سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۲۵ مطلب در مهر ۱۳۹۹ ثبت شده است

 #طنزسیاهنمایی.105

به کجا می رویم؟!

گفت: چرا ما از رقم 98 درصد رای دهندگان به جمهوری اسلامی در سال 1358 به رقم حدود 42 درصد در انتخابات مجلس یازدهم رسیدیم؟ اگر ما با همین فرمان به حرکت خود ادامه دهیم،به کجا خواهیم رسید؟

گفتم: خب،اکثریت مردم در انتخابات اخیر شرکت نکردند. ولی برای مجلس یازدهم و انجام وظایفش چه فرقی می کند که دارای 98 درصد آرای مردم باشد یا 42 درصد؟

گفت: یک نفر از طبقۀ صدم یک ساختمان پرت شد! وقتی 99 طبقه را رد کرد،از او پرسیدند: 

در چه حالی؟

او گفت: 99 طبقه را با خیر و خوشی طی کرده ام و مشکلی نداشتم. فقط یک طبقه مانده که آن هم چیز مهمّی نیست و به سلامتی طی می شود!! 

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۹ ، ۰۴:۵۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد1519

«بَهرۀ حال» و «زَهرۀ وصال»!

 

آنان که از هر «انتقاد، افسُرده» می شوند و از هر «رویداد،پژمُرده»،

نه در «فرگشته ها»،که در «گذشته ها» مانده اند!

کسانی که از «پیشامدها» و «بَسامدها»،

«بی تاب» و در «اضطراب» می شوند، 

نه در «حال»،که در «محال» به سرمی برند.

ولی افرادی که در «حالِ رامش» و «کمالِ آرامش» هستند، 

در «زمانِ حال» و «آرمانِ ایده آل» زندگی می کنند.

بیاییم «بَهرۀ حال را دریابیم» تا بتوانیم «زَهرۀ وصال را برتابیم»!

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------  

زَهره: شکوفۀ درخت یا گیاه

فرگشته (فرگشت): تکامل

بسامد: تکرار،تردُّد،وفور

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۹ ، ۰۵:۴۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #طنزسیاهنمایی. 104

کدام پیروزند؟!

گفت: انقلاب ما را «انقلاب مستضعفین» نامیدند و هدف آن را رهایی مستضعفان جهان از استثمار مستکبران خواندند.

گفتم: بله،درست است!

گفت :آخرین تابستان این دولت هم تمام شد،در حالی که قیمت هر مترمربع مسکن در تهران با رشد 493 درصدی (تا پایان مرداد) از 3 میلیون و 899 هزار تومان به 23 میلیون و 107 هزار تومان رسیده. یعنی هر مترمربع 19 میلیون و 208 هزار تومان گران تر شده.
 هر دلار از 2900 تومان به بیش از 31 هزار تومان رسیده.
 قیمت پراید 111 با رشد 547 درصدی از 17 میلیون و 300 هزار تومان به 112 میلیون تومان رسیده.
 قیمت هر قطعه سکه تمام با رشد 1311 درصدی از 925 هزار تومان به بیش از 16 میلیون تومان رسیده.

ولی یارانۀ مستضعفان همان 45/500 تومان است! 

دبیر کل کانون عالی انجمن های صنفی کارگران کشور، درباره مشکلات معیشتی کارگران گفت:یکی از مهم ترین مشکلات کارگران بحث معیشتی است. در حال حاضر خط فقر 10 میلیون تومان است. کارگران هنوز 2 میلیون و خُرده ای دریافت می کنند.

حالا تو بگو این ها نشانۀ پیروزی مستضعفان است یا مستکبران؟! 

