سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۵۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(287

 

«عیبجویی» بزرگ ترین عیب است

 

من چه بسیار « عَیب های ناپسند » 

و « رَیب های ناخوشایند» را در دیگران دیدم 

که چون « بیش زیستم » و « خویش را نیک نگریستم »، 

« عَیب هایی ناپسندتر» و « رَیب هایی ناخوشایندتر » را نزد خود یافتم. 

من گاهی برخی از عیب های دیگران را « زودتر از معمول » 

و « مشهودتر از معقول » می دیدم و تشخیص می دادم ؛ 

زیرا پلیدی و پلشتی آن عیب ها را « بیش از دیگران » و « پیش از بیان » 

فضای ذهن خودم را « آلوده » و « فکرم را فرسوده » بود. 

هر کس شمارش عیوب خود را « آغازد »

و به اصلاح آن « پردازد »، 

هرگز فراغت نیابد تا « عیوب دیگران را بنگرد » 

و « ذنوب آنان را بنگارد »!

 

#شفیعی_مطهر

 -----------------------------------------------

عَیب : نقیصه،نقص،بدی

رَیب : در شک افکندن،شک،گمان،تهمت،حاجت

مشهود : حاضرشده،دیده شده

معقول : پسندیده عقل،آنچه به وسیله عقل درک شود

پلشتی : آلودگی،پلیدی،چرکینی

ذنوب : گناهان،جمع ذنب(گناه)

----------------------------------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : 

telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۵ ، ۰۸:۳۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(288

 

 « صَفِ صفا » و « خَطِ خطا » 

 

 من« بزرگ ترین اشتباه » و « سترگ ترین گناه » انسان را 

« هراس از راه » و « ترس از اشتباه » دیدم ؛ 

زیرا انسان در « بستری از آزمون و خطا » 

و « خاکستری از بلوای بلا » رشد می کند. 

رهروان راه کمال بدون « پالودن پدیده » و « آزمودن گُزیده » 

هرگز نمی توانند « صَفِ صفا » را از « خَطِ خطا » بازشناسند.

آنان که از « خطای انتخاب » « می هراسند »،

ناگزیر« خَطِ صواب » را نیز « نمی شناسند »!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------

بلوا : بلیه،مصیبت،سختی،آشوب و غوغا

بلا : غم،اندوه،رنج،گرفتاری،آزمودن در خیر و شر،آزمایش در نعمت یا محنت

 پالودن : صاف کردن،پاک کردن،چیزی را از صافی یا غربال درکردن 

صَفا : صافی شدن،پاک و روشن،پاکی،روشنی،رونق،خوشی و خرمی

صواب : راست و درست،حق،لایق،سزاوار،ضد خطا

------------------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : 

telegram.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۰۷
سید علیرضا شفیعی مطهر
تاثیر فرهنگ بر زیبایی ذهن(تفکر)  
 

#شفیعی_مطهر
 

 از یک اندیشه که آید در درون        

صد جهان گردد به یک دم سرنگون 

 

انشتین : فکر  کردن،سخت  ترین  کار  بشر  است.

 تفکر چشمه زاینده است و آیینه آینده . 

تفکر ،با نگرش در آیینه تاریخ گذشته ، تاریخ آینده را می نگارد.

تفکر عظیم ترین داور است و بزرگ ترین یاور. نکته های باریک را ارزیابی می کند و نقطه های تاریک را آفتابی می سازد.

سرآغاز هر تحول، تعقل و تفکر است و بی آن هر دگرگونی، سرنگونی است. هر چه تعقل دقیق تر، تحول عمیق تر.

هدف نهضت پیامبران، انقلاب در تفکر و گشودن باب تدبر است. آفتاب تفکر آن گاه می تواند آزاد بدرخشد و جان را فروغ بخشد که آزاد از هر آفت درون باشد و رها از اسارت بیرون.

