سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

هر پگاه نو با یک نگاه نو 

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب 

 

             ویژه عید فرخنده مبعث پیامبر اکرم(ص)

 

من هیچ انسانی را ندیدم که در « حرای تکوین » از سوی« خدای جهان آفرین » 

به « رسالتی بزرگ » و « ماموریتی سترگ » برانگیخته نشده باشد.


 من با « نگرشی ژرف تر» و « نگاهی شگرف تر» هیچ آفریده ای را نیافتم،

مگر این که از سوی « آفرینشگر حکیم» 

به « رسالتی عظیم » برانگیخته نشده باشد.

بنابراین ،« مبعث » برای جهان بشریت نه تنها ،« فرهیختن کرام »، 

که « برانگیختن عام » است.

 همه « موجودات » در پهندشت « کائنات» 

هر یک برای انجام «ماموریتی ویژه» و «رسالتی آویزه» 

برای پیمودن« راه کمال » 

و انجام وظیفه از سوی « ذات ذوالجلال» آفریده شده اند.

انسان به عنوان « اشرف مخلوقات» و « ارشد موجودات» 

« رسالتی بس خطیرتر» و « ماموریتی بسیار چشمگیرتر» بر عهده دارد. 

مسئولیت دشوار هر انسان یافتن « رسالت اصیل» 

و « نقش بی بدیل »خود در عالم هستی است. 

هر انسان بخشی از این« پازل حکیمانه» 

و « نقشه جاودانه» را به کمال می رساند. 

اینجاست که مفهوم این « سخن سترگ » و « پیام بزرگ» مولا(ع) تبلور می یابد که:

« مَن عَرَفَ نَفسُه فَقَد عَرَفَ رَبَّه»؛ 

راه خداشناسی از مسیر خودشناسی می گذرد.

 نیز معنی این پیام عظیم پیامبر(ص) تجلّی می یابدکه: 

« رَحِمَ اللهُ امرِء مَن عَرَفَ قَدرَه » ؛ 

خدا رحمت کند انسانی را که قدر خود ( و رسالت خود) را بشناسد.  

همچنین علی علیه السّلام فرمود:

« رَحِمَ اللهُ امرِء عَلِمَ مِن اَینَ وَ فی اَینَ وَ اِلی اَینَ». 

 خداوند رحمت کند کسی را که بداند کجا بوده و کجا هست و کجا خواهد رفت.

 

 بنابراین سالروز بعثت پیامبر اکرم(ص) 

نه تنها روز برانگیخته شدن این «بشیر بشر» و «قدیرِ قَدَر» نیست ، 

و مبعث نه تنها گلی است که در حرا شکفت 

و عطر « دلاویز » و گلبرگ « رنگ آمیز» آن 

تا ظهور « قائم امامت» و « قیام قیامت » ، 

« تاریخ زمان » را « عطرآگین» و« جغرافیای زمین» را،« رنگین کرد»؛ 

بلکه این رویداد عظیم یادآور برانگیخته شدن همه «انسان ها» 

در همه «دوران ها»ست برای انجام ماموریت خود. 

آری مبعث چشمه ای بود که از فراز حرا « جوشید» 

و زلال آن بر بستر تاریخ « خروشید» 

و بوستان های مکرمت را « کرامت »بخشید و گلستان های سعادت را «طراوت ». 

 اکنون ما در این روز «بشکوه» با بیانی «حق پژوه» 

ضمن عرض تبریک به همه « باورمندان رسالت» و « رهپویان نبوّت »، 

از خداوند حکیم مسئلت داریم که ما را دست گیرد 

و در شناخت و انجام رسالتمان یاریمان فرماید .

                                               در کسب رضای حق موفق باشید

 

                                                       #شفیعی_مطهر

 

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : @amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۷ ، ۰۶:۴۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 912)

 

  «خوداتّکایی» راز و رمز «شکوفایی»!

 

من «پرندگانی شاد» و «مرغانی آزاد» را دیدم،

که دسته جمعی با یک «راهبُرد» روی شاخساری «تُرد» نشسته اند.

 آنان از «نشستنِ بسیار» و «شکستنِ شاخسار»، 

نه «حالتِ بیمی» دارند و نه «ملالتِ وَخیمی»!

 زیرا اتّکای آنان نه به «استحکامِ شاخه نهال»،که به «استخدامِ پر و بال» است.

میزان بی نیازی هر «انسان» نسبت به «دیگران»،

به اندازه «توانمندی های ذاتی» و «نیرومندی های حیاتی» خود اوست.

انسان به اندازه ای که از اعتماد به نفس «بکاهد»،

هر چیز را از دیگران «می خواهد»!