می گویند پهلوان پنبه ای بود خالی بند و رجزخوان. همیشه ادّعا می کرد هیچ کس قوی تر از من نیست!!  از بس لاف می زد،روزی با یکی از لات های محلّه درگیر شد.مردم برای تماشای زورآزمایی این دو جمع شدند. او ظرف چند ثانیه پهلوان پنبه را بر زمین زد و تا می توانست او را کتک زد. مردم نفس راحتی کشیدند که از این پس دیگر او خالی بندی نخواهد کرد. پهلوان پنبه پس از شکست با سختی از زمین برخاست و داشت لباس های خاکی اش را می تکاند. به او گفتند: 

حالا دیگر باورکردی که تو شکست خوردی؟ 

او در حالی که پیروزمندانه ژست می گرفت،چنین رجزخوانی کرد:

وقتی من با آن لات روبه رو شدم،با کمال جرات جلو رفتم و با قدرت او را از زمین بلند کردم و روی سینۀ خودم نشاندم!!

به او گفتند: همۀ ما دیدیم که او تو را این قدر کتک زد که تو در زیر هیکل سنگین او لِه شدی!

پاسخ داد: شما چه ساده اید! من همان طور که ظاهراً کتک می خوردم و در زیر هیکل سنگین او لِه می شدم،او نفهمید من چه بلایی بر سرش آوردم!

گفتند: با او چه کردی؟

گفت: من پدرش را درآوردم و یواشکی بند کفش او را جویدم و او اصلاً نفهمید!!

حالا چیزی که برای مستضعفین مانده شعار و رجزخوانی است!!همه چیز به نام مستضعفین و به کام........!!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۹ ، ۰۲:۵۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد1518 )

«بهانۀ بی هنری» و «گُمانۀ بی ثمری»

 

همۀ آدم ها چون «مدادهای رنگی» دارای «اِمدادهای رنگارنگی» هستند.

هر «نگارۀ قشنگ» به ده ها «انگارۀ رنگارنگ» نیاز دارد.

بنابراین در این «دهرِ آشُفته» برای بنای یک «شهرِ شکفته»،

از همۀ «سلایق» با هر گونه «علایق» باید بهره جست.

هیچ انسان را به «بهانۀ بی هنری» و «گُمانۀ بی ثمری»، 

نباید از «دائرۀ کنکاش، طرد» و از «نائرۀ تلاش، دلسرد» کرد.

هر کسی «نمونه ای ورجاوند» است و به «گونه ای ارزشمند» ؛

پس مباد که به انسانی «به دیدۀ حقارت» یا به عنوان «پدیدۀ شرارت» بنگریم!

#شفیعی_مطهر

------------------------------------- 

نگاره: نقش ،صورت نقّاشی شده

انگاره: طرح

کنکاش:شور،مشورت 

نائره: آتش برافروخته

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۹ ، ۰۴:۴۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی.103

اقدامات طلایی مجلس انقلابی!

گفت: آیا می دانی این مجلس انقلابی چه گام های بلندی در رفع نیازهای مردم برداشته است؟

گفتم: البته مجلس متشکّل از نمایندگان مردم است و رسالتش رفع مشکلات مردم به وسیلۀ وضع قانون و نظارت بر اجرای آن!

گفت: بله! خسته نباشند!با این فرمان که دارند جلو می روند،فکر می کنم به زودی همۀ مشکلات را حل کنند!

گفتم: چه کرده اند؟

گفت: وقتی دیدند مردم مشکل معیشت دارند،  ٢٠٠ میلیون تومان به حساب خودشان ریختند !!!!

وقتی دیدند مردم مشکل مسکن دارید ، ٣٠٠میلیون تومان وام مسکن به خودشان دادند !!!!
وقتی دیدند مردم  مشکل خورو دارید، ماشین دنا پلاس را با نصف قیمت و آن هم قسطی برای خودشان گرفتند !!!!
 وقتی دیدند روزانه صدها نفر از مردم از کرونا جان می بازند، خودشان واکسن vipگرفتند !!!!

گفتم: خب،پس دیگر مردم مشکلی ندارند؟

گفت: فقط مشکلات ازدواج جوانان مانده ،که می ترسیم آن را بگوییم !!!!

گفتم: هیس!! ساکت شو! به خانواده های آنان رحم کن!

