سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۲۷ مطلب در مهر ۱۴۰۰ ثبت شده است

معنی خیارشور!!

قصّه های شهر هرت. قصّۀ 147

 #شفیعی_مطهر

در شهر هرت از بس مسئولان کم سواد در حین سخنرانی ها کلمات را غلط بیان می کردند و خود سوژۀ طنزپردازان و روزنامه نگاران منتقد می شدند و مردم در محافل خصوصی با نقل اشتباهات آنان قاه قاه می خندیدند و مسخره می کردند

، گاهی این گاف ها جسته و گریخته به گوش هردمبیل می رسید.روزی صدراعظم را فراخواند و به او توصیه کرد از این پس نامزدهای هر پست و مقامی را قبل از انتصاب مجبور به گذراندن یک دوره آمورزش سواد فارسی کنند.

 روز بعد صدراعظم با دعوت از یکی از استادان زبان و ادب فارسی،تدریس در این کلاس را به ایشان پیشنهاد کرد.

استاد گفت: طرح خوب و لازمی است،ولی به نظر من خود هردمبیل بیش از همه نیاز به گذراندن این دوره دارد!

صدراعظم که از شجاعت وجسارت استاد کمی برآشفته شده بود،پرسید:

چرا؟ از چه نظر؟

استاد توضیح داد: مگر به خاطر ندارید چند سال پیش همایشی بین المللی تحت عنوان «مهربانی با دام» در شهر هرت برگزار شد و با اصرار شخص هردمبیل قرار شد همایش با سخنرانی ایشان افتتاج شود. موضوع را نوشتند و به دست او دادند. او عبارت «مهربانی با دام» را «مهربانیِ بادام!!» خواند و بیش از یک ساعت نه تنها حاضران در همایش را بلکه همه بینندگان و شنوندگان را در سطح جهان به خنده انداخت!! او بیش از یک ساعت ده ها دلیل خنده دار و مستهجن برای مهربان بودن «بادام!» و «مغز بادام!!» بیان کرد ،که تا مدّت ها سوژۀ رسانه های جهان بود!

صدراعظم که زیر لب و محرمانه می خندید،چهر اش را ظاهراً درهم کشید و به طور جدّی گفت:

حالا گذشته ها گذشته ،شما هم دیگر این افتضاح تاریخی را زنده نکنید.

از آن پس قرار شد این استاد ادبیات فارسی قبل از انتصاب هر مسئول،او را در یک دوره آموزش دهد و در پایان از آنان امتحان فارسی بگبرد. 

یکی از نامزدهای استانداری که از نورچشمی های خودی !! بود،پس از شرکت در این دوره و قبل از امتحان نزد یک استاد دیگر ادبیات فارسی رفت و از او خواست دستور زبان فارسی را به او بیاموزد. استاد هم مدتی او را آموزش داد.

از جمله درس ها، آموزش «صفت فاعلی» بود.استاد گفت: 

هرگاه اسم و بن مضارع به دنبال هم بیایند،کلمۀ مرکّب جدید صفت فاعلی است.

بعد هم استاد تعاریف اسم و فعل و بن مضارع و...را کاملاً توضیح داد و مثال هایی زد چون «داستان نویس،خبرنگار،رهبر و....

روز امتحان استاد ادبیات از نامزد استانداری پرسید:صفت فاعلی چیست؟
او در پاسخ همان تعاریف استاد را بیان کرد : 

مجدّداً از او خواست یک صفت فاعلی مثال بزند. پاسخ داد: خیارشور!!

و ادامه داد :هرگاه اسم و بن مضارع به دنبال هم بیایند،کلمۀ مرکّب جدید صفت فاعلی است. حالا «خیار» اسم است و «شور» بن مضارع! پس خیارشور کسی است که خیار را می شورد!!

*******

استاد به خاطر مردودکردن این «منتظرالمقام» خودش اخراج شد و فعلاً این نامزد نورچشمی وزیر هستند!!

 کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۰۰ ، ۰۴:۵۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1667)

«شمیم شکوفایی» و «نسیم هم افزایی»

گفتگو، «شمیم شکوفایی» است و «نسیم هم افزایی».

اگر طرف گفتگو «دروغی گفت» یا «فروغی را نهفت» ،

نباید «فروغش را شکار» و «دروغش را آشکار» کرد. 

