سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۵۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

  اعتماد،عظیم ترین سرمایه اجتماعی 

 #شفیعی_مطهر

اعتماد ،ستونی ستوار و پایه ای پایدار است برای بنای جامعه ای ماندگار.

اعتماد رشته تسبیحی است که همه دانه های فرد فرد اجتماع را انسجام و بنیان های ملت را استحکام می بخشد.

اعتماد زورقی زندگی آفرین و قایقی وزین بر روی دستان امواج مردمی است که در صورت غرق شدن نه از تاک نشان می ماند، نه از تاک نشان.

اعتماد برای اداره یک جامعه چونان پایه ای پولادین و سرمایه ای نمادین است که چنان چه این پایه پایدار نباشد،همه ارکان اجتماع فرومی پاشد.

 اعتماد در لغت یعنی تکیه کردن بر ، واگذاشتن کار به کسی، سپردن چیزی را به کسی ، وثوق و اطمینان (فرهنگ فارسی معین)

یک حکیم ژاپنی می گوید : اگر مرا بین سه چیز :

۱-قوت و غذای مردم

۲-امنیت مردم

۳-اعتماد مردم

مخیر کنند که یکی را برگزینم و دو تا را رد کنم، با آن که غذا و امنیت مردم بسیار مهم و حیاتی است ، اما من بی تردید "اعتماد مردم"را برمی گزینم .

زیرا با داشتن اعتماد مردم آن دو مورد و همه چیزهای دیگر به دست می آید.

اعتماد مردم کیمیای کمیابی است که قطره قطره به دست می آید . مبادا که با سهل انگاری سیلاب وار آن را هدر دهیم !!

 یکی از مهم‌ترین آسیب های اجتماعی کشور تضعیف هنجارهای اخلاقی و اعتماد اجتماعی است. رواج و رسمیت یافتن دروغ در مناسبات فردی و اجتماعی، افزایش و گسترش سوگند در گفتمان‌ها، سوءظن، فردگرایی، تظاهر و ریا، رابطه‌گرایی، قانون‌گریزی، عوام زدگی و عوام فریبی، تملّق و گزافه‌گویی نشانه‌هایی از بحران اخلاقی و نبود اعتماد در جامعه است.

مهم‌ترین دغدغه رفتارشناسان و آسیب‌شناسان اجتماعی افزایش شاخص‌های آسیب‌های اجتماعی در جامعه است ؛ تا آنجا که اختلالات روانی و افسردگی در جامعه ما دومین رتبه بیماری‌ها را از نظر تحمیل هزینه‌های بهداشتی، روانی و اجتماعی و اقتصادی دارد.

همچنین پرخاشگری و خشونت رو به افزایش است تا آنجا که بیش از 60 درصد از جرایم به علت خشونت روی می‌دهد.

در یک پژوهش میدانی بیش از 75 درصد از مردم پول و پارتی را برای احقاق حق خودشان ضروری دانسته و تنها 25 درصد از آن ها به اجرای مساوی قانون اعتقاد داشتند.

از این نظر می‌توان چنین برداشت کرد که شاخص‌هایی چون امید به آینده، قابل اعتماد بودن یا منصف بودن افراد و تکیه برانصاف اجتماعی در وضع مطلوبی قرار ندارد.

همچنان که می‌دانیم ارتباطات عنصر حیاتی در جامعه و مایه دوام و قوام آن است و در ارتباط ناب لزوم اعتماد متقابل ملاحظه شده و اعتماد متقابل نیز به نوبه خود رابطه نزدیک با صمیمیت دارد.

برای ایجاد اعتماد، شخص باید هم به دیگری اعتماد کند و هم خودش دست کم در محدوده رابطه مورد نظر قابل اعتماد باشد.

در یک جامعه اعتماد اجتماعی مثل شیرازه‌ای است که آحاد آن را به هم پیوند داده و از پراکندگی آن ها جلوگیری می‌کند.

بی‌اعتمادی افراد به یکدیگر و بی‌اعتمادی به ساختار سیاسی و اجرایی جامعه باعث بروز سوءاستفاده‌های مختلف، رشوه، اختلاس و پدیده زیرآب‌زنی می‌شود.

در بررسی انحرافات و مسائل اجتماعی ریشه بسیاری از آسیب‌ها را در بی‌اعتمادی افراد به یکدیگر می‌توان جست‌وجو کرد.