تعریف تفکر و نسبت آن با ذهن

تفکر، عملی ذهنی است و زمانی مطرح می‌شود که انسان با مسئله‌ای مواجه‌ شده، خواستار حل آن باشد. در این هنگام در ذهن، تلاشی برای حل مسئله آغاز می‌گردد که این تلاش ذهنی را، تفکر می‌نامند. 

فعالیت برای حل مسئله، از مراحلی تشکیل شده‌است که از تعریف مسئله به طور شفاف، روشن و ملموس، آغاز می‌گردد و با پیدا کردن راه حل‌هایی برای حل مسئله ادامه می‌یابد و با به کارگیریِ عملی بهترین راه حل و یافتن جواب نهایی به پایان می‌رسد.

 تعاریف دیگر

«تفکر سازمان دادن و تجدید سازمان در یادگیری گذشته جهت استفاده در موقعیت فعلی است.»

 «تفکر فرایندی رمزی و درونی است که منجر به یک حوزه شناختی می‌گردد که نظام شناختی شخص متفکر را تغییر می‌دهد.»

   «تفکر فرایندی است که از طریق آن یک بازنمایی ذهنی جدید به وسیله تبدیل اطلاعات و تعامل بین خصوصیات ذهنی، قضاوت، انتزاع، استدلال و حل مسئله ایجاد می‌گردد.»(ویکی پدیا)

 روش های تفکر

هر یک از روش‌های تفکری را می توان متدهایی دانست که به کمک آن ها، قسمتی از فرایند حل مسئله، با موفقیت طی می شود. تفکر برتر تفکری است که از بهترین روش‌ها به حل مساله برسد.

انواع روش های تفکری عبارت است از :

تفکر خلاق، تفکر تحلیلی، تفکر انتقادی، تفکر اجرایی، تفکر استراتژیک

 چرا و چگونه فکر کنیم؟

  آیا تا به حال برای فکر کردن، چگونه فکر کردن آموزش دیده اید؟ 

اصولا فکر کردن نیاز به آموزش دارد؟ 

واقعا نظرتان چیست؟ 

وقتی قرار است راجع به یک مسئله ای فکر کنید، از کجا شروع می کنید؟ 

مراحل بعدی کدام است؟ 

چگونه به فکر خودتان جهت می دهید؟ 

افکار پراکنده را چگونه کنترل می کنید؟

با اندیشه های گوناگون چگونه برخورد می کنید؟ 

سبک های مختلف تفکر را می شناسید؟ 

آدم هایی که خوب فکر می کنند، از چه امتیازاتی بهره مند می شوند؟ 

این امتیازات چقدر می ارزد؟ 

دقت در فکر کردن و سرعت در فکر کردن و صحت در فکر کردن و خلاقیت در فکر کردن، چگونه ممکن است؟ 

به دیگر سخن تفکر دقیق، تفکر سریع، تفکر صحیح، تفکر خلاق، تفکر واگرا، تفکر همگرا، تفکر نقاد، تفکر احساسی، تفکر منطقی، تفکر سیستمی، تفکر استراتژیک، تفکر مثبت، تفکر منفی، هر یک چه کاربردی دارد؟ 

چگونه مدیریت می شود؟

آیا تا به حال فکر کرده ایم که اگر شیوه تفکرمان اصلاح شود، از چه موهبت هایی بهره خواهیم برد؟ و از چه خسارت هایی نجات می یابیم؟ 

تأثیر تفکر در زندگی چیست؟ زندگی تحصیلی، زندگی شغلی، زندگی خانوادگی، زندگی اجتماعی و... 

آیا می دانید جامعه ای که در آن تفکر، کم رنگ شود، دچار چه آسیب هایی خواهد شد؟

تعریف ذهن

 ذهن، نمودی از هوش و آگاهی تجربی است که بنا به تعاریف، مرکب از اندیشه، ادراک، حافظه، احساسات، امیال، تخیل و کلیه فرآیند شناخت ناخودآگاه است. واژه ذهن، به طور ضمنی اشاره به فرآیند فکری استدلال دارد.

