سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۲۸ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(118)

 

گفت وگو راهی برای باروری باورها



 من طرفین یک گفت وگو را دیدم که غبارزدایی از سیمای یک« گفتمان» 

و شکوفایی نهال «ایمان» را به مشارکت نشسته بودند. 

آنان به هر بیان «سنگی سنگین» بر شکوه «بنای بنیادین» می افزودند 

و« غباری از سیمای ابهام» و« زنگاری از معمای پیام» می زدودند. 

 «زبان» و «قلم» دو پنجره ای است از نهانخانه «دل» 

به سوی باغ بی کران«فضائل».

گفت وگو می تواند با گشودن این پنجره ها نهال «باور» را «بارور» سازد

و «خزان ریشه ها» را با «بهاران اندیشه ها» بنوازد.

#شفیعی_مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۴ ، ۰۷:۵۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(117)



 مرگ،برگی از کتاب« زندگی»



 من مرگ را دیدم ،نه با هیئتی «زشت»،که در کسوتی« خوش سرشت».

سیمایی دیدم که نه واپسین برگ کتاب« زندگی» ، 

که آغازین بارقه آفتاب« ارزندگی» بود. 

انبانش انباشته از جوانه های« هستی» و شکوفه های« سرمستی» بود 

و خندان و بانشاط بر تارک هستی «می درخشید»

و شیفتگان عشق را سرمستی «می بخشید». 

...و مولانا چه زیبا مرگ را توصیف کرد:

مرگ اگر مرد است گو نزد من آى   

تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ 


من از او عمرى ستانم جاودان      

  او ز من دلقى ستاند رنگ رنگ

#شفیعی_مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۴ ، ۲۰:۰۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(116) 

 

برای اندیشیدن «دُرُست»باید از ریشه«رُست»

 

من سُهراب را دیدم که چشم هایش را شُست تا جور دیگر ببیند؛

اما دیگران با چشم های نشُسته، سُهراب ها ! را جور دیگر می دیدند!

بنابراین دانستم که این «فرایند بینش» یک« فرهنگ آفرینش» است.

برای نهادینه کردن این فرهنگ باید از ریشه«رُست»،بعد چشم ها را «شُست»!


#شفیعی_مطهر 


گاه گویه های مطهر   @amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۴ ، ۰۷:۵۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(115)  

 

«قبله» در انحصار «قبیله»!

 

من« قبیله» ای را دیدم که« قبله» را در «حصار انحصار» ، 

و دیگر پرستشگران را زیر« نگین اقتدار» خود می خواستند. 

خدای آنان به اندازه ای کوچک بود که 

نه تنها در« افق دل» ، که در «فلق فضایل» نیز دیده نمی شد. 

خوشنودی آن خدای در خوشنودی آنان 

و خشم او در تمایل آنان تجلی می یافت. 

#شفیعی_مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۴ ، ۰۹:۵۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(114)


هر «انسان» یک« قهرمان»!

 من شهریاری را دیدم که شهروندان را «آزاد» می خواست و دیار را ،« آباد» ؛

قهرمان زدگی را «می زدود» و مردم را به قهرمانی« می ستود».

در نگاهش هر «انسان» می توانست یک« قهرمان»

و هر «شهروند» یک« خردمند» باشد.

اما چون خداوندان زور و زر و تزویر،« چیره» و

و اسیران جور و جهل و جمود،« خیره» بودند؛

همه دست به دست هم دادند و کوشیدند تا.....

«شمع وجودش» را «خاموش»

و «جمع خشنودش» را «فراموش» کنند!

اما.....!!

#شفیعی_مطهر

خیره : سرگشته،حیران،متحیر،فرومانده،بیهوده،عبث،هرزه
 
گاه گویه های مطهر @amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۴ ، ۰۷:۴۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

 کار وابتکار؛مبنای ارزش است!

 #شفیعی_مطهر


پس از تولید ثروت، این ثروت باید به صورت عادلانه و موزون در جامعه توزیع گردد. در مکتب اقتصادی اسلام دو امر به عنوان هدف اصلی ارائه شده است: 

 1- عدالت اقتصادی نسبت به درون جامعه. 

  2- قدرت اقتصادی نسبت به بیرون جامعه.

 (هادوی تهرانی مهدی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام، ص ۵۶)

 امام صادق (ع) می‌فرماید: اگر عدالت در میان مردم برقرار می‌شد، همه مردم بی‌نیاز می‌شدند. 