انسانِ «خودساخته» و «خودشناخته»،

پس از «اتّکالِ الهی» و «اتّکای به خودآگاهی»،

نگاهش به «بازوی پُرتوان» و «زانوی پایندانِ» خویش است.

او «دامن همّت بر کمر می بَندَد» و «دامنه طاقت را درمی نَوَردَد»،

«کوه را در شکوه ،بنده» می سازد و «نستوه را در ستوه،شرمنده»!

و از زبان «شاعر شیراز»،«حافظ سرافراز» می سراید:

گر چه گردآلودِ فقرم شرم باد از همّتم

گر به آب چشمه خورشید دامن تر کنم

او نه تنها در «گفتار»،که در «رفتار» به اثبات می رساند که:

«خوداتّکایی» راز و رمز «شکوفایی» است.

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

اتّکا:  تکیه کردن تکیه داشتن

وَخیم: سخت ،دشوار ،سنگین، ناگوار، ناسازگار

استخدام: خدمت خواستن، به خدمت واداشتن، به کارگماشتن

اتّکال: توکُّل کردن، اعتمادکردن، کار خود را به کسی واگذاشتن و به اعتمادکردن

پایندان: ضامن،کفیل،پذیرفتار،میانجی

ستوه: خسته و درمانده، افسرده و ملول، به تنگ آمده

نستوه: خستگی ناپذیر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۷ ، ۰۶:۰۱
سید علیرضا شفیعی مطهر


  

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 911)

 

«نادان حقیقی» و «ناتوان تحقیقی»کیست؟!

 

«دانستن»، تنها «نشانه دانایی» و «ندانستن»، تنها «گمانه نادانی»نیست؛

بلکه «نادانِ حقیقی» و «ناتوانِ تحقیقی» 

کسی است که بر نادانی ،«مُداومت» و در برابر دانایی، «مُقاومت» می کند.

همه ما هرگاه احساس کردیم که دیگر نه «آزی به دانشِ بیشتر» داریم 

و نه «نیازی به بینشِ بهتر» ، 

از آن لحظه آماده «نوشیدنِ زهرِ جهل» باشیم و «خروشیدنِ قهرِ ابوجهل» .

هیچ «انسانی» در هیچ «زمانی»، 

نمی تواند از دانستن، «بی نیاز» و از ندانستن ،«سرفراز» باشد.

هیچ انسانِ «فرجاد» هر چند «با استعداد»

نمی تواند در عرصه «دانش» و «بینش»،

بر «چکادِ رفیعِ کمال» و «عمادِ منیعِ استکمال» «دست بساید»

و در سایه سار «کمالِ مُطلق» و «مُتعالِ موفّق» «بیاساید»! 

هر «کس» در هر «نَفَس»،

باید خود را «نیازمندِ دانایی» و «آرزومندِ دانش افزایی» بداند!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

مُداومت: ادامه دادن، دوام دادن

آز: حرص و طمع،آرزو و خواهش بسیار،افزون خواهی از هر چیز

قهر: چیرگی، غلبه کردن

فرجاد: فاضل، دانشمند

عماد:تکیه گاه،بنای بلند

مَنیع: استوار و بلند،جای بلند و سخت و دست نایافتنی

استکمال: طلب کمال و تمام کردن،به کمال رسانیدن

مُتعال: بلندشونده،بسیار بلند

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۷ ، ۰۵:۴۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 910)

 

  «مَنِش» یا «تَنِش»؟!

 

من کسانی را «واقعاً ثروتمند» و «قاطعاً ورجاوَند» می دانم،

که نه تنها «گنجینه حکمت»،که «نقدینه نعمت» دارند،

نعمت هایی که آن ها را نه با «پول می توان خرید»

و نه با «تیول می شود سنجید»!

در مقابل برخی اشخاصِ «دون» و افرادِ «زبون» 

به گونه ای «فقیر» و «حقیر»اند،

که تنها دارایی آنان «پولِ فراوان» است و «تُیولِ بی کران» !

بزرگی و بزرگواری نه «سودای اموال» است و نه به «ارضای امیال»،

بلکه به «درکِ زُلال» و «ترکِ امیال» است.

انسانِ بزرگ اگر بنازد،به «مَنِش» می نازد، نه به «من» 

و اگر بتازد،به «تَنِش» می تازد،نه به «تن»!

خردمند با «ارزش های انسانی می بالد»

و از «لغزش های نفسانی می نالد»!

او «رشد و رشاد» و «رشادت و ارشاد» را 

در «فضایل الهی» می بیند،نه در «رذایل تباهی»!