 نظریه‌های مربوط به ذهن و کارکرد آن بی‌شمار است. اولین تفکرات درباره ماهیت ذهن، توسط افرادی مانند زرتشت، بودا، افلاطون، شانکرا و دیگر فلاسفه و متفکران باستانی یونان و هند و پس از آن‌ها توسط فلاسفه اسلامی صورت گرفت. تئوری‌های گذشتگان، بر پایه خداگرایی و الهیات بنا شده و فلسفه ذهن را پیوند میان ذهن، روح، ماوراءالطبیعه و جوهر ذاتی خدادادی می‌داند. در تئوری‌های معاصر که بر پایه پژوهش‌های علمی درباره مغز است، ذهن را بُعدی ثانویه از مغز می‌داند که دارای دو نمود خودآگاه و ناخودآگاه است.

 تعریف ذهن در جدیدترین نظریه روان شناسی

جدیدترین نظریه روان شناسی در جهان،که اساس روان شناسی را متحول می کند،توسط یک دانشمند ایرانی به نام حسن امرایی ارائه شد.

     وی معتقد است که ذهن جنبه مادی دارد و در کنش و انسجام با حافظه در تبادل هستی با عالم خود آگاهی و ناخودآگاهی موجب تغییرات شگفت انگیزی می شود.

 این نظریه در حالی ارائه شده است که تمام اندیشه های عامی و بویژه دانشمندان فن ،ذهن را مجرد دانسته و در آن شک ندارند.

  در هر صورت این که ذهن جنبه مادی داشته باشد و جسم انسان از ذهن باشد، به نظر می رسد بسیار شگفت انگیز و حیرت آور باشد.

 فـکـر یـکـى از اعـمـال ذهـنـى بـشـر و شـگـفـت انـگـیـزتـریـن آن هـا اسـت . 

 تاثیر فرهنگ بر تفکر

در تعریف فرهنگ آمده است: «مجموعه عادت‌ها، باورها، هنر، موسیقی و سایر دستاوردهای تفکر انسانی که به وسیلۀ گروهی از مردم در زمان خاص به‌وجود آمده است».

(فردریک مایر، تاریخ فلسفه تربیتی، ج 1، ص ۱۹)

انسان موجودی اجتماعی است که در بستر جامعه زندگی می‌کند، در آن کسب امنیت می‌کند و به اتکای تعبیر معنایی خاصی از جامعه، به تکامل مادی و معنوی هویت خویش دست می‌یابد.

به دیگر سخن، اشتراک در پیروی از الگوهای رفتاری و استفاده از ابزارهای فنّی، مایۀ قوام و دوام جامعه محسوب می‌شود و هر چند تنوع تجارب زیستی بشری می‌تواند مبدأ اعتقادات، هنجارها و ابزارهای گوناگونی باشد، این فرهنگ است که به آن ها هویتی واحد می‌بخشد. به این لحاظ است که «پرسش از فرهنگ سریعاً مبدل به پرسش از هویت می‌شود». 

(استراتژی رسانه‌های غربی در ایجاد بحران هویت ، نشریه نصر، ص ۳۳)

منزلت «هویت فرهنگی» همانند فرهنگ، ارجمند و در خور تأمل است؛ زیرا پیوند در میان نسل جوان و مشی زندگی، آداب و رسوم، هنر و سایر تعلقات از طریق معرفت و شناخت آن برقرار می‌شود. شناخت فرهنگ خودی (ملّی) به معنای آگاهی از ویژگی‌های آن است. یک جوان، ضرورتاً باید ریشه در فرهنگ خودی (ملّی) داشته باشد تا بر اساس آن بتواند هویت فرهنگی‌اش را شکل دهد. لازمۀ این امر، شناخت فرهنگ ملّی، عقیده به آن و یافتن مشترکاتی میان خود و آن است.