گفت: این دفعه دیگر خودت #سیاهنمایی کردی ها!!

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۹ ، ۰۵:۱۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

الطاف ملوکانه!!

قصّه های شهر هرت.قصّۀ 104

#شفیعی_مطهر

چاشتگاه یک روز در حالی که اعلی حضرت هردمبیل در کاخ سلطنتی در خواب قیلوله بودند،بر اثر سروصدای مردم در جلوی کاخ از خواب پریدند و متوحّشانه از خدمتگزاران پرسیدند: 

چه خبر است؟ خواب چاشتگاهی ما را آشفته کردند!

به شرف عرض ملوکانه رسانیدند: 

این صدای تظاهرات کارگران و کارمندان است که به کمی حقوق و دستمزد خود اعتراض دارند. 

شاه فوراً دستور دادند صدراعظم احضار شود. پس از حضور صدراعظم،شاه پرخاشگرانه گفت:

چرا به مردم مخصوصاً طبقۀ حقوق بگیر این قدر روداده ای که تا این حد گستاخ شوند که خواب قیلوله قبلۀ عالم را به هم بزنند؟

صدراعظم زمین ادب را بوسه داد و به عرض رسانید: 

اعلی حضرتا! قربانت گردم! مدّت هاست هر گاه ما در تامین هزینه های کاخ و خاندان جلیل سلطنت دچار کمبود بودجه می شدیم، بر قیمت مایحتاج عمومی می افزودیم و بودجه را تامین می کردیم. الان دیگر طاقت مردم طاق شده و کفگیرها به ته دیگ خورده و صدایشان از گرانی ها درآمده است.اکنون دیگر چاره ای جز افزایش حقوق ها و دستمزدها نداریم.

شاه گفت: پس اگر چاره ای ندارید،هر کاری می توانید بکنید تا سروصدای مردم بخوابد و من خواب زده نشوم!!

صدراعظم ملتمسانه گفت: فدای خاک پای ملوکانه شوم در خزانه هیچ پولی نداریم که به دستمزدها بیفزاییم. 

شاه فریاد زد: دیگر وقت مرا با این مسائل کوچک نگیر! برو مثل دفعات قبل بر میزان مالیات ها،عوارض و قیمت مایحتاج عمومی بیفزا تا هزینه افزایش حقوق ها تامین شود!

صدراعظم با کسب اجازه از پیشگاه ملوکانه مرخّص شد و در جمع معترضان حاضر شد و ضمن نطق کوتاهی با قول افزایش حقوق،جمعیت را متفرّق کرد. سپس هیئت وزیران را به تشکیل جلسه فراخواند.

پس از تشکیل جلسه صدراعظم قضیه را مطرح کرد .پس از ساعت ها بحث صدراعظم دستور داد: 

بیست درصد به میزان حقوق ها اضافه شود و ضمن اعلام این افزایش حقوق به طور مکرر در همه رسانه های دیداری،شنیداری و نوشتاری با بوق و کرنا اعلام کنند که این افزایش حقوق از الطاف شاهانه است که به فرمان ذات اقدس ملوکانه برای رفاه حال اقشار آسیب پذیر انجام می شود.    همزمان و بدون اعلام رسمی بتدریج بیست و پنج درصد بر میزان مالیات ها و قیمت ها بیفزایند.

یکی از وزرا پرسید: ما بیست درصد افزایش حقوق داریم،چرا بیست و پنج درصد بر قیمت ها بیفزاییم؟

صدراعظم با بیانی طعنه آمیز گفت: 

مثلاً توی وزیر هنوز نمی دانی عمله و اکرۀ خودمان هم باید به نان و نوایی برسند!!

بدین وسیله مثل همیشه الطاف ملوکانه شامل حال اقشار آسیب پذیر شد!!

کانال رسمی گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۹ ، ۰۵:۵۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1517)

«جانِ بینش» در «جهانِ آفرینش»!

«بهترین بشیر» و «برترین تبشیر»،

در «راغِ سیرت»،«چراغِ بصیرت» است.