وقتی در یک جامعه منابع به صورت ناعادلانه در بین گروه‌های مردم توزیع شود و این نابرابری در طول زمان استمرار پیدا کند، شکاف بین دو طبقه غنی و فقیر هر روز بیش‌تر می‌شود و طبیعی است که در این شرایط قوانین و ساختار سیاسی جامعه زیر سوال رفته و نوعی بی‌اعتمادی اجتماعی را در افراد تقویت می‌کند.

بی اعتمادی مردم به ساختارهای اجرایی منجر به تضعیف تعهد اجتماعی و کمرنگ شدن هویت ملی شده و گذشته از آن بی‌اعتمادی به تدریج به سطح روابط میان فردی کشیده می‌شود و حاصل آن انزوای اجتماعی است.

بنابراین می‌توان گفت وقتی سرمایه‌های اجتماعی فراموش می‌شود، فقر و بیکاری، تورم و اعتیاد و خودکشی، طلاق و جرایم اخلاقی نیز روندی رو به گسترش می‌یابد.

(گروه جامعه سایت تبیان زنجان)

 مردم چگونه می توانند در اموری که در دست عده ای به انحصار در آمده، فعالانه مشارکت نمایند؟ .فرآیند مشارکت از جنس اطلاع رسانی نیست که بتوان در مدت کوتاهی و به وسیله یک شیوه نامه مدون آن را از عرصه آرمان به میدان عمل آورد و اجرا نمود. مشارکت همه احاد مردم در همه امور جامعه خود قبل از هر چیز یک فرهنگ است و هر پدیده مترقی تا زمانی که به شکل یک فرهنگ در نیامده و لباس فرهنگ نپوشیده، ماندگار و جاودان نخواهد شد. 

همان گونه که ابل وایزمن می گوید :

«انقلاب ها هرچند اصیل باشند، تا به فرهنگ تبدیل نشوند، ماندگار نخواهند شد». 

مهم ترین عنصر محوری در مشارکت گریزی یا مشارکت پذیری در امور حکومت، اعتماد است.اعتماد متقابل حکومت و مردم را می توان محور و مدار مشارکت مردم دانست. مردم ما از نظر فرهنگی و تاریخی دچار یک مشکل هستند و آن عدم تجربه نظام های مردم سالار است. در فرهنگ رایج ما شهریار، قیم جامعه محسوب شده و هم اوست که می تواند در تمام حوزه های زندگی مردم دخل و تصرف نموده و صاحب نظر باشد و این که او از نظر ایده و تفکر توده مردم استفاده نماید و اجازه مشارکت به آن ها بدهد، حالت مضحکی به خود می گیرد و این امر ناشی از سلطه تاریخی حکومت های خود کامه و شاهنشاهی در طول تاریخ است . 

حال که مردم در طول دوره ای سی و هشت ساله جسته و گریخته توانسته اند مردم سالاری را تجربه کنند، حافظه تاریخی آن ها اجازه اعتماد به خود و صاحبان حکومتشان را نداده و حتی این عدم اعتماد در بسیاری از دولتمردان ما هم تسری پیدا کرده و موجب شده است تا به واسطه همین عدم اعتماد، فرهنگ مشارکت در مردم ما هنوز درونی نشده و هنوز در سطح جامعه ما نگاه بدبینانه ای به این فرآیند و جود داشته باشد. 

وقتی که فرار از مالیات و قانون شکنی و .... در جامعه ما برخلاف جوامعی مثل سوئد و ....  دیده می شود، بیانگر این نکته است که در جوامع ما بر خلاف جوامع دموکراتیک اعتماد نسبت به حاکمیت پایین است و مردم شک دارند که این قوانین و هنجارهای شهروندی در جهت منافع آن ها باشد. همچنین وقتی هیچ ابزاری برای نقد سازنده و آرام برخی ازقدرتمندان در دست نیست و دسترسی مستقیم به مسئولان در جامعه ما به راحتی میسر نیست، حاکی از عدم اعتماد مسئولان نسبت به توانمندی فکری و شعور اجتماعی عامه مردم است. در حالی که با توجه به مطالب مذکور نمی توان گفت که این مفهوم عاریتی از فزهنگ غرب و یا شرق است، بلکه در بطن اسلام و فرهنگ اسلامی ماست و به صورت  قانون اساسی در آمده است. پس باید عینک بدبینی و بی اعتمادی را نسبت به این پدیده به کناری گذاشت و با زدودن غبار تاریخی از فرهنگ اصیل اسلامی و توجه به قانون اساسی ،در نهادینه کردن مشارکت مردم و تعمیق احساس اعتماد متقابل بین مردم و دولتمردان در تمام عرصه های زندگی به سوی آینده ای روشن گام برداریم و با وارد شدن در خم کوچه اول(اعتمادسازی و تحکیم مشارکت همگانی) به یاد داشته باشیم که:

گوسفند از برای چوپان نیست

بلکه چوپان برای خدمت اوست 

 

شما را چشم در راهیم در کانال زیر:

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۱۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

  #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(391)     

 

فرصتی برای«بوییدن یک گُل»و«پوییدن یک پُل»!

من در « عرصه حیات » و « قلمرو ممات » 

چه بسیار انسان هایی را دیدم که ده ها سال « زیستند »؛ 

اما یک لحظه نفهمیدند که « کیستند »!

حتی کمتر کسی را دیدم که صد سال زندگی کند، 

اما بسیاری را دیدم که یک سال را صد بار تکرار کردند!

زندگی نه « داری بسته » است و نه « مداری پیوسته » ،

بلکه « راهی بی کران » است به سوی « بارگاهی آژمان ».

راهی است که « پیوسته باید پیمود » 

و لحظه ای در آن نمی توان « نشسته آسود »!

زندگی،« گاهِ گذر از یک پُل » است و « گواهِ باور یک تحوُّل ».

عمر انسان « لحظه ای تنگ » و « عرصه ای آژنگ »است

  به فرصت « بوییدن یک گُل » و « پوییدن یک پُل »!

بنابراین عمر انسان نه « عامل کَرّار » است و نه « قابل تکرار » ! 

 

#شفیعی_مطهر

----------------------

ممات : مرگ،زمان مرگ

دار  : خانه،سرا

مدار : جای دورزدن ،دایره ای موهوم از سطح زمین موازی با دایره استوا

آژمان : بی زمان

آژنگ : چین و چروک ،چین و شکن

کرّار : بازگردنده 

 

شما را چشم در راهیم در کانال زیر:

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۲۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

غدیر ،

تبلور حاکمیّت « ملّت » در قامت « امامت »  

#شفیعی_مطهر

   غدیر ، نه یک  روز عام و برکه آرام ، که یک تاریخ تمام است . 

غدیر یک پیچ سرنوشت ساز تاریخ است .

   در این روز ، سرنوشت روشن بشریت با زلال آب های «غدیر» گره خورد . 

هر قطره آن بلور مذاب یک سینه سخن در دل و یک آبشار زلال عرفان بر زبان دارد. 

در غدیر، زنجیر رِقّیت بشر از هم گسست و یوغ اسارت انسان درهم شکست . 

غدیر با تثبیت حاکمیت « الله »، پدیده حاکمیت انسان بر انسان را برانداخت و نیرنگ خودکامگان را نقش بر آب ساخت . 

    منشور غدیر ، اصل « ولاتکن عبد غیرک قد جعلک الله حُرّا » را بر تارک تاریخ نگاشت و با همین اصل ، کرامت انسان را پاس داشت .  

   آرمان غدیر بر این بود که واژه های خودکامگی ، سلطه گری ، سلطه پذیری ، خشونت ورزی ، اباحی گری ، تملّق ، چاپلوسی ، ستمگری ، ستم پذیری ، و.... را از قاموس بشریت بزداید و راه و رسم حق گرایی ، انسان دوستی ، مردم سالاری ، عدالت خواهی ، ستم ستیزی ، آزادی خواهی ، حقوق مداری ، مشارکت پذیری ، مشارکت جویی ، شایسته سالاری ، امانتداری ، صراحت و صداقت سخن ، رفق و مدارا ، ساده زیستی و همه ارزش های عالی اسلامی و انسانی را نهادینه سازد .    

مکتب غدیر ، سعه صدر ، تحمّل عقیده مخالف و ظرفیّت بالا را از ابزار مدیریت و رهبری می داند:

  آله الرّیاسه سعه الصّدر  .

