سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۱۸ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد427


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من خودکامگان نورستیز و شهریاران قلم گریز را دیدم که به قلم چنان می نگریستند که به ابزاری مرگ آور و سلاحی ویرانگر.


من چه بسیار اهالی قلم را دیدم که در راه روشنگری قلم زدند .اینان بر سر باور جان باختند و بدین سان بهای روشنگری را پرداختند.

من چه بسیار بینا را بدون بینش و راهبر را بدون روش دیدم.

من نبرد مشت های خشمگین با تانک های پولادین را دیدم.سرانجام این مشت های حق باور بود که بر تانک های تندر پیروز شد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من مبارزه با بیداد و پیکار با استبداد را برترین کار و بهترین پیکار دیدم؛ زیرا با نفی بیداد و مرگ استبداد ،باورمندان اندیشه استبداد نیز در عرصه آزادی بیان بهتر می توانند حرف خود را بزنند.

ادامه دارد...

                        شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۳ ، ۰۶:۵۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد423


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من بالاترین مدارج کمال و برترین میزان خصال را  در بی نیازی از تعریف و تمجید دیگران دیدم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من بسیاری از افراد را دیدم که ترجیح می دهند بدبخت باشند، و مردم آن ها را خوشبخت بدانند تا این که خوشبخت باشند و مردم آن ها را بدبخت بدانند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من چشم همیشه حقیقت بین را بهتر و مطمئن تر دیدم از گوشی که گاهی دروغ هم می شنود!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من هرگز از دست دادن چیزی را در زندگی اندوهبار و دل آزار ندیدم ؛ زیرا وقتی برگی زرد از درخت می افتد ، برگی سبز و تازه آماده جایگزین شدن است.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من در زندگی چیزی سپیدتر از سینه و پاک تر از آیینه ندیدم ؛ اما آیینه نیز با همه یک رنگیش دست چپ و راست را به تو اشتباه نشان می دهد.

ادامه دارد.....

                         شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۳ ، ۰۸:۰۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد426


تصاویر زیباسازی نایت اسکین


nashnal (74)

من شهری را دیدم گم شده در ابرهای اسارت و خفته در قبرهای قساوت؛نه نوایی که از نایی برخیزد و نه اهورایی که با اهریمن ستیزد. در باغ ها و بوستان ها تنها زاغ و زغن می خواند و اهریمن فرمان می راند.نفس ها محبوس اند و قفس ها پر از ققنوس.

aks-jadid (17)

من نماد مدرنیزم را در دست های مونالیزای مدرنیست دیدم؛ نمادی که نه لبخند ژوکوند،که تلخند تند بر لب های او می نشاند. تلخند او بیانگر این بود که مدرنیته نه تنها ابزار آذرنگ* که یک فرهنگ هم هست.

KamYab.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

من فانوس دریایی را نماد روشنگری و نمود هنروری دیدم ؛در شب های تار و روزهای پیکار راست قامت و باشهامت بر پای ایستاده، نه در برابر توفان ها می لغزد و نه در مقابل امواج می لرزد. او همچنان بی دریغ نور می افروزد و به همه شعور می آموزد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

من برای کتاب عشق نه آغاز دیدم و نه پایان .این کتاب نه خواندنی است و نه نوشتنی ؛ نه گفتنی است و نه شنیدنی .این کتاب را با خون دل باید نوشت و شیرازه اش را با تار و پود جان شاید سرشت.

من دغدغه های دو نسل و وسوسه های دو عصر را دیدم. یکی در اندیشه انباشتن شکم و نداشتن درم بود و دیگری در فکر باروری مغز و داوری نغز . هر دو در آتش حسرت می گداختند و با عطش عسرت می ساختند.

ادامه دارد....  

                             شفیعی مطهر

آذرنگ :آتش رنگ،آذرگون،روشن،آتش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۳ ، ۰۶:۵۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد422


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من رنجی نهان و دردی پنهان را در زیر پوست ورم کرده جامعه دیدم؛درد و رنجی که هر از چند گاه که برای بروز بهانه ای می یابد ، با تازیانه ای می خوابد . این درد و رنج ،راهی برای درمان می جوید،ولی راه حرمان می پوید!!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من صبر را کنش در بهترین فرصت دیدم،نه واکنش در نخستین مهلت.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من بیشتر مردم این شهر را دیدم که چشم به راه آمدن فرصت هستند ،نه در اندیشه ساختن آن.فرصت های تاریخی،آفریدنی هستند ،نه آمدنی!