بصیرت،نه «سواد» است و نه «استعداد»،

بلکه «جانِ بینش» است در «جهانِ آفرینش»!

آن گاه که «گُرگ» با «اندامی بزرگ» به انسانی یورش می آورد

او با هر «آلتِ اختراعی»،«حالتِ دفاعی» می گیرد.

ولی آن گاه که «موریانۀ حقیر» از «لانۀ تزویر»،

«رام» و «آرام» ،

یورش را «می آغازد» هیچ کس بر او «نمی تازد»؛

زیرا شناختِ «خطرِ موریانه» به «باورِ بخردانه» نیاز دارد.

ما «پیش از خیزش به خوانش» نیاز داریم و «بیش از بینایی به بینش»!

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

بشیر: مژده دهنده،بشارت دهنده

تبشیر: مژده دادن،بشارت دادن

راغ: صحرا،مرغزار،دامن کوه

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۹ ، ۰۶:۲۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 102

شکاف طبقاتی!

گفت: من شهری را در دنیا می شناسم که کنسرو خوراک گوشت آبدار مخصوص سگ های بالغ با قیمت: 550 هزار تومان. 

کنسرو مخصوص سگ با طعم مرغ و بوقلمون قیمت : 350 هزار تومان. خوراک ویژۀ پروبیوتیک به همراه حشرات خشک شده مخصوص همستر قیمت : 220 هزار تومان . 

یونجۀ معطّر ، تهیّه شده از کوه های آلپ ، کاملاً طبیعی مخصوص جوندگان خانگی قیمت : 300 هزار تومان . 

قلاده چرم طبیعی در سه سایز قیمت : 400 هزار تومان و.....

لامبورگینی 15 میلیارد تومانی یا خانه ی 500 میلیارد تومانی هم در آن شهر فراوان است.

در عین حال روی دیگر سکۀ در همین شهر ، وجود ششصد هزار نفر زباله گرد است که سیصد هزار نفرشان " کودک " اند و در طول سال شاید هرگز حتی یک وعده خوراک گوشت آبدار نمی خورند!

 پول دو وعده خوراک سگ ِ یک خانه در این شهر، تمام درآمد ِ ماهانۀ دست کم یک میلیون خانوار چهار نفره در همان شهر است!

گفتم: این شهر احتمالاً در یک کشور سرمایه داری بی رحم غیراسلامی است. چون اسلام دین مساوات است و استقرار عدالت اجتماعی ،مهم ترین ویژگی جامعۀ اسلامی است و انقلاب ایران متعلّق به مستضعفان است!حالا بگو این کدام شهر و در چه کشوری است؟

گفت: تهران!! اُمُّ القُرای جهان اسلام!
♦️این قیمت های برخی از محصولات موجود در یک pet shop زنجیره ای در خیابان فرشته تهران است!

یکی از موسّسات خیریه برای جلب کمک مرفّهان بی درد همایشی برگزار می کند.
مدیرعامل موسّسه به روی سن می رود و برای تحریک حسِّ نوع دوستی آنان و به منظور نشان دادن سرعت فراگیری خطِّّ فقر با ریتمی آرام شروع به خواندن این بیت سعدی می کند:

بنی آدم اعضای یک پیکرند

که در آفرینش ز یک گوهرند


بعد می گوید:من هربار که این بیت را می خوانم یک شهروند ما به زیر خطِّ فقر می رود!

ناگهان صدایی با زبان شیرین طنز از میان جمعیت می گوید :
خب، شعر نخوان که کسی زیر خطِّ فقر نرود!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۹ ، ۰۳:۵۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد1516 )

«انسان بودن» یا «آنسان آلودن»؟!

 

«تحجُّرِ فرهنگی» از ویژگی های «تفکُّرِ خرچنگی» است؛

زیرا اگر چند خرچنگ را در «گودالی تنگ» و «سیاهچالی پرآژنگ» قرار دهیم،

هیچ یک «نمی گریزند»،زیرا همه با هم «می ستیزند»!