 در این مکتب ، مسند حکومت و زمامداری ، نه یک طعمه و شکار ، که یک امانت الهی است و حاکم در برابر خدا و خلق باید پاسخگو باشد :

  انّ عملک لَیس لک بطعمه و لکنّه فی عنقک امانه  .

 مرام غدیر : « با دوستان مروت ، با دشمنان مدارا » است . 

مولای برگزیده غدیر حتی اجازه بدرفتاری با دشمنان خونی خود را نمی دهد . 

او تاکید می ورزد که : 

« پس از من  خوارج را نکشید ، زیرا آن که به طلب حق درآید و راه خطا پیماید ، همانند آن نیست که باطل را طلبد و بیابد و بدان دست گشاید .»

    بنیانگذار مکتب غدیر ، انتقاد و پرسشگری و عدالت خواهی را از حقوق مردم و پاسخگویی ، خدمتگزاری و احساس مسئولیت را از وظایف و تکالیف حاکمان می داند .

« با من ، آن گونه که با خودکامگان سخن می گویند ، سخن مگویید و چونان که با تندخویان رفتار می کنند ، از من کناره نگیرید . با ظاهرسازی و ریا با من آمیزش نکنید و شنیدن سخن حق را بر من سنگین مپندارید . نمی خواهم مرا بزرگ انگارید ، چه آن کسی که شنیدن سخن حق بر او گران باشد و اجرای عدالت بر او دشوار بود ، کار به حق و عدالت کردن بر او دشوارتر است . پس، از گفتن حق یا رای زدن در عدالت کوتاهی نکنید . »

   و در جای دیگر ، پای فراتر نهاده ، چاپلوسان را رانده ، حق گرایان گزنده را ترجیح می دهد :

« آن کسی را بر دیگران برگزین که سخن تلخ حق را به تو بیشتر بگوید و در آنچه می کنی یا می گویی و خدا آن را از دوستانش ناپسند می دارد ، کمتر تو را یاری کند .»

  سلطان سریر غدیر و ابرمرد عرصه تدبیر در دفاع از حقوق انسانی یک شهروند تا بدان جا پیش می تازد که ، قاضی خود را به سبب این که صدایش بلندتر از ارباب رجوع بوده است ، عزل می کند . 

امام علی(ع) به ابوالاسود دولی می فرماید :

 « انّی رایت کلامک یعلوا کلام خصمک ».

 

  در بینش غدیر ، انسانیت انسان ارزش دارد ، نه مواضع سیاسی ، عقیدتی و فکری او . خالق این بینش به مالک اشتر می فرماید : 

« مردم دو گروه اند : یا مسلمان اند ، که برادر تو هستند ، یا غیر مسلمان ، که در آفرینش با شما یکسان اند . » 

 و در دفاع از حقوق دگراندیشان تا بدان پایه اصرار می ورزد که هشدار می دهد : 

« هرکس اقلّیتی(غیر مسلمانی) را بیازارد ، قطعا مرا آزرده است ! »

   آغازگر نظام غدیر ؛ حاکم را نه تنها مطاع خلق ، که مطیع خالق و خلق نیز می داند :

« هرگز مگو : من فرمانروایم . باید حکم رانده و بی چون و چرا پیروی شوم . چه ، آن کسی که چنین مشی و مشربی و چنین سیستم و نظامی دارد ، روان را ناهنجار ، دین را ناروا و جامعه را ناپایدار می سازد . »

او راز هلاکت و نابودی جامعه را در فقر و فلاکت مردم می داند و رمز فقر آنان را ، قدرت گرایی و ثروت اندوزی اقلیت می شمارد .

....و برای تحقق این گونه آرمان ها بود که با تایید الله و به دست رسول الله (ص) و با گزینش مردم - خلق الله - ،  امیر المومنین علی (ع) ولایت امت اسلام را عهده دار شدند .  