من خوشبختی را گمشده همه انسان ها دیدم؛اما بسیاری از آنان پس از یافتن خوشبختی خود را گم کردند.

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من افتادن برگ و میوه را دیدم. اولی به هنگام زوال می افتد و دومی به هنگام کمال؛بنابراین چون همه ما نیز گزیری جز افتادن نداریم، باید افتادن نشانه کمال ما باشد، نه پایانه زوال ما.

ادامه دارد...

                       شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۳ ، ۰۵:۴۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد421


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

succes-92-9

من سایه ام را همراهی وفادار و همسفری ماندگار دیدم؛اما آن گاه که همین همراه و همسفر نیز در تاریکی تنهایم گذاشت،دانستم که یاری همراه تر از آفریدگار و یاوری همسفرتر از پروردگار ندارم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من انسان متعصب را چون میوه ای نارس و کال با دنیایی پر از خواب و خیال دیدم که محکم به شاخه درختش چسبیده است.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من نشانه اضطراب را نتیجه  زیستن در آینده و افسردگی را گریستن بر گذشته و آرامش را نماد زندگی در حال دیدم.

Anar1[WwW.Kamyab.IR]

من دل خود را داغ تر از نار و سرخ تر از انار دیدم؛ اما دانستم که باید آن را از هر کینه و دشمنی دیرینه سپید نگاه دارم.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من انسان ها را دو گروه دیدم : گروهی غرورشان را زیر پای خود می گذارند و با انسان ها زندگی می کنند و گروهی انسان ها را زیر پای خود می نهند و با غرورشان می زیند.

ادامه دارد...

                       شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۳ ، ۰۵:۵۳
سید علیرضا شفیعی مطهر



یا تغییر کن یا بمیر!!

عمر عقاب از همه پرندگان نوع خود درازتر است. عقاب می تواند تا 70 سال زندگی کند . ولی برای این که به این سن برسد، باید تصمیم دشواری بگیرد:

زمانی که عقاب به 40 سالگی می رسد، چنگال های بلند و انعطاف پذیرش دیگر نمی توانند طعمه را گرفته و نگاه دارند . نوک بلند و تیزش خمیده و کند می شود . شهبال های کهن سالش بر اثر کلفت شدن پرها به سینه اش می چسبند و پرواز برای عقاب دشوار می گردد .در این هنگام ، عقاب تنها دو گزینه در پیش روی دارد .

یا باید بمیرد و یا آن که فرایند دردناکی را که 150 روز به درازا می کشد، پذیرا گردد . برای گذرانیدن این فرایند، عقاب باید به نوک کوهی که در آنجا آشیانه دارد، پرواز کند. در آنجا عقاب نوکش را آن قدر به سنگ می کوبد، تا نوکش از جای کنده شود. پس از کنده شدن نوکش ، عقاب باید صبر کند تا نوک تازه ای در جای نوک کهنه رشد کند. سپس باید چنگال هایش را از جای برکند. زمانی که به جای چنگال های کنده شده ،چنگال های تازه ای درآیند ، آن وقت عقاب شروع به کندن همه پرهای قدیمی اش می کند. سرانجام ، پس از 5 ماه عقاب پروازی را که تولد دوباره نام دارد ، آغاز کرده و 30 سال دیگر زندگی می کند.

 

پس بیاموزیم که :

برای پرواز به آسمان ها، منتظر نمان که عقابی نیرومند بیاید و از زمینت برگیرد و در آسمان هایت پرواز دهد. بکوش تا پر پرواز به بازوانت جوانه زند و بروید و بکوش تا این همه گوشت و پیه و استخوان سنگین را که چنین به زمین وفادارت کرده است، سبک کنی و از خویش بزدایی، آنگاه به جای خزیدن، خواهی پرید. در پرنده شدن خویش بکوش و این یعنی بیرون آمدن از زندان های اسارت .