  فرهنگ هر جامعه چارچوبی مجازی است برای شکل دادن به نوع تفکر. البته همواره باید بر این نکته پای بفشاریم که : 

تفکر شاهینی است تیز پرواز و پر رمز و راز که در صورت آزادی انسان را از برهوت خاک می رهاند و به ملکوت افلاک می رساند.

-------------------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : 

telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(286

 

غُل های « تَمَلُق » و زنجیرهای « تَعَلُق » 

 

 

من احساس کردم هر چه روحم به خدا « نزدیک تر » می شود، 

حق و باطل را « به تفکیک تر » می بینم.

نزدیکی به خدا از « هراسم » می کاهد و بر « سپاسم » می افزاید؛

زیرا نقطه هر چه به مرکز دایره نزدیک تر می شود، 

« کمتر می لرزد » و « بیشتر می ارزد ».   

مولانای « بی بدیل » این گونه « تمثیل » می آورد:

قطره دریاست اگر با دریاست

ورنه او قطره و دریا،دریاست

انسان هایی قطره وار به دریای الوهیت « پیوستند»

که غل های « تملق » را « شکستند» 

و زنجیرهای « تعلق » را « گسستند »!

 « قلوب » با « یاد محبوب » به « رامش » می رسند  

و با « اعتماد به او »، به « آرامش ».

« الا بذکرالله تطمئن القلوب »(رعد،28)

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------  

غُل : طوق،گردن بند،بند آهنی که به گردن یا دست و پای زندانی می بندند

تَمَلُق : چرب زبانی،چاپلوسی

تَعَلُق : علاقه و پیوستگی،درآویختن به چیزی،دلبستگی داشتن به کسی یا چیزی

تفکیک : بازکردن،رهاکردن،جداکردن چیزی از چیز دیگر

 بدیل : عوض ،جانشین

تمثیل : مثال آوردن،تشبیه کردن،صورت چیزی را مصورساختن

رامش : آرامش،آسودگی،فراغ و سکون

---------------------------------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : 

telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۵ ، ۰۶:۲۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

  زیست انسانی بر مدار عزت نفس 


 #شفیعی_مطهر


    و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر والبحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا ( اسری ، ۷۰)

   ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم . آن ها را بر مرکب های خشکی و دریا سوار کردیم و از هر غذای لذیذ و پاکیزه ایشان را روزی دادیم و بر بسیاری از آفریدگان خود برتری و فضیلت بزرگ بخشیدیم.   

انسان عزت مدار هویت خود را در قاب آرمان ها می نگرد و گلواژه های آرمان های خود را بر لوح آرزو می نگارد .

      "نگارش" او جلوه گاه "نگرش " او و نگاه او ترجمان دیدگاه اوست . هویت و حریت انسان فرهیخته به هم آمیخته است. قدرت نمایی هدایتگران خودکامه این گل سرخ فطرت را پرپر و این اسطوره اصالت را زیر و زبر می کند .

     نابهنجاری های انسان عزتمند را نه تهدید چاره ساز است و نه تحدید . بل باید ابهامش را کاوید و پیامش را شنید . 

        شهروند عزت طلب نه تن به قدرت می دهد  و نه دل به قیمومت می سپارد . در برابر بذل محبت  ارادت می ورزد، اما قیادت نمی پذیرد .

      مذهب برای انسان گواراترین نوش است و گویاترین سروش . اما اگر انسان زیر بمباران تبلیغاتی مذهبی قرار گیرد، فشار را بر نمی تابد و ار آن روی بر می تابد . 

  نهال طبیعت هر انسان به ویژه جوان در برابر هیچ توفان تغییرآفرین نمی لرزد و به سختی مقاومت می ورزد . هر پیام تربیتی که در انسان این پندار را به وجود آورد که می خواهند باور او را بدین وسیله تغییر دهند ، آن را دفع می کند . باید عزت و کرامت او را اشباع و عقلانیتش را اقناع کرد.