در تاریخ اسلام می خوانیم که امام علی (ع) با و جود آن که از طرف خداوند به امامت رسیده بودند ، ولی به دلیل این که بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) مردم با او به عنوان «خلیفه » بیعت نکرده بودند، بیست و پنج سال خار در چشم و استخوان در گلو ، سکوت کرد و به خاطر احترام به تصمیم مردم در تعیین سرنوشتشان تمام این سال ها نه تنها کار شکنی نکرد، بلکه همواره در کنار مردم حتی به خلیفه منتخب مردم نیز به عنوان مشاور کمک می کرد. هم او بود که به خاطر مردم و بیعت شان بعد از ۲۵ سال بر مسند خلافت نشست ، با وجود این که ۲۵ سال بود که از طرف خداوند به امامت رسیده بود .

     برخی از علمای دین بر این نظرند که معرفی امام به عنوان شخص شایسته و نامزدحکومت جنبه« تعیینی» دارد،نه«تحمیلی» .معصومان حق حکومت دارتد و مردم حق حاکمیّت . حکومت امری دنیایی و از آن مردم است و این حق قابل فسخ و انتقال به دیگری است.  استاد مطهری می گوید:

«اگر امام به حق را مردم ، از روی جهالت و عدم تشخیص نمی خواهند، او به زور نباید و نمی تواند خود را به مردم و به امر خدا تحمیل کند.لزوم بیعت هم همین است»

(حماسه حسینی: مطهری،107)

در کلامی از حضرت علی (ع) می خوانیم که  :

«رسول خدا مرا متعهد به پیمانی کرده و فرموده بود: پسر ابی طالب ! ولایت امتم حق توست. اگر به درستی و عافیت تو را ولی خود کردند و با رضایت در باره تو به وحدت نظر رسیدند، امر ایشان را به عهده بگیر و بپذیر ؛ اما اگر در باره تو به اختلاف افتادند، آن ها را به خواست خود واگذار، زیرا خدا راه گشایش را به روی تو باز خواهد کرد» . 

ایشان پس از قبول بیعت مردم بر منبر رفته و خطاب به آن ها فرمود:

«ای مردم ! این امر ، امر شماست. هیچ کس جز آن که شما او را امیر خود گردانید، حق امارت بر شما را ندارد.» 

آغاز ولایت فرخنده و حکومت خجسته مولا علی علیه السلام بر جهان بشریت ، بر همه نیک اندیشان و سبزکیشان جهان مبارک باد .امید که در پرتو رهبری ها و رهنمود های این پیشوای پرواپیشگان و امیر پرهیزگاران بتوانیم آرمان های بلند تشیع را تحقق بخشیم.

                                             

شما را چشم در راهیم در کانال زیر:

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

            

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۱۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

  #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(390) 

 

از « کوهِ گفتن » تا « شکوهِ شکفتن » 

 Картинки по запросу

 

 من همه انسان ها را با هم متفاوت دیدم . 

  انسان ها در تنها چیزی که  مشترک اند، « فرق داشتن با یکدیگر» است.

بنابراین دانستم هیچ « معلّم و مربّی دل افروز » و هیچ « مبلّغ دلسوز »

نباید و نمی تواند « جان گدازد » تا دیگری را « چون خود بسازد ».

هر انسان در « کتاب آفرینش » و « انتخاب بینش »

« فصلی مستقل » دارد و « اصلی متحوّل » .

باید کریمانه به او اجازه داد تا توانمندی های خود را « پیدا » 

و آن ها را « شکوفا » سازد.  


« گفتن » ،کوهی « صعب الصعود » است و «شکفتن»،« قُلّه موعود »!

انسان باید از « کوهِ گفتن » بگذرد تا به « شکوهِ شکفتن » برسد!

او باید آزادانه خود را « بیابد » و به سوی شکوفایی خود « بشتابد »!

 

#شفیعی_مطهر

  ------------------------------------

دل افروز  : روشن کننده دل،کسی که دل را شاد و روشن سازد 

 

شما را چشم در راهیم در کانال زیر:

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۱۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(389)   

 

« کرامت ذات » و « سلامت حیات » 

 

 Картинки по запросу 


من زندگی بشر را « آمیزه ای از رنگ ها » دیدم 

با « انگیزه ای از فرهنگ ها ». 

انسان ها « چند گونه » هستند،اما نه « چند گانه »!

کسانی که انسان ها را « چندگانه » می بینند،

با « خدای یگانه »،« بیگانه » اند!

همه « رنگ ها را باید پذیرُفت » 

و در « بهارِ همه فرهنگ ها باید شکُفت ».   

