

تا «پیامشان بر جان بنشیند» و «کلامشان راژمان بیافریند»!

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

سعه: وسعت،گشادگی،فراخی،توانگری،توانایی

قدر: توانایی،توانگری،حرمت و وقار،ارزش

کافته: شکافته، ترکیده

سَتَروَن: نازا،عقیم

اساطیر: افسانه ها،سخن های بیهوده،قصّه های دروغ(ج اسطوره)

جذر: ریشه،بیخ،اصل

راژمان: سیستم،نظام،نهاد

کانال رسمی گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۹ ، ۰۴:۲۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 116

اثر انتخابات آمریکا!

گفت: انتخابات آمریکا تیتر نخست همۀ رسانه های دنیا شده. گویا همۀ دنیا چشم به راه نتایج آن هستند!

گفتم: در هر کجا هر اثری داشته باشد،برای ما هیچ اثری ندارد!

گفت: بله، اثری مهمّی که ندارد! مقداری بر قیمت ارز و سکّه اثر می گذارد و آن ها هم بر سایر اجناس و ارزاق عمومی مردم!این ها هم که چیز مهمّی نیست!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۹ ، ۰۵:۵۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 قصّه های شهر هرت؛

سبکی نوین در زمینۀ نقد اجتماعی و سیاسی

استاد حیدرعلی عنایتی بیدگلی


قصّه های شهر هرتِ سیّد علیرضا شفیعی مطهّر ( زاده کاشان / ساکن تهران) یک ژانر تازه در طنز و یک سبک نوین در زمینۀ نقد اجتماعی و سیاسی ایران امروز است که به شیوه دانای کل و از زبان سوم شخص مفرد و لحنی که تقریباً همه قصه های کلاسیک فارسی به آن عادت کرده اند ( لحن راویِ مرد یا به قول رضا براهنی - مذکّر -) روایت می شود.

بار اصلی این قصّه های  پی در پی روی دوش کاراکتری به نام " هردمییل " قرار دارد که یاد آور " دخوِ" علامه دهخدا در چرند و پرند است.

انتخاب شخصیّت هردمبیل که اسمی کاملاً آشنا به ذهن توده های فارسی زبان است و در نزد ایرانیان نمادی شناخته شده از خصلت هایی نظیر خود شیفتگی، آب زیرکاهی، قاتل پیشگیِ پنهان، عدم پاسخ گویی، خشک مغزی و لودگی های ارادی کوچه و بازای می باشد، بر می گردد به طنزهای یک علّامه قزوینی دیگر ( عبید زاکانی) در قرن هشتم و نِشتر های سوزان طنز او که  انتخابی کاملا از سر ِ هوشیاری و دقّت نظرِ قصّه پرداز است.‌
به طور حَتم نویسنده پُرکار و آگاه به زمانی مثل شفیعی مطّهر از قصّه نویسی مدرن و پسا مدرن زمان خود آگاه است و  علاوه براین که می تواند طرح و پیرنگ داستان های کوتاه خود را در سبک ها و حال و هوای امروزی و انتخاب شخصّیت های بداهه و خلق السّاعه به مخاطب ارائه دهد، تلاشی مُصّرانه دارد تا فضای سنتّی قصّه های طنز ایرانی را از معرض توفان فراموشی و انقطاع فرهنگی به دور نگه دارد.

بد نیست گوشه چشمی هم داشته باشیم به شیخ و زاهد و قاضی و کسانی که لقمه شُبهه می خورند و آنان که از زرِ طمغا ساز و برگ معاش می سازند و منفور و ملعون عصر حافظ هستند با تاکید مکرّری که رند شیراز برای رسوا کردن آن ها دارد.

و ملّّانصرالدّین را نیز از یاد نبریم.
این نوع استفاده از نمادهای تیپیک را ما در آثار صادق هدایت هم به واضح می بینیم.

و قبل از صادق هدایت و حتّی علّامه دهخدا در برخی از آثار عصر مشروطه هم می توان دید.

با این تفاوت که آثار مشروطه از جمله جمال زاده و ادبیّات سُنتی دهه های آغازینِ قرن ِشمسیِ حاضر کاملا خاستگاه  تاریخی و جغرافیایی و زمان خود را دارند ولی نویسنده مدارا جو و پرهیز کار شهر هرت در واقع به نوعی از زمان خود دور می شود و از گذشته های رو به فراموشی بهره می گیرد.
قلم پر توان استاد شفیعی مطهر قلمی شاد ، شیوا ، رها و فوق العاده متکّثر است.

ولی دقّت و وسواس و خدا ترسی را در نوشتن از یاد نمی برد.