       گذرنامه ورود به ملک روح انسان عزتمند، جلب اعتماد و اطمینان اوست . آنگاه به این مهم دست می یابیم که استقلال او را به رسمیت بشناسیم و از نیروی لایزال او نهراسیم .

                انسان یا شخصیت سری پرشور دارد ، اما با شعور . نه به خسی تملق می گوید، نه به کسی تعلق می جوید . چون فارغ از مقام و نام و نان است ، نه چاپلوسی را می شناسد و نه از عزل می هراسد.

 «دانلی» یکی از محققان حوزه حقوق بشر می گوید: 

«حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، همگی از ایده کرامت ذاتی انسان ناشی می شوند».

     انسان اشرف مخلوقات و افضل موجودات است. خداوند در بین همه موجودات و مخلوقات تنها انسان را کرامت بخشید و او را بر سریر سبز عزت و فضیلت نشانید ؛ بنابراین انسان - بماهو انسان – کریم و عزیز است. به دیگر سخن انسان فاقد کرامت انسانی و عزت نفس، انسان نیست !

   کرامت انسان و عزت نفس ایجاب می کند که او بر فراز رفیع ترین چکاد خلقت بایستد و شخصیت منحصر به فرد خود را ، خود بسازد . در میان همه موجودات انسان تنها کسی است که این کرامت و عزت و اختیار را یافته است که می تواند ابعاد وجودی خود را پی ریزی کند.

  حفظ کرامت برای همه انسان ها ضروری و لازم است و برای مسلمانان ضروری ترین حق و لازم ترین وظیفه و تکلیف است . انسانی که برای خود کرامت و عزت قائل است و خود را کریم می داند ، پیوسته می کوشد تا آیینه دل خود را از زنگار های رذایل بزداید و به آرایه های فضایل بیاراید.

   امام علی (ع) می فرمایند: من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته .

    کسی که شخصیت خود را گرامی بداند ، شهواتش را خوار و بی ارزش می شمارد.

   آن حضرت بر این باور است که هر کس شخصیت خود را گرامی بدارد ، آن را با پلیدی گناه و معصیت نمی آلاید.  

( من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه )

  انسان شریف و کریم و عزیز در نگاه امام علی (ع) کسی است که نفس و شخصیت خود را از ذلت ها و خواری ها تزکیه می سازد. 

( من شرفت نفسه نزهها عن ذله المطالب )

    در مکتب حیات آفرین و عزت بخش مولا (ع) به انسان عزت باخته ، امید خیری نیست.

  ( من هانت علیه نفسه فلاترج خیره )

   امام هادی (ع) نیز توصیه می فرمایند : از شر و بدی انسانی که در نفس خود خواری و پستی احساس می کند ، در امان نباشید.  

( من هانت علیه نفسه فلا تامن شره )

    " هیچ انسان سالمی تکبر نمی ورزد و ستم نمی کند مگر به خاطر پستی و ذلتی که در شخصیت خود احساس می کند. " 

  این حقیقت ارزشمند روان شناسی را امام علی (ع) به وضوح و روشنی بیان می فرمایند:

   " ما من رجل تکبر او تجبر الا لذله وجدها فی نفسه  "  

 عزت نفس ، عبارت است از احساس ارزشمند بودن . این حس از مجموعه ی افکار، احساسات ، عواطف و تجربیات ما در طول زندگی ناشی می شود. می اندیشیم که فردی با هوش یا کودن هستیم  ، احساس می کنیم که شخصی منفور یا دوست داشتنی هستیم ،  مورد قبول و اطمینان هستیم یا خیر؟ خود را دوست داریم یا نداریم؟

مجموعه این برداشت ها و ارزیابی ها و تجاربی که از خویش داریم، باعث می شود که نسبت به خود احساس خوشایند ارزشمند بودن ، یا بر عکس احساس ناخوشایند بی کفایتی داشته باشیم

عزت نفس عبارت است از میزان ارزشی که فرد برای صفات و ویژگی های شخصی و ذهنی خود قایل است. فردی که از عزت نفس بالایی برخوردار است، خودش را به گونه ای مثبت ارزشیابی کرده و برخورد مناسبی نسبت به نظریات مثبت خود و دیگران دارد. در مقابل فرد با عزت نفس پایین اغلب نوعی نگرش مصنوعی نسبت به دنیا دارد، و در ناامیدی تلاش می کند تا به خود و دیگران نشان دهد که شخصی لایق است. یا منزوی شده و از ارتباط با دیگران اجتناب می کند.