دکتر علی شریعتی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۳ ، ۰۶:۲۴
سید علیرضا شفیعی مطهر


فناوری فوق مدرن

قصه های شهر هرت / قصه چهل و هفتم

در عصر فناوری و دانش و اندیشه همه ملل پیشرفته با همه وجود می کوشیدند و با شتاب هر چه بیشتر به سوی رفاه و رستگاری گام برمی داشتند.

مردم طاغوت زده و خودکامه پرور شهر هرت در اسارت و انقیاد خودکامه ای متفرعن چون اعلی حضرت هردمبیل گرفتار بودند. در حالی که همه مردم متمدن و بافرهنگ جهان هر روز قله های دانش و اندیشه را می گشودند و مردمشان در رفاه و سلامت بیشتر زندگی می کردند،مردم عقب مانده شهر هرت با رمالی و جن گیری و انواع خرافات می خواستند راهی به سوی فردای بهتر بیابند.

در چنین اوضاع و احوالی برخی از مشاوران خارج رفته و فرنگ دیده شهر هرت ،محرمانه و در خلوت به شرف عرض خاک پای ملوکانه رسانیدند که :

اعلی حضرتا ! امروزه بیشتر ملت های جهان پس از رهایی از یوغ استعمار،توانسته اند از اسارت استبداد نیز برهند و هر روز گام هایی به سوی دانش و فناوری بردارند و به رفاه و خوشبختی بیشتر برسند. می ترسیم بر اثر مرور زمان خبرهای آنان از راه تهاجم فرهنگی به گوش مردم شهر هرت برسد و اینان نیز کم کم فیلشان یاد هندوستان بکند!! بنابراین باید چاره ای بیندیشیم.

اعلی حضرت آروغی زدند و سری خاراندند و گفتند:

خب ! می گویید چه کار کنیم؟

یکی از مشاوران گفت: ما هم باید تا اتدازه ای در زمینه های مدرنیسم گام هایی برداریم.

اعلی حضرت هرمبیل خشمگینانه فریاد زدند:

احمق ! مگر نمی دانی ما که نمی توانیم در علم و تکنولوزی به فرنگ برسیم. مگر گفته اعلی حضرت شاه شهید ناصرالدین شاه را نشنیده ای که در فرنگ چه گفتند؟

هردمبیل آنگاه با اب و تاب برای مشاوران تعریف کردند:

میکادو ،امپراتور ژاپن با اعلی حضرت ناصرالدین شاه قاجار همزمان می زیستند و هر دو به فرنگ سفر کردند. وضع هر دو کشور ایران و زاپن در آن روزگار یکسان بود. در  آغاز حکومت«می جی»  (همزمان امیر کبیر) در ژاپن فقط چهار درصد سواد داشتند. ناصرالدین شاه وقتی پیشرفت های فرنگ را دید،گفت:

ما هرگز به پای فرنگ نمی رسیم ؛فقط باید کاری کنیم که مردم ما نفهمند در آن طرف دریاها چه خبر است؟

در اینجا یکی از مشاوران با ترس و لرز گفت:

اعلی حضرتا ! قربانت شوم،امکا میکادو بعد از مشاهده پیشرفت های اروپا گفت: ما با دو عنصر «قناعت» و «ثبات کار» باید خود را به پای اروپا برسانیم. چنان که امروزه ژاپن از کشورهای اروپایی نیز در مواردی جلوتر تست.

اعلی حضرت با شنیدن چنین سخنی فورا دستور داد این مشاور گستاخ را با اردنگی بیرون کنند و به اصطیل بفرستند! سپس روی خود را به دیگر مشاوران کرد و راه حل طلبید.

مشاوران وقتی چنین رفتاری را با همکار خود دیدند، با ترس و لرز ضمن تایید اوامر ملوکانه یک صدا گفتند: امر،امر ملوکانه است!


کاریـکاتورهای اجتـماعی، جـالب و مفهـومی

سرانجام پس از مجادلات مفصل به این نتیجه رسیدند که چون ما نمی توانیم در عرصه های توسعه فرهنگی،فناوری،اقتصادی،علمی،صنعتی و...به فرنگیان برسیم،باید با جادو و جنبل یک کار چشمگیر و فوق العاده ای انجام دهیم،که به ظاهر بالاتر از کار فرنگیان باشد و آن گاه با تبلیغات و جار و جنجال آن قدر درباره آن بزرگ نمایی کنیم تا مردم ما که عقلشان به چشمشان است،باور کنند که ما از فرنگی ها پیشرفته تریم!!