«لو عدل فی الناس لاستغنوا».(کافی،ج۱،ص۵۴۱)

قرآن کریم می‌فرماید: ثروت نباید تنها در میان ثروت مندان گردش داشته باشد (حشر، آیه ۷ ،کی لایکون دولة بین الاغنیاء منکم)، بلکه باید به دست مستمندان نیز برسد. از این رو در اسلام تکالیف مختلف مالی؛ مانند زکات ، خمس و صدقه وضع شده است، تا ثروت جامعه به فقرا نیز برسد و افراد جامعه در یک سطح و طبقه رشد اقتصادی داشته باشند و شکاف و اختلاف طبقاتی بین آحاد جامعه کمتر شود و در نهایت از بین برود.

اگر عالمی ثروتمند شود، هیچ اشکالی ندارد. آن چه مذموم است، دل بستن عالم به دنیا است. اگر دنیاپرستی و مال پرستی برای مردم عادی روا نباشد_ که روا هم نیست – برای عالمان دینی به طریق اولی شایسته نیست، از این رو از حضرت عیسی (ع) نقل شده است که فرمود: 

دینار، بیماری دین  و عالم ،طبیب دین است، پس زمانی که دیدید طبیب مرض را به خودش چسبانده است، نسبت به او بدبین باشید و بدانید که خیر خواه دیگران نیست . 

کسانی که بدون انجام کار به وسیله استثمار سربار جامعه می شوند، و از دسترنج دیگران زالو وار بهره مند می گردند، دور از رحمت خدا هستند:

 رسول خدا (ص) «مَلْعُونٌ مَنْ اَلْقی کَلَّهُ عَلَی النّاس»

 «هر کس در زندگی خویش بار دوش مردم شود از رحمت خدا محروم است.»

(وسائل، ج ۱۲ ، ص۱۸)

 دستیابی بر ثروت و منابع و نعمت ها جز از طریق کار با راه صحیح شرعی ممنوع و نامشروع است:

 «… وَلاتَاکُلُو اَموالَکُم بَیْنَکُم بِالباطِلِ»(بقره،ی۱۸۸)

 «اموال خویش را میان خود از راه باطل مصرف نکنید.»

 در اسلام ارزش کار تا بدان پایه بلند است که این سخن پیامبر اکرم (ص) یک اصل اقتصادی شمرده شده:

 «مَنْ اَحْیا اَرْضاً فَهِیَ لَهُ»؛ 

هر کس زمین بایری را آباد کند، آن زمین از آن اوست.

 و بیکاری به قدری مذموم و نکوهیده است که هر نوع آن محکوم است:

 پیامبر اکرم(ص):«لارُهبانیةَ فِی الْاسلامِ» 

در اسلام رهبانیت و تارک دنیا شدن وجود ندارد.

 امام موسی بن جعفر علیه السلام می فرمایند:

 «اِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ یُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوام الفارغ» «وسائل، ج۱۲، ص۳۶»

 «همانا خدای مقتدر و شکوهمند بندة پر خواب و بیکار را دشمن دارد.»

 بر عکس زحمتکشان از نظر اسلام مجاهدان راه خدایند:

 امام صادق (ع) : «اَلْکاذُ عَلی عیالِهِ کَالْمُجاهِدُ فِی سَبیل الله»(وسائل،ج۷ ،ص۴۳)

 اسلام کار کاذب با کسب درآمد بدون انجام کار مفید را نامشروع می داند:

 امام صادق(ع):

 «من هیچ خوش ندارم آسیابی را اجاره کنم و همان آسیاب را با قیمتی بیشتر به دیگری اجاره دهم، بی آن که در این میان لااقل ضمانتی بر عهده گرفته یا در آن آسیاب کار تازه ای انجام داده و آن را مجهزّتر کرده باشم.»

(وسائل، ج۱۳، ص۲۵۹).

 برادر امام موسی کاظم(ع) از آن حضرت می پرسد: 

«شخصی یک ماده غذایی را می خرد، آیا می تواند پیش از آن که کالا را تحویل بگیرد، آن را به دیگری بفروشد؟

 امام (ع) می فرمایند:

 «اگر با سود بفروشد، نمی تواند پیش از تحویل گرفتن آن را به دیگری بفروشد؛ ولی اگر مایه کاری بفروشد، یعنی به همان قیمت خرید، بدون سود بفروشد، اشکالی ندارد.»