هر کسی از هر «ملّتی» به هر «علّتی»، 

 «بال بلا را گشود» و «خطّ خطا را پیمود» ، 

 برای او «راهی برای گذشت» و «پناهی برای بازگشت» باید گشود. 

زیرا هیچ کس «مصون از گناه» و «بیرون از اشتباه» نیست.

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

 کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۰۰ ، ۰۹:۱۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 259

حرف تاریخی

گفت: این حرف درستی است که هر کار نشدنی را می گویند به تاریخ بسپار!

گفتم: تو کدام حرف نشدنی را دیده ای که به تاریخ سپرده شده؟

گفت: امروز متن شعار سال تحصیلی 1328/29 دارالفنون را دیدم که واقعاً به دست تاریخ سپرده شده و امروزه کمتر اثری از آن دیده یا شنیده می شود.

گفتم: آن شعار چه بود؟

گفت: «راست بگویید.راست بشنوید. راست بروید....»!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

 کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۰۰ ، ۰۵:۴۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1666)

«عطش گفتگو» یا «آتش هیاهو»؟!

چه بسیارند افراد «حقدوست»،که ما را «دوست» دارند.

اینان ما را از «اندوه می رهانند» و به «شکوه می رسانند».

نیز کسانی هستند که به ما «با نفرت ،نفرین» می کنند و «با تُهمت،توهین».

ولی ای کاش اینان با «درک» ما را «ترک» می کردند!

اگر ما انسان ها «عطش گفتگو را می آموختیم»،

این سان «آتش هیاهو را برنمی افروختیم»!

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

عطش: تشنگی

 کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۰۰ ، ۰۵:۵۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی.258

 عقلانیت و مدیریت

گفت: آیا می دانی قیمت گاز در اروپا رکورد زده؟

گفتم: بله!

گفت: می دانی ایران دارندۀ دومین ذخایر گازی جهان است؟

گفتم: بله! پس خوش به حال ما ایرانیان!

گفت: و آیا می دانی امسال در داخل کشور کمبود گاز داریم؟ 

گفتم: بله متاسفانه!

گفت: و نیز آیا کمبود گاز مصرفی مردم در دومین کشور گازخیز دنیا علّتی جز سوء یا ضعف مدیریّت دارد؟

بازرگانی ثروتمند و عیالوار که دارای کاخ ها و ماشین های متعدِّد و امکانات وسیعی بود، در کاخ خود انواع خوراکی ها و میوه جات و ...را داشت. او همه را در انباری گذاشت و درِ آن را قفل کرد ،ولی بر اثر ندانم کاری و بی برنامگی کلید درِ انباری گم شد. روزها و هفته ها گذشت. همۀ اهل خانه به شدت تشنه و گرسنه بودند. همۀ اهل محل و آشنایان ،این بازرگان و خانواده اش را مرفّه ترین خانوادۀ شهر می دانستند،ولی همۀ اهل خانه از شدّت گرسنگی جانشان به لب رسیده بود. 

روزی ناگزیر به دنبال کلیدساز رفت تا بیاید و درِ انباری را باز کند. وقتی کلیدساز ،قفل در را دید،رو به بازرگان کرد و گفت:

تو کلید این قفل را گم نکرده ای،بلکه کلید قفل مدیریّت را گم کردی! زیرا این قفل با شمارۀ رمز باز می شود و شمارۀ آن عدد 14 است!! به تعداد حروف «عقلانیت و مدیریت» !!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

 کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۰۰ ، ۰۴:۵۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1665)

«سعۀ جهان» و «توسعۀ انسان»

 بهترین «روش بهبود جهان»،«پرورش وجود انسان» است.

اگر نتوانیم «انسان بسازیم»،«جهان را نیز درمی بازیم».

دربارۀ «سعۀ جهان» و «توسعۀ انسان»،

«انحصار بهترین داستان»،«دیوار چین باستان» است.

چینیان برای «نزاع با دشمن» و «دفاع از میهن» ،

«سال ها کوشیدند» و «مقال ها نیوشیدند»،

تا «سنگ ها را هموار» و «فرسنگ ها دیوار» ساختند.

ولی ظرف صد سال دشمن سه «بار» بدون «کارزار»،

   با «اعانت انسان» و «خیانت نگهبان»،

نه از «روی دیوار» و «باروی استوار»،

و نه از «بالای سازه»،که از «فراخنای دروازه» 

توانست به خاک چین «توفنده بتازد» و چینی ها را «سرافکنده سازد»!