 
عزت نفس برگردان مفهوم selfesteem می باشد که ازدو واژه عزت و نفس تشکیل شده که در ادبیات فارسی معانی عزیز شدن ،گرامی شدن،ارجمند و ارجمندی را به عزت و معانی جان وحقیقت هر چیز را به نفس اختصاص داده اند.

عزت نفس از دو بخش مهم تشکیل می شود :

1- باور خودتوانمندی به معنای داشتن اطمینان به توانایی فکر کردن ، درک کردن ، آموختن ، انتخاب کردن و تصمیم گیری برای خود .

2- احترام به خود یا داشتن حرمت نفس به معنای ارزش برای خود قائل بودن؛ یعنی آن که به خود حق بدهیم که زندگی کنیم و شاد باشیم .

عزت نفس یک نیاز اولیه برای انسان هاست ؛چون فکرکردن لازمه زندگی موفق است . این اندیشه و فکر به ما امکان می دهد که قدرت تصمیم گیری داشته باشیم . نیروی اراده هر انسان بستگی به میزان عزت نفس او دارد؛ بنابراین نقش عزت نفس در زندگی انسان بسیار مهم وچشمگیر است.

----------------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : 

telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۴۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(285)

 

 « بدفهمی» بدتر از « نفهمی»!!

 

 من فراندیشی را دیدم که با « ناگفته هایش می زیست » 

ولی برای « گفته هایش می گریست ».

  « می گریست »؛ زیرا بذر گفته هایش نمی رویید 

و « می زیست »؛چون در هوای ناگفته هایش نفس می کشید.

من سرگذشت این « فراندیش فکور » را 

مشابه سرنوشت همه « فراندیشان صبور» دیدم 

که « فروتر از مکان می نشینند» و « فراتر از زمان می اندیشند». 

 چه رنجی می برند آنان که درک نمی شوند!! 

و حرفشان را نمی فهمند!!

و چه رنج بزرگ تری می کشند کسانی که حرفشان را بد می فهمند!!!  

در دیار نابینایان،هر که « بیناتر»، « تنهاتر »

و هر « گمراه تر » ، « همراه تر» است!!

چه زیبا سروده این سراینده ستوده،دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی:

گه مُلحد و گه دهری و کافر باشد
گه دشمن خلق و فتنه پرور باشد
باید بچشد عذاب تنهایی را
مردی که ز عصر خود فراتر باشد 

 

#شفیعی_مطهر 

----------------------------------

فراندیش : کسی که فراتر از دیگران می اندیشد

مُلحد : کافر،بی دین،منکر خداوند

دهری : منکر خداوند که دنیا را ازلی و ابدی می داند و قیامت را باور ندارد

-----------------------------------

 

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : 

 

telegram.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۳۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

فدا گردیم و فردا را بسازیم
 
#شفیعی_مطهر


    چکید از آسمان یک قطره باران       

    فرو افتاد بر سیلی خروشان  

 

    به قطره گفت سیل خشم آگین

   که :هستی تو حقیر و خُرد و مسکین

 

   ولی من سیل وحشت آفرینم         

  همه ویرانگر روی زمینم

 

    به ره هر چیز را نابود سازم         

  گذرگاه زمین را رود سازم

 

    بنا و خانه و باغ و درختان    

    به یک حمله کنم با خاک یکسان  

    