برغم آشوب هایی که در دل دارد و نفثت المصدور دردآوری که در کلام او دیده می شود، خیلی ملاحظه می کند تا مرزها و هنجارها و خطّ قرمزهایی که ممکن است در لجام گسیختگی  توسن سر کش ِ قلم  لگد کوب شود و تهذّب و پاببندی او را نسبت به عفّتِ کلام، به بی ثباتی و تزلزل ببرد ، مرعی دارد.
شما یک تصویر غیر اخلاقی ، یک عبارت انحراف آمیز ، یک جمله یا سخنی که به دلمردگی و پژمردگی و گناه آلودگی مخاطب بینجامد در آثار مکتوب و کتاب های منتشر شده و هزاران مطلبی که از ایشان در فضای مجازی شناور است، نمی بینید .

با زبان نابالغ خود سر شما را به درد نمی آورم .
دست رسی به آثار استاد شفیعی مطهر - دست کم - در فضای مجازی آسان است.

کانال رسمی گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۹ ، ۰۴:۵۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1528

«ساختن» و «شناختن»

در دنیا هیچ چیز «پایدار» و «ماندگار» نمی ماند.

به هر «عزیز بخند»،ولی به هیچ «چیز دل نبند».

«کوره ها،سرد» می شوند و «بوره ها،بَرد».

«سبزه ها ،زرد» می گردند و «خنده ها،درد». 

بنابراین نه به آن «ببالیم» و نه از این «بنالیم».

نه آن را «بسنجیم» و نه از این «برنجیم».

آن که دنیا را «شناخت»،هر دو دنیا را «ساخت»

و آن که «نشناخت»،هر دو را «باخت»!

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

بوره: بورات دوسود،ترکیب اسید اوریک و سود که در طب و صنعت و ساختن شیشه و لحیم به کار می رود

بَرد: سردی،سرما

کانال رسمی گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۹ ، ۰۴:۴۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

  #طنزسیاهنمایی.115

من آمریکا شدم!!

گفت: من مثل آمریکا شده ام!!

گفتم: باز هم چیزی زده ای؟!آخر این حرف یعنی چه؟!

گفت: وقتی حقوقم را می گیرم و می روم بازار برای خرید،می بینم با این قیمت ها من هم مثل  آمریکا،هیچ ‌غلطی نمی توانم بکنم !

می گویند کارمندی وقتی برای خرید گوشت مرغ به بازار رفت،در حالی که از پشت ویترین قصّابی به ران مرغ زُل زده بود،مرغ به خروس گفت : 

بی غیرت!تو شرم نمی کنی که این مرد این چنین به من نگاه خریداری می کند؟

خروس گفت: عزیزم! ناراحت نباش! او نمی تواند تخم های تو را هم بخورد!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۹ ، ۰۴:۵۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد1527 )

«اِرادۀ شهروندان» یا «عَرّادۀ خداوندان»؟!

اگر هر «شهروند به کار خویش» و هر «ورجاوند به ابتکار بیش» پردازد،

«نظام»،«انتظام» می پذیرد و «کام» ، «استحکام». 

«کشیش» به «تبیین کیش» می پردازد 

و «افراد باکیاست» به «سداد سیاست».

آن چه «انسان را رستگار» و «راژمان را ماندگار» می کند،

«آموزه های دینی» است،نه «موزه های آیینی».

باورهای دینیِ هر «انسانِ آزاد» در «جهانِ آباد»،

برای او از «امور ویژه» و «شعور آویژه» است 

و دیگران در آن «بازۀ دلالت» دارند،ولی «اجازۀ دخالت» ندارند.

حکومت، امری «زمینی» است،نه «دینی»!

هیچ انسانی حق ندارد خود را «سلطان بخواند» و بر دیگران «فرمان برانَد». 

قدرت نه در «حصارِ دولت»،که در «انحصار ملّت» است.

مدیرانِ جامعه «جوشیده از ورجاوندان» اند و «برگزیدۀ شهروندان».

آن چه حاکمیت دارد ،«اِرادۀ شهروندان» است،نه «عَرّادۀ خداوندان»!

#شفیعی_مطهر

------------------------------

کام: مراد و مقصود و آرزو

کیاست:زیرکی،هوشیاری

سداد:راستی و درستی،استقامت،راستی و درستی در کردار و گفتار

سخافت:کم عقلی،سبکی عقل،ضعف و سبکی در هرچیز

عرّاده: یکی از آلات جنگی شبیه به منجنیق که برای پرتاب سنگ به کار می رفته

کانال رسمی گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۹ ، ۰۴:۲۹
سید علیرضا شفیعی مطهر