بکوشیم تا به انسانیت «بیَرزیم» و به انسان ها «مهر بوَرزیم»!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

مَنِش: خوی،سرشت،طبیعت،همت

تَنِش: فریب،درگیری

ورجاوند: بلندپایه، ارجمند، برازنده، نیرومند

تیول: ملک و آب و زمینی که در قدیم از طرف شاه به کسی واگذار می شد

دون: پست ،خسیس ،سفله ،فرومایه 

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۷ ، ۰۵:۵۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 909)

 

«انوارِ دیانت» یا «ابزارِ سیاست»؟!

 

بنا بود «مکتبِ نورِ دیانت»،«شبِ دیجورِ سیاست» را روشن کند.

ولی متاسّفانه «انوارِ دیانت» به «ابزارِ سیاست» تبدیل شد.

 در «نگاهِ شهریارانِ خودکامه»،نه در «دیدگاهِ شهروندانِ عامّه»

دین در «ارزیابی،بدترین دروغ» است،

ولی به عنوان وسیله «کامیابی، بهترین یوغ» .

بنابراین«زشت ترین بیداد» و «بدسرشت ترین استبداد»،

«بیدادِ آیینی» و «استبدادِ دینی» است!

 در نظام های غیردینی اگر حکومت «زور بگوید» و «راهِ تزویر بپوید»

و مردم ناگزیر علیه آن «بپاخیزند» و با آن «بستیزند»،

حکومت ها با ساز و برگِ «تانک و تفنگ» و «انگ و نیرنگ»،

می کوشند «آشوب» را «سرکوب» کنند،

ولی در نظام های دینی ،هرگاه شهروندان «برآشوبند»،

آنان را با سلاحِ دین «سرمی کوبند»!

چون «ابزارِ آیین» و «جنگ افزارِ دین» ، 

به نامِ «تقابُل با تهاجُم» در «مقابلِ مردُم » قرارگیرد،

این «سیمای زیبای آیین» و «صدای رسای دین» است،

که در نگاه مردم،«منفور» و در نتیجه ،«مهجور» می شود!

زنهار که از «دین،ابزار» بسازیم و از «آیین،جنگ افزار»!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

 یوغ: چوبی که هنگام شخم زدن زمین روی گردن گاو می گذارند و گاوآهن را به آن می بندند

تزویر: دروغ پردازی،مکرکردن،ریب دادن،دورویی،گول زدن

انگ: نشانی و علامتی که روی کالاها می زنند،انگ زدن: متّهم کردن

 مهجور:جدامانده، دورافتاده

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۷ ، ۰۶:۱۸
سید علیرضا شفیعی مطهر


  

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 908)

 

«دردآشنا» و «آشنا به شنا»

 

من در شگفتم از کسانی که «دردآشنا»یند و «آشنا به شنا»،

امّا نه « دل به دریا» می زنند و نه «سر به صحرا»!

اگر «رَهنوَردی خودآگاه» هستید و «دردی جانکاه» 

«درونتان را می سوزد»،چرا از «بیانتان آتش نمی افروزد»؟!

اگر «دلِ شعله ور» و «جان پُراخگر» دارید،

چرا به آتش نمی کشید «وجدان های به خواب رفته» 

و «جان های از هُرمِ سرابِ تَفته» را؟!

آیا این «عطشِ درون» و «آتش اندرون» 

نباید برای شما «دودی» و برای خلق،«سودی» داشته باشد؟!

 اگر دردی بر «جگر،اخگر» و بر «سر،شَرَر» می زند،

چرا بر «شر،تَشَر» و  بر «قصرِ قیصر،آذر»نمی زنید؟! 

آنان که در «وَهم اند» و حقیقت را «نمی فهمند»،

«نادان» اند،نه «بی وجدان»؛

ولی کسانی که خود را «آگاه» و برای مردم،«پناه» می دانند،

ولی «فریاد» را «فرایاد» نمی آورند

و «بیداد» را «داد» می پندارند،

اینان خود،«پستِ تبه کار» اند و «همدستِ اشرار» !

مگر «وجدان های آگاه» و «انسان های خودآگاه»،

می توانند این همه «آلام را ببینند» و «آرام بنشینند»؟!

مگر می توان این همه «فریادِ استمداد» را شنید و از «وِداد و امداد» دریغ کرد؟!