     به شهر و روستا ناگه بتازم    

    سراسر شهر را ویرانه سازم

 

     همه از هیبت من بیمناک اند  

    ز بیم یورش من در هلاک اند

 

     در این دم قطـــره سر بر کرد آرام

    که : ای خودکامه سیل سرکش و خام

 

    منم یک قطره اشک پاک و ریزان  

    چکیده از نگاه خیس باران

 

    من از چشم تر  ابری چکیدم    

   به عشقی این سفر را بر گزیدم

 

    به عشق روح بخشیدن به این خاک  

    صفا و خرمی دادن به افلاک

 

    طراوت می دهم خاک عطشناک  

    گل و سبزه بر آرم از دل خاک

 

    لبان خشک ریشه روح بخشم  

    صفا بر ساقه مجروح بخشم

 

    لبان خشک صحرا تر کنم من   

   و زرع زارعان را زر کنم من

 

    تویی محصول رگباری پریشان   

    فرو باریده با رعدی خروشان

 

    تویی سرکوبگر من اهل رویش  

    تویی توفنده و من پای پویش

 

    تو ویران می کنی اما من آباد   

   تو زندان می کنی اما من آزاد

 

    تو مرگ آری ولی من زندگانی  

    تو وحشت آفرینی من امانی

 

   تو و قدرت من و مهر و محبت

  تو و خودکامگی من عشق و رحمت

 

   جهان را سبز می خواهم تو تیره  

    بشر را خِیر می خواهم تو خیره

 

   نگاه من صفای صبحگاهی است  

  پگاه تو همه غرق سیاهی است

 

   تو گر خشم و خشونت واگذاری  

   توانی در دل ما پا گذاری

 

   تو هریک قطره ات یک دُرِ ناب است

    برای دشت های تشنه آب است

 

   تو چون من می توانی جان ببخشی  

    بر اوج آسمان دل  درخشی

 

   ز کین تا مهر تو یک گام  راه است

   پس از ظلمت سرای شب پگاه است

 

   بیا در آینه  ایثار  بییم        

    برای ریشه ها رشد آفرینیم

 

    بیا جاری شویم و جان ببخشیم  

    صفا بر سبزه و انسان ببخشیم

 

    فدا گردیم و فردا را بسازیم    

  جهان پر سبزه و زیبا بسازیم

               —---------------------------------------------------
برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید :

telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(283)  


گفتن و شنفتن !


من شهریاری را دیدم « دوستدار گُفتن » و « بیزار از شنُفتن »!

  او همه شهروندان را در « شنفُتن، زُلال» می خواست 

،اما در « گُفتن، لال ». 

در نتیجه ملت عادت کردند به « فهمیدن و نگُفتن »  

و « حقیقت را نهُفتن ». 

« عطش شنیدن » و « آتش کاویدن » دو نعمت بزرگ است؛

اما شهریاران خودکامه نه « گوشی برای شنیدن » دارند 

و نه « هوشی برای فهمیدن »!

اینان « خودکامه دهر» اند ،ولی خود را «علامه شهر » می دانند؛ 


 دیگران را سراپا «گوش »،اما « خاموش » می خواهند!

این « جُرثومه های فساد » و « اُعجوبه های عناد »

« وجود»شان پر از « کمبود » است 

و « تار و پود»شان پر از « رهنمود »!!

 اینان « شنُفتن نمی دانند»

و جز « گفتن نمی توانند »!!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------------------

نوش : شهد،عسل،انگبین،هرچیز گوارا و شیرین      

جُرثومه : اصل، ریشه،خاک دور ریشه درخت،خانه مورچه،میکرب

اُعجوبه : شگفت آور،شخص عجیب،چیزی یا کسی که مردم را به تعجب اندازد

عناد : ستیزه کردن،کجروی،گمراهی،گردنکشی،لجاج،ستیزه

-------------------------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : 

telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۲۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

 غرور حاکمان  


       عامل مشارکت گریزی مردم / 7 (واپسین بخش)

 #شفیعی_مطهر


مشارکت مردم، راه تعدیل قدرت است

گسترش و تعمیق مشارکت مردم در همه امور جامعه و حکومت در قالب نهادهای مدنی و تشکل های گوناگون، بهترین راه تعدیل قدرت فردی در هر جامعه است. بدیهی است تشخیص اکثریت مردم و تصمیمات اتّخاذ شده توسط عموم مردم به صواب نزدیک تر است، تا تشخیص و تصمیم فردی.