هر خرچنگ بخواهد از دیوار «بالا روَد» و از «بلا برَهَد»،

همه او را «به زیر» و در صورت توان «به زنجیر» می کشند!

خرد چه «راهی می جویَد» و چه «گذرگاهی می پویَد»؟

آیا «انسان بودن» را ،یا «آنسان آلودن»را؟!

#شفیعی_مطهر

----------------------------- 

آژنگ: چین و چروک،چین و شکن

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۹ ، ۰۴:۰۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

#طنزسیاهنمایی .101

غلط های آمریکا!!

گفت: آیا آمریکا سرانجام می تواند غلطی بکند یا نه؟ 

گفتم: البتّه آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند!

گفت: ولی ظاهراً خیلی غلط ها کرده و می کند!

گفتم: مثلاً چه غلطی کرده؟

گفت: مثلاً ارزش ریال پول ملّی ما را چهل هزار برابر کاهش داده،یعنی هزینه های زندگی ما را چهل هزار برابر کرده ،ما جز شعار دادن «مرگ بر آمریکا» چه کرده ایم؟

چوپانی تعریف می کرد:
سال ها پیش من و چوپان دیگری به نام فتح اله که همسن پدر من بود، گله روستا را به چرا می بردیم. مرز ده ما با ده مجاور یک رودخانه پر آب بود.
بین دو ده از سالیان دور بر سر ورود گوسفندان به مراتع یکدیگر اختلاف زیادی بود که گاه به زد و خورد هم می کشید.

یک روز از سر غفلت گله ما از رودخانه گذشت و به مراتع دشمن رسید. ناگهان هیکل درشت و غضبناک غضنفر چوپان آن ده نمایان شد. گله ما را مصادره کرد و گفت: 

یکی از شما بیاید این ور آب تا گله را آزاد کنم. 

ما از نیّت اصلی اش آگاه بودیم. فتح اله به من گفت: تو برو. 

من گفتم: می ترسم مرا کتک بزند. 

فتح اله گفت: خودش و هفت جدّش غلط می کند حتّی اگر نگاه چپی به تو کند.
القصّه من لرزان لرزان از رود گذشتم و به نزد غضنفر رسیدم .ناگهان مرا گرفت و چوبش را به علامت زدن بالا برد. فتح اله از آن سوی رود داد زد و گفت: 

اگر مردی و تخم پدرتی بزنش تا ببینی چه سرت بیاورم.
غضنفر ترکه گز را چنان به پای من زد که جیغ من به هفت آسمان رسید. غضنفر رو به فتح اله کرد و گفت: دیدی زدمش و تو هیچ غلطی نکردی.
فتح اله گفت: فلان فلان .... اگر یک بار دیگر بزنیش دودمانت را ریشه کن می کنم. 

این بار غضنفز چنان با ترکه به پشت من کوبید که خون از پوستم بیرون زد. و گفت:

بفرما بازم زدمش.
فتح اله این بار گفت: فلان فلان شده قرمسا....
نخیر من دیدم اگر رجز خوانی فتح اله ادامه پیدا کند، غضنفر مرا نابود خواهد کرد. شروع کردم به التماس که ببخش. غلط کردم و تعهد می دهم دیگر گله وارد مراتع شما نشود.
غضنفر آخرین ترکه را البتّه کمی آرام تر بر کفل من کوبید و رفت. من، دست و پا و پشت شکسته گلّه را راندم و به نزد فتح اله آمدم.
داشتم بی هوش می شدم که شنیدم فتح اله می گفت: 

به روح پدرم قسم، اگر یک بار دیگر از این غلط ها می کرد و تو را کتک می زد، مادرش را به عزایش می نشاندم. 

من از هوش رفتم...
حالا حکایت روحانی و ترامپ است و ملّت بیچارۀ ایران.

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۹ ، ۰۴:۲۸
سید علیرضا شفیعی مطهر