مگر می توان انسان بود و «فنای فضایل» و «جفای رذایل» را 

«نگریست» و «نگریست»؟!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------

اخگر: آتش،پاره آتش،تکه هیزم یا زغال افروخته

هُرم: گرمی آتش،شعله آتش

تَفته: گداخته،سرخ شده از حرارت آتش

شَرَر: شرار،جرقّه،آنچه از آتش به هوا بپرد

آذر: آتش

تَشَر: پرخاش،عتاب،کلمه ای که از روی خشم به کسی گفته شود

فرایاد: به یادآوردن

وِداد: دوست داشتن،دوستی،محبت

نگریست(اولی): نگاه کرد،دید

نگریست(دومی): گریه نکرد

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۷ ، ۰۵:۲۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 905)

 

 «بهارِ طینت» و «بهارِ طبیعت»

 

«هر سال از بهارِ طبیعت، یک فصل» دارد، 

ولی «هر لحظه از بهار طینت، صد اصل»! 

گُل های طبیعت یک «فصلِ شکُفتن» دارند و سه «فصلِ خُفتن»،

ولی برای گُل های طینت «هر لحظه فصلِ شکوفایی» است 

و «هر لَمحِه اصلِ نوزایی»!

ما می توانیم همواره دلی «همیشه بهار» و خردی «اندیشه مدار» داشته باشیم!

ما هر لحظه می توانیم در «درونِ طینت بشکفیم» و «اندرونِ ظلمت را بشکافیم»!

نَفَسِ ما می تواند نه تنها «بهارین» ،که «بهارآفرین» باشد.

«انسانِ آزاده» اگر «اراده» کند،

می تواند «در خزان، بوستان را برویاند»

و «در زمستان،گلستان را بشکوفاند»!

ما می توانیم همیشه سبزِ سبز«بمانیم» و با زبان سرخِ سرخ «بخوانیم»!

بیاییم از «دنیای دون» و «افلاکِ گردون» ،

«خزانِ زردی را بزداییم» و «جهانِ جوانمردی را بستاییم»!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

 طینت: خلقت،جبلّت،سرشت،خوی

لَمحِه: یک بارنگریستن با شتاب به چیزی نظرکردن

دون: پست،سفله،فرومایه،پایین و فرود نقیض فوق

گردون: چرخ،هرچه دور خود یا گرد محوری بچرخد،آسمان

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۷ ، ۰۵:۵۰
سید علیرضا شفیعی مطهر


  

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 904)

 

«مهارتِ گفت وگو» یا «شرارتِ های و هو»؟!

 

من ملّتی را دیدم که با «هَذیانِ خیالی» در «دورانِ خردسالی» مانده بودند.

این ملّت «سال های توبیخی را گذرانده» ،

ولی «سوال های تاریخی را نخوانده» است.

سال ها بل قرن ها «خدایگان» چون «دایگان» ،

این ملّت را ظاهراً «ارشاد»!! کرده اند،

امّا باطناً جلوی «رشد و رشادِ»آنان را گرفته اند!

هر گاه این «نوزادگان» خواسته اند چون «آزادگان» ،

«آزادانه ببالند» و «خردمندانه بسگالند»،

«با تشدید،سرکوب» و «با تهدید،مرعوب» شده اند! 

هر یک از این مردم یک «سینه فریاد» دارند و یک «گنجینه استعداد»،

امّا نه «گوشی برای گفتن» می یابند و نه «هوشی برای شنُفتن».

حاکمی که تنها «زَر می جوید» و «زور می گوید»،

به جای «مهارتِ گفت وگو»،تنها«شرارتِ های و هو» دارد!

هر «شاهِ بدسگال» هر چند با «جاه و جلال»

اگر نتواند با شهروندانِ خود «رویاروی»،«زبانِ گفت و گوی»را بگشاید،

قطعاً «راهی جز زوال» و «چاهی جز وبال» در پیش روی ندارد!

 او در دریای خشمِ ملّت نمی تواند «موجِ خروشانِ خفته»

و «اوجِ آتشفشانِ نهفته» را ببیند!

آن گاه «گوش را می گشاید»،که خشمِ ملّت،«هوش را می رباید»!

و دیگر نه از «تاک،نشان» می ماند و نه از «تاک نشان»!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------

 هَذیان:  بیهوده گویی در حالت بیماری یا خواب،پریشان گویی

توبیخ: نکوهش،سرزنش،نکوهیدن

سگالیدن: اندیشیدن، فکرکردن، رای زدن

تاک: درخت انگور،مُو

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۷ ، ۰۶:۲۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو 

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 903

 

«کارِ تفنگ» و «ابتکارِ فرهنگ»

 

«گُلِ فرهنگ» بسی بهتر و نافذتر از «گُلوله تفنگ» است،

زیرا «با بهینه سُرعت می شکفد» و «سینه ظُلمت را می شکافد»!