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:

«لا تَجتَمعُ اُمَّتی علی الخطاء».  

امت من بر خطا اجتماع نمی کنند.

شهید محمد باقر صدر بر همین حقیقت تصریح می کند:

«درصد خطای یک امت خیلی پایین تر از درصد خطای یک فرد است.»

«کارل کوهن» اشتباهات احتمالی حکومت را با ملت مقایسه می کند:

«اشتباه یک ملت، کمتر از اشتباه یک حکومت است.»

«منتسکیو» توزیع قدرت بین ملت و پرهیز از تمرکز قدرت در یک فرد را خطرناک می داند:

«نباید به هیچ کس قدرت مطلق داد؛ زیرا هیچ فردی آن قدر با فضیلت نیست که قدرت مطلق را در دست داشته باشد و فاسد نشود.»                            

پس لازمه یک حکومت مردمی و غیر استبدادی، مشارکت مردم است.

«هانا آرنت» حکومت مردم سالاری یا دموکراسی را این گونه تعریف می کند:

«دموکراسی یعنی آن که مردم از طرق بسیار آزاد و دموکراتیک بتوانند حق حاکمیّت خود را واگذار، و به راحتی پس بگیرند. هر گاه جریان انتقال قدرت و یا وکالت دائمی مردم به یک فرد، حزب یا جریان سیاسی تحقق پیدا نماید و امکان برگشت آن میسور نباشد، دموکراسی ذبح شده است؛ زیرا وکالت دائمی از سوی مردم به یک نقطه دیگر به معنی نزول از ارزش های دموکراتیک است.»
 

پایان
 —---------------------------------------—

پاورقی ها

1-  سرّ الصّلوة، ص68

2-  تفسیر سوره حمد، جلسه دوم

3-  بیانات امام در روز نیمه شعبان 1405

4-  فرقان،43

5-  بحار الانوار، ج70، ص64

6-  تنبیه الخواطر، ص53

7-  اصول کافی

8-  الاسراء، 70

9-  نهضت های صد ساله، انتشارات صدرا، ص26

10-  همان، ص42

11-    حماسة حسینی، ج3، انتشارات ص درا، ص24

12-   اخلاق اسلامی، محمد علی سادات، صص125-121

13-    قرآن، ترجمه بهاءالدین خرّمشاهی، ص395

------------------------------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : 

telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۵ ، ۰۹:۴۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(282)

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

آنجا که « بال » نیز « وبال »است! 


من بسیاری را دیدم که نه « معمای راز » می فهمیدند 

و نه « معنای پرواز » را ؛ 

بنابراین در برابرشان هر چه بیشتر بر « موج مهر می راندی »

 و خود را بر « اوج سپهر می رساندی »، 

کوچک تر به نظر می رسیدی!  

آن که « ریشه راز » و « اندیشه پرواز » را می داند،

« بال » را نیز « وبال » می بیند !

اما کسی که « جهان بینی » اش تا « نوک بینی » است،

« سرزمین آب و آفتاب را می جوید »،

اما « صحرای سرد سراب را می پوید » !

 او نه « راز را برمی تابد » و نه « پرواز را درمی یابد »!

 

#شفیعی_مطهر


نایت اسکین

وبال : سختی،عذاب،سوءعاقبت،وخامت امر

تصاویر زیباسازی نایت اسکین

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : 

telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۵ ، ۰۶:۳۱
سید علیرضا شفیعی مطهر