انسان بماهُوَ انسان ،« کرامت ذات » 

و در نتیجه حقِّ « سلامت حیات » دارد!

بنابراین هیچ « نژاد و جنس و رنگ » و هیچ « عقیده و آیین و فرهنگ » 

برای هیچ فرد یا گروهی نه « ناز » دارد و نه « امتیاز »!

هیچ کس در « عرصه جهانی » بر « جامعه انسانی » 

نه « افتخار اهورایی » دارد و نه « اختیار فرمانروایی »

انسان ها همه « آزاد »اند و رها از هر گونه « انقیاد »اند،

جز کسانی که خود « تن را به تحقیر بردگی »« می آزارند»

و « سر به زنجیر بندگی » « می سپارند»!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------- 

انگیزه: سبب، باعث ،آنچه که کسی را به کاری برانگیزاند

انقیاد: خوار و رام شدن،گردن نهادن،فرمانبرداری

                    

شما را چشم در راهیم در کانال زیر:

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۵۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(388)  

 

انسان های « بُزُرگ » با همّت های « ستُرگ »

 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

 

من « مِهرِ فُروزان » را بر « سِپِهر سوزان » دیدم 

که با « انبوهِ تابَندگی » و « شکوهِ فُروزَندگی » 

تنها می توانست « روز » را بسازد، 

نه « روزگار » را . 

روزگار را نه « خورشیدِ تابناک »،

که « انسان های باادراک »می سازند؛

انسان هایی « بُزُرگ » با اراده ها و همّت هایی « ستُرگ ». 

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------

سوزان : در حال سوختن،سوزنده

انبوه : پُر،بسیار،پیچیده و درهم،به هم پیوسته

 

 

شما را چشم در راهیم در کانال زیر:

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۵ ، ۰۵:۳۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(387)  

 

« تحلیل » یا « تجلیل »؟

 

                                        Картинки по запросу                                                                                                            

من « افراد عادی » و « انسان های مادرزادی »  را 

چون شهر « صد سازه » و « هزار دروازه » دیدم 

که « تقدیر از هر دری » و « تزویر از هر رهگذری » می تواند به آن درآید؛ 

اما « اندیشمندان حکیم » و « فرزانگان فهیم » را 

چون شهری دیدم با « یک سازه » و « یک دروازه » 

که « تقدیر پیش از ورود » و « تدبیر پس از جمود »، 

نخست « دَر » و سپس « سَر » می زنند، 

  برای « ورود »،« اجازه » می گیرند و برای « حدود » ،« اندازه ».

خدایا!

آنان را که عقل و خرد دادی،چه ندادی؟!

و کسانی را که عقل و خرد ندادی،چه دادی؟! 

فرهیختگان « فرزانه » با ظرفیّتی « بی کرانه » 

هر « کلامِ شنیده » یا « ابهامِ دیده » را

نخست « نقد » می کنند و سپس « نقل »!

هیچ « شخصی بنام » و « شخصیتی والامقام » را 

بدون « تحلیل »،« تجلیل » نمی کنند؛

 ولی « بی خردان بی بَصَر » و « ساده دلان سَبُکسَر »

با « دیدن هر انکار » یا « شنیدن هر سخن ناگوار» ، 

نخست « می پریشند » و سپس « می اندیشند »!

 

#شفیعی_مطهر

 -----------------------------------

تحلیل : حل کردن، ارزیابی

تجلیل : بزرگ داشتن، احترام کردن،بزرگداشت

مادرزاد: همان طور که از مادر زاییده شده از حیث خوی و خلق،با عقل و خرد ابتدایی

جمود : بسته شدن، یخ بستن آب،خشکی و افسردگی

بنام : نامی، مشهور،معروف

 

شما را چشم در راهیم در کانال زیر:

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۵ ، ۰۵:۰۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

بن بست!! 
 


#شفیعی_مطهر

پس از مدت ها تعقیب و گریز مجرم و پلیس، سرانجام مجرم به سر کوچه ای رسید. مجرم پیش خود گفت: 

«خدا کند بن بست نباشد.» 

این را گفت و به سوی انتهای کوچه شروع به دویدن کرد. 

پلیس نیز پیش خود گفت: 

«خدا کند بن بست باشد.» 