«شمیمِ فرهنگ» بر بالِ «نسیمِ پیشاهنگ» می نشیند

و از «باختر تا خاور» و تا «ژرفای باور» پیش می تازد،

نه «خطوطِ مرز می شناسد» و نه از «سقوط ارز می هراسد».

گلوله تفنگ «چون می ستیزد»،«خون می ریزد»،

ولی گُلِ فرهنگ،تنها با «تحجُّر می ستیزد» و «تفکُّر را برمی انگیزد».

تفنگ ،«راهِ زوال را می پوید» و «چاه ضلال را می جوید» ، 

ولی فرهنگ،«جُرعه زلال اندیشه را می نوشد» 

و «نغمه لایزال همیشه را می نیوشد»!

فرهنگ،«بذرِ حیات می پاشد» و جنگ،«جوامع را فرومی پاشد»!

بیاییم اگر می جنگیم ،با جنگ بجنگیم

فرهنگ به «دوام هستی» می اندیشد

و «تفنگ »،به «انهدام و نیستی»!

انسانِ متمدّن برای «ادامه زندگی» و «برنامه ارزندگی»  

نه به «کارِ تفنگ»،که به «ابتکارِ فرهنگ» نیاز دارد.

 هیچ «خردپیشه عالی» نمی تواند هیچ «اندیشه متعالی» را 

در اذهان جامعه به صورتِ «بهینه»،«نهادینه» سازد،

مگر این که آن را با «یاسای هماهنگ» در «سیمای فرهنگ» عرضه کند.

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

 تحجُّر: سنگ شدن،سفت شدن ،سخت شدن

ضلال: گمراهی،گم شدن

لایزال: زوال ناپذیر،بی زوال،جاوید،ابدی

نیوشیدن: شنیدن گوش کردن گوش فرادادن به سخن کسی

یاسا: رسم وآیین،قاعده و قانون

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۷ ، ۰۷:۲۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو 

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 902

 

«کمال» یا «استکمال»؟!

 

 من چون «حیات را ارزیابی» و «ممات را ارزشیابی» کردم، 

دریافتم که باید به گونه ای «خدای را بندگی» و «عمرم را زندگی» کنم،  

که هرگاه نه تنها «فرزندان»،که بل همه «علاقه مندان»، 

 بخواهند«مفاهیمی بزرگ» و «ارزش هایی سترگ»،

چون صداقت،عدالت و حرّیّت را به یاد آورند، 

مرا «ارزش مجسّم» و «مجسّمه ارزش» بپندارند؛ 

اما افسوس....   

در این راه بسی «گام برداشتم» و هر «گام را اقدام انگاشتم»،

ولی هیچ «گاه» را «پگاه» ندیدم و با هیچ «گام» به «کام»نرسیدم.

اکنون در «واپسین نَفَس ها» و «آخرین هَوَس ها» درمی یابم 

که مهم، «رفتن به سوی کمال» است ،نه «تَفتَن در آرزوی محال».

هدف زندگی «به مقصد رسیدن» و «مقصود را دیدن» نیست.

ما باید به سوی هدف هایی «بشتابیم» که بتوانیم به آن « دست یابیم»!

کمال انسان اگر «بدایت» دارد ،«نهایت» ندارد!

انسان یک «آن» در این «جهان»،

نباید «هدف را فراموش» کند و «شرف را به فروش» رسانَد.

اگر «قصد،تعالی» باشد،قطعاً «مقصد،متعالی» است.

اگر «بانی ساخت» و «مبانی شناخت»را درست بشناسیم،

قطعاً نه «راه» را گُم می کنیم و نه «همراه» را!

انسان باید همیشه و همواره به سوی «قُلّه شرف» و «قلعه هدف»،

«راه بپوید» و «جاه بجوید»!

هر «گوینده مغرور» و هر «پوینده مشهور»،

از هر «مکتبِ ناعادلانه» و حتّی «مذهبِ نابِخردانه»،

که انسان را از «راه بازدارد» و به «بیراه وادارد»،

گر چه «سوادِ حَرّافی»هم داشته باشد،«سودایِ انحرافی» دارد!

 

#شفیعی_مطهر
 

--------------------------------------------

تَفتَن:  تافتن،گرم شدن،گداختن،سرخ شدن و گداختن در آتش

بدایت:آغاز،اول چیزی ،اول کار

جاه: قدر و شرف،علوّ منزلت،فرب و شکوه،مکان،منزلت،جایگاه

حرّافی: تندی و زبان گزی،زبان آوری

سودا: خیالبافی،فساد فکر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۷ ، ۰۶:۴۴
سید علیرضا شفیعی مطهر