بنابراین بهترین راهِ «تقویت بُنیان»،«تربیت انسان» است.

#شفیعی_مطهر

-------------------------------- 

سعه: وسعت،گشادگی،فراخی،توانگری،توانایی

مقال: گفتگو،گفتار،سخن گفتن

اعانت: یاری کردن،کمک،یاری دادن

 کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۰۰ ، ۰۶:۳۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #طنزسیاهنمایی.  257

چالش فراگیر

گفت: به نظر تو از بین این همه گرفتاری ها مثل گرانی،فساد،اختلاس،فقر و نداری،مرگ و میر،کمبودها،پارتی بازی و بیماری ها از جمله کرونا،برای ما ایرانی کدام تحمل پذیرتر است؟

گفتم: من که تحمُّل هیچ کدام را ندارم.  حالا به نظر تو کدام تحمُّل پذیرتر است؟

گفت: کرونا!!

گفتم: این که از همه خطرناک تر است و بیش از همه جان انسان ها را می گیرد.

گفت:بله،ولی دلمان خوش است که در این یکی ما تنها نیستیم،بلکه همۀ کشورهای جهان درگیر این یک چالش هستند!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۰۰ ، ۰۶:۲۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

امنیّت هردمبیلی

قصّه های شهر هرت. قصّۀ 146

#شفیعی_مطهر

هردمبیل در حالی که از شدت ترس و اضطراب رنگش پریده و دست ها و پاهایش می لرزید،الفاظ نامفهومی از دهانش خارج می شد و معلوم بود دارد به همه دشنام می دهد. او پس از مدتی که کوشید بر خودش مسلّط شود، با فریاد گفت:

فوراً وزیر دربار را حاضر کنید!

لحظاتی بعد وزیر دربار که از علّت عصبانیّت شاه مطّلع شده بود،با ترس و لرز وارد شد و پس از تعظیم و احترام و اعلام جان نثاری از این که ماموران امنیّتی با جسارت خبرهای تلخ و تکان دهنده را به عرض ملوکانه رسانده اند،پوزش خواست و اجازه خواست تا خودش شخصاً مسائل را حل کند. او سپس به اتّفاق ماموران امنیتی محل را ترک کرد و به اتاق خودش رفت.

در آن جا به ماموران گفت: مگر قرار نبود خبرهای ناراحت کننده و واقعی را به عرض ملوکانه نرسانید؟ اعلی حضرت هنوز نمی دانند که بیش از نوددرصد مردم، ایشان و ماها را نمی خواهند؟ مگر نمی دانید اعلی حضرت ظرفیّت شنیدن حقایق شهر هرت را ندارند. بنابراین همین الان با قاطعیّت دستور می دهم از این پس هیچ مامور و گرارشگری حق ندارد هیچ گونه خبر و گزارشی را مستقیماً به شرف عرض ملوکانه برساند. همۀ گزارش ها باید از طریق سلسله مراتب به من عرضه شود ،تا من هر خبری را صلاح دانستم و به هر شکلی که خواستم به عرض ایشان برسانم.

آن روز گذشت. اعلی حضرت قبلاً دستور داده بودند که یک کشتی سلطنتی مخصوص گردش و تفریح ایشان توسّط صتعتگران فرنگی ساخته شود. پس از هزینه کردن میلیاردها دینار از عوارض و مالیات شهر هرت و پس از دو سال سرانجام به عرض ملوکانه رسید که کشتی آمادۀ تحویل است. شاه بلافاصله دستور داد کشتی را برای یک گردش یک ماهه در میان دریاها آماده و تجهیز کنند. 

روز حرکت شاه به اتّفاق تعدادی از درباریان،آشپزان،خدمتگزاران و نیز ماموران امنیتی عازم سفر تفریحی شدند. روزهای اول و دوم و سوم با خیر و خوشی گذشت. روز چهارم یکی از کارکنان نظافتچی در گوشه ای از کشتی سوراخ بزرگی دید که آب از آن سوراخ به سرعت وارد کشتی می شود. او هر چه تلاش کرد،نتوانست جلوی ورود آب را بگیرد . وحشت زده به سرکارگر خود خبر داد. او هم با همۀ تلاش نتوانست کاری بکند. بنابراین با حفظ سلسله مراتب اداری خبر به رئیس ماموران امنیّتی رسید. او هم فهمید که شخصاً یا جمعاً نمی توانند جلوی ورود آب را به کشتی بگیرند،دو راه در پیش داشت. یا باید مراتب را به عرض شاهانه برساند و کسب تکلیف کند و یا با تماس تلفنی از وزیر دربار راه چاره بخواهد. وزیر دربار که موکّداً راه اول یعنی گزارش به شاه را ممنوع کرده بود،بنابراین راهی جز گزارش به وزیر دربار نداشت. فوراً به تلفنچی دستور داد با دفتر وزیر دربار تماس بگیرد. 