با این امید به دنبال مجرم دوید. در انتهای کوچه، کوچه ای دیگر به سمت چپ گشوده بود. مجرم با همان امید «بن بست نبودن» و پلیس نیز با امید «بن بست بودن» هر دو به دویدن ادامه دادند.

در سر پیچ نهم مجرم با همین امید باز شروع به دویدن کرد؛ اما وقتی به انتهای کوچه رسید، با تعجب دید کوچه بن بست است. ناگزیر خود را برای تسلیم آماده کرد. ولی هرچه منتظر شد. خبری از پلیس نشد. زیرا پلیس در ابتدای پیچ نهم نومید شده و باز گشته بود!!

در هر کشاکش پیروزی نهایی از آن حریفی است که یک لحظه بیشتر مقاومت کند.

 

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید و به دوستان معرفی فرمایید: 

 telegram.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۰۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

  #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(386)   

 

« نُخبگان آگاه » و « مردم بی پناه »!

 Картинки по запросу

 

من هنگامی که سرنوشت تلخ ملل « واپس مانده » 

با رهبرانی « دست نشانده » را می نگرم ، 

کم کم به این « باور » و « سوز جگر » می رسم 

که گویا قِصّه پُر غُصّه توسعه نیافتگی را پایانی نیست؛ 

زیرا نه « گُرگان، سیر » می شوند و نه « گوسپندان، بصیر » !!  

اما در « جوامع انسانی »،نه « توابع حیوانی » ،

آن گاه « پَخمگان تاجوَر پیروزند »

که « نُخبگان روشنگر نور نیفروزند»! 

بنابراین مسئول واپس ماندگی « مردم بی پناه »،« نخبگان آگاه » اند!

آنان که « نمی فهمند» در « وَهم اند»،

ولی نُخبگانی که « فهیم » اند، 

در علت واپس ماندگی « سهیم » اند!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

توابع : جمع تابع،پیرو،پیروی کننده،کلمات مُهمل و بی معنی که دنبال بعضی از کلمات گفته می شود؛چون : ساخت و پاخت

پَخمگان : افراد کودن،کم عقل،کُندفهم و کم هوش

نُخبگان : برگزیدگان

وَهم : گمان، خیال، پندار

 

شما را چشم در راهیم در کانال زیر:

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۵ ، ۰۶:۱۳
سید علیرضا شفیعی مطهر


 نظر آیت الله بروجردی درباره حکومت روحانیون 

Картинки по запросу

تفکر آیت الله بروجردی در باب دین چنان هوشمندانه بود که نمی پسندیدند کوچک ترین گردی بر دامان دین نشیند.

صادق طباطبایی در کتاب خاطرات خود این گونه بیان می کند :

"در یکی از روزهای بهار سال 31 که نوجوانی 9 ساله بودم ،گروهی از طلبه های جوان و سیاسی از تهران عازم قم شده بودند.... نواب صفوی و یارانش قصد دیدار با آیت الله بروجردی را داشتند که ظاهرا ایشان آن ها را نپذیرفته بودند.

از پدرم شنیدم که چند روز بعد که اصحاب آیت الله بروجردی علت این رفتار را از ایشان پرسیده بودند که چرا این افراد را به حضور نپذیرفتید ؟

ایشان در جواب می گویند :

"این آقایان می خواهند شاه را بردارند و امثال شما (روحانیان )را جایگزین او کنند.

 شخصی که ظاهرا مرحوم آیت الله کبیر از علمای بزرگ و از فقهای برجسته بوده است، می پرسد ،مگر چه اشکالی دارد؟

آیت الله بروجردی پاسخ می دهد که :

  بزرگ ترین اشکال آن است که شاه با اسلحه توپ و تفنگ به جان مردم می افتد . با این اسلحه می شود مقابله کرد ، ولی اگر شما به جای او نشستید ،اسلحه شما ایمان و عقاید مردم است که به جان مردم می اندازید .با این اسلحه نمی توان به راحتی مقابله کرد و لذا دین و ایمان مردم به بازی گرفته می شود".

  آیت الله بروجردی این چنین از پایمال شدن ایمان مردم می هراسید.

 

منبع: نگارستان / سید هادی طباطبایی

لینک قبلی این مطلب در مدارا: http://modara.blogfa.com/8712.aspx
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۲۵
سید علیرضا شفیعی مطهر