یکی از مشاوران گفت:فرنگی ها با سفینه های فضایی توانسته اند به ماه سفر کنند و نیز سفینه هایی به سیارات دوری بفرستند.ما باید اعلام کنیم که سفینه ای ساخته ایم که از سفینه های آنان پیشرفته تر است و به سیاره ای دورتر سفر می کند!

اعلی حضرت هردمبیل پرسید:مثلا کدام سیاره؟

مشاور فکری کرد و به عرض رسانید:مثلا می گوییم ما دو سیاره دوقلو کشف کرده ایم که تا کنون هیچ یک از ستاره شناسان به وجود آن ها پی نبرده بوده اند و آن ها را «چابلقا» و «چابلسا» نام گذاری می کنیم و اعلام می کنیم دو سفینه فضایی با نام های «هردمبیل یک» و «هردمبیل دو» با فضانوردانی به این دو سیاره فرستاده ایم.

هردمبیل گفت:خب !چطور این لاطائلات را به مردم بباورانیم؟

مشاور پاسخ داد: فیلم ها و تصاویری فتوشاپی!! تهیه می کنیم و آن قدر از طریق رسانه ها،و در خیابان ها و کوچه و معابر و... به طور شبانه روزی جار و جنجال می کنیم و مردم را زیر بمباران تبلیغاتی قرار می دهیم و این دفعه نیز مثل دفعات پیشین موفق می شویم و مردم هم به مرور باور می کنند. مگر اعلی حضرت خودشان بارها در رهنمودهای طلایی افاضه نفرموده اند که: «دروغ های بزرگ بگویید،ولی آن را بسیار تکرار کنید تا مردم بر اثر تکرار زیاد باور کنند.» ما می توانیم با تاسی به رهنمودهای معجزه آسای ملوکانه این خبر را نیز در اذهان مردم ساده اندیش خود جا بیندازیم.


کاریـکاتورهای اجتـماعی، جـالب و مفهـومی

...و این گونه شد که همه بلندگوهایی تبلیغاتی اعلی حضرت هردمبیل ، سال هاست شهر هرت را پیشرفته ترین،مرفه ترین و خوشبخت ترین ملل دنیا معرفی می کنند ....و مردم از شدت خوشی و خوشبختی!!می میرند!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۳ ، ۰۸:۱۵
سید علیرضا شفیعی مطهر


 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد420


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من تعامل بین انسان ها را در غیاب فرهنگ «گفت و گو» و حاکمیت خوی خشونت و «های و هو» چون درهم فرورفتن شاخ های گوزن های وحشی دیدم.در چنین وضعی ماهی مقصود در دریای گل آلود می میرد!

من در عرصه مدیریت جوامع انسانی نیروهای ناهماهنگ را نه کمال آفرین که عامل ننگ و نفرین دیدم. پاروزنان همسو،قایق را به هدف می رسانند و تلاشگران ناهمسو آن را تلف می کنند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من شمع های خاموش و خلق های بی خروش را از هجوم بادهای بنیان برانداز و توفان های پرتاخت و تاز در امان دیدم؛بنابراین دانستم که اگر در هجمه توفان ها هنوز ایستاده ام،شاید شمعم نوری می افروزد و زبانم،شعوری را برمی انگیزد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من همه آب های دریاها و اقیانوس ها را از غرق کردن یک کشتی ناتوان دیدم؛ مگر این که در داخل کشتی نفوذ کنند . بنابراین، تمامِ نکاتِ منفی دنیا روی شما تأثیر نخواهد داشت؛ مگر این که شما اجازه بدهید.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من خودکامگان را دیدم که همه گل ها را چیدند و جوانه ها درویدند تا خزان یاءس بر بوستان یاس تحمیل کنند،اما باز هم بهار به گاه خود فرارسید و سبزه ها و شکوفه ها همه جا دمید.

ادامه دارد...


                     شفیعی مطهر

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۰۶:۵۵
سید علیرضا شفیعی مطهر