 تحریم شدید ربا خود ناشی از کسب درآمد بدون انجام کار مفید است.

 عصاره بحث فوق را این آیه قرآن بیان می فرماید:

 «وَ انْ لَیْسَ للانسانِ اِلاّ ما سعی …»(نجم،ی۴۱)

 «و برای انسان سود و نفعی نیست مگر آنچه را که در پرتو کار و کوشش به دست آورد.»

 در بخشی از آیة ۷۰سورة هود می فرماید:

«… وَ وُفِیَّتْ کُلّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَهُوَ اَعْلَمُ بِما یَفْعَلُونَ»

 «و هرکس برابر کاری که انجام داده است مزد تمام و کمال دریافت می دارد و خداوند داناتر است به آنچه می کنید.»

 سوره شوری، آیه ۱۵ می گوید:«… لَنا اَعْمالُنا وَلَکُمْ اَعْمالُکُم …»

  برای ماست کارهای ما و برای شماست کارهای شما، هرکس پاداش کار خود را دریافت می کند.

 خداوند در سورة زلزال می فرماید : 

 « (در روز قیامت) پس هر کس به اندازه ذره ای کار نیک انجام دهد ،پاداش آن را می بیند و هر که به اندازة ذرّه ای کار بد انجام دهد، پاداش آن را می بیند.»

 براساس بخشی از نامة علی (ع) به مالک اشتر: 

   تقاضا و مطلوبیّت در تعیین قیمت کالا نقشی ندارد و قیمت یک کالا از کاری که برای تولید آن انجام گرفته، ناشی می گردد و باید قیمت، عادلانه بوده به گونه ای که به هیچ یک از طرفین معامله اجحاف نشود.

 این مقال را با شاهدی از تحریرالوسیله حضرت امام خمینی (ره) به پایان می بریم:

 «اگر کسی تور و قایق ماهی گیری را به چند کارگر بدهد تا به صید ماهی بپردازند؛ آنچه ماهی صید می شود، از آن کارگران است و به صاحب قایق و تور باید اجرت المثل پرداخت.»

 در تأیید این امر که درآمد باید در ازای کار باشد، در متون اسلامی آن قدر روایت دیده می شود که هر پژوهشگری را متقاعد می کند که دراسلام اعم از قرآن، کلام پیامبر (ص) و گفتار معصومان (ع) آنچه تولید ثروت می کند و ارزش آفرین است، نیروی کار انسان است؛ بنابراین قیمت یک کالا یعنی پرداخت پول ارزش کالا باید برابر با مقدار کاری باشد که در تولید یک کالا انجام شده است.

 

گاه گویه های مطهر @amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۴ ، ۱۸:۴۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(113)

 

یک برگ «بیداری» از تاریخ «تکراری»



 من مدیر اندیشمندی را دیدم که برای ریشه ها، «رشد و رویش» می خواست 

و برای اندیشه ها «پاکی و پویش» .

  او اندیشمندان را فراتر از« اوج» می دانست و رهاتر از «موج» ؛ 

فکوران را« می شناخت» و فرزانگان را« می نواخت» ؛ 

نخبگان را «قدر» می دانست و فرهیختگان را بر «صدر» می نشاند؛

اما قدرتمداران« مست» و خفاشان« شب پرست»، دهانش را« بستند» 

و پر و بالش را «شکستند» ! 

....و این برگ «بیداری» از تاریخ «تکراری» یک ملت است!!

 

#شفیعی_مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۴ ، ۰۶:۵۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(112) 

 

«ننگ صیادی» یا «فرهنگ آزادی»



 من شاهین هایی را دیدم بی بال و« بی نفس»، و خوی گرفته با« قفس» ، 

«وارسته از سینه سپهر و سحاب»، و «وابسته به مهر ارباب» ، 

«اوج سپهر» را به« موج مهر» فروخته

و «ننگ صیادی» را برای نفی «فرهنگ آزادی»آموخته بودند!!  


 ...و حافظ را دیدم دلگیر و «دُژآلود »که این نغمه« می سرود»:


چه شکرهاست در این شهر که قانع شده اند

شاهبازان طریقت به مقام مگسی

بال بگشای و صفیر از شجر طوبی زن

حیف باشد چو تو مرغی که اسیر قفسی

 

#شفیعی_مطهر
--------------------------

دُژآلود : خشمگین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۴ ، ۰۶:۴۱
سید علیرضا شفیعی مطهر