آب به شدت و سرعت وارد کشتی می شد و کشتی هر لحظه بیشتر به زیر آب فرومی رفت. اعلی حضرت هم در عرشۀ کشتی با کنیزان و زنان حرمسرا مشغول عیش و نوش بودند و کسی جرات ورود به خلوت ایشان را نداشت.

تلفنچی پس از چند بار زنگ زدن با ناراحتی خبر داد که خوشبختانه دفتر وزیر پس از چند باز بوق اشغال بالاخره جواب دادند،ولی می گویند تلفن خود وزیر مشغول است. او دارد با معشوقه اش حرف می زند و دستور داده هیچ تلفنی را وصل نکنند.

 اعلی حضرت در عرشۀ کشتی و وزیر دربار در اتاق کار خود سرگرم عیّاشی بودند،کشتی لحظه به لحظه با سرنشینانش به زیر آب می رفت و هیچ کس جرات نداشت خبر غرق شدن عنقریب کشتی را به شاه خبر بدهد. آنان که غرق شدن کشتی را درک می کردند،نمی توانستند کاری بکنند و آنان که صاحب اختیار بودند،در خواب غفلت به سرمی بردند! این وضع آن قدر ادامه یافت،تا کشتی به زیر آب رفت و غرق شد!!و همۀ سرنشینان را به اعماق دریا فروبُرد!!

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۰۰ ، ۰۵:۲۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1664)

«شهریار مردمی» با «معیار تفاهُمی»

هیچ حاکم حق ندارد چون «جبّار» مردم را به «اجبار»،

به «گُمان خویش» و با ادّعای «فرمان کیش»،

با هر «سرشت» به سوی «بهشت» براند.

 یک «شهریار مردمی» با «معیار تفاهُمی»،

می تواند  در همین «زمان و زمین»،برای مردم «بهشت برین» بسازد! 

چه زیبا سرود این «شاعر هوری»،«اقبال لاهوری»:

زندگی در صدف خویش گهر ساختن است

در دل شعله فرو رفتن و نگداختن است

مذهب زنده دلان خواب پریشانی نیست

از همین خاک جهان دگری ساختن است

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

هور: خورشید،آفتاب

 کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۰۰ ، ۰۵:۳۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #طنزسیاهنمایی. 256

دُم خروس یا....؟!

گفت: اخیرا معاون فنی گمرک ایران اعلام کردند: به تازگی محموله های سرم وارد ایران شده و ده ها کامیون دیگر در مرز بازرگان در حال ورود است.که بدون هیچ ایستایی ترخیص و تحویل وزارت بهداشت خواهد شد!

گفتم: خوش خبر باشی! خبر خوبی است.تو که می توانی خبرهای خوش بدهی،چرا #سیاهنمایی می کنی؟

گفت: آیا کشوری که چهارمین قدرتِ موشکی دنیا، برترین قدرتِ موشکی منطقه،  مقتدرترین دولتِ خاورمیانه،یک قدرت فضایی دنیا،  سوپرمارکت واکسن دنیا و صادر کننده وسایل مبارزه با کرونا به آمریکاست،واردکردن این همه سرم آب قند!! چه توجیهی دارد؟! 

در شهر هرت طبیبی ادّعا کرد حتّی کور مادرزاد را درمان می کند. اتّفاقاً چشم های هردمبیل شاه کمی تار شده بود. او را برای درمان چشم شاه به دربار فراخواندند. او ساعتی دیر آمد. وقتی علّت تاخیرش را پرسیدند،پاسخ داد: سرِ راهم جوی آبی بود،آن را ندیدم و به داخل آن افتادم!

گفتند: تو که از درمان تاری چشم خودت ناتوانی،چطور می خواهی کور مادرزاد را درمان کنی؟!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۰۰ ، ۰۵:۳۸
سید علیرضا شفیعی مطهر