سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۴۴ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

همبستگی اجتماعی در نگاه اسلام /3

یک تمثیل  روشنگر

#شفیعی_مطهر

در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند. 

 خارپشت ها وقتی وخامت اوضاع را دریافتند، دورهم جمع شدند  که گرم تر شوند و بدین ترتیب همدیگر را از شدت سرما حفظ کنند. 

 ولی خارهایشان یکدیگر را زخمی می کرد. مخصوصا  وقتی که به هم نزدیک تر بودند . ناگزیر تصمیم گرفتند از کنار هم دور شوند . به همین دلیل از سرما یخ زده و می مردند. 

 از این رو مجبور شدند یا خارهای دوستان را تحمل کنند و یا نسلشان از روی زمین  بر کنده شود. و این چنین آموختند که باز گردند و گرد هم آیند و با زخم های کوچکی که همزیستی با دوست به وجود می آورد، زندگی کنند .

 آموختند که گرمای وجود دوست مهم تر است ... و این چنین توانستند زنده بمانند.

 بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص گردهم آیند.

 بلکه  آن است که هر فرد بیاموزد با معایب دوست کنار آید و محاسن دوست را تحسین کند.

 برای ایجاد احساس همبستگی اجتماعی لزوما نباید هر فرد اجتماع همه انسان ها را محبوب و مطلوب بداند تا با آنان احساس همبستگی پیدا کند. بلکه باید همه انسان ها ، به ویژه هم میهنان گرامی را دوست داشت و با آنان احساس همبستگی کرد؛ اگر چه خارهای تیز برخی رفتارهایشان روح و روان ما را بیازارد و مجروح کند. باید به جای احساس جلب منافع فردی ضمن احیای روح اجتماعی و وجدان جمعی بکوشیم بذر احساس وفاق اجتماعی را  در بستر اذهان آحاد جامعه بیفشانیم.

ادامه دارد....

-------------------------------

دیگر آثار این قلم در کانال تلگرامی زیر:@amotahar
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۵۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(240) 

 

« آدم » یا « آدمک »؟!

 

من کسانی را دیدم 

که خود را « زرنگ تر!» و « بافرهنگ تر!!» از آن می دانستند 

که وارد « سودای سیاست» و « دنیای ریاست »  شوند؛ 

بنابراین داور خرد آنان را محکوم کرد که 

توسط « سَیاسان دغلباز » و « شَیادان دروغ پرداز »اداره شوند.  

هر که بر خود نیست فرمانش روان 

می شود فرمان پذیر دیگران

(اقبال لاهوری)

آنان که توان ساختن آینده خود را ندارند ،

برایشان « ساختاری سیاه » و « روزگاری تباه » می سازند!  

 «زر »شان را با « زور» می برند و« زره » اشان را با « تزویر »!

« شرار»شان را با« شرارت» خاموش می کنند و « شور»شان را با « شر »!

تفکرشان را « تعطیل » می کنند و اندیشه شان را به « تحلیل» می برند!

حاکمان آن قدر «خیراندیشند!!» که به جای آنان « می اندیشند»! 

بنابراین به این نتیجه می رسند که 

نهال« اندیشه » را از « ریشه » برکَنَند 

و راحتی را « پیشه » کنند!

در چنین جامعه ای« آدم » ،« آدمک »می شود 

و خرد « مردم » خلاصه در « مردمک»!!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------

سودا : معامله،دادوستد

سَیاس : سیاستمدار،کسی که سیاست کند

دغلباز : مکار،حیله گر

تزویر : دروغ پردازی،فریب دادن،مکرکردن،دورویی،گول زدن

شرار : آنچه از آتش به هوا بپرد،جرقه(کنایه از واکنش مثبت و طبیعی)

شرارت : بدی کردن،بدشدن،فتنه انگیزی

تحلیل : حلال کردن،رواشمردن،حل کردن،(به تحلیل بردن یعنی نابودکردن)

---------------------------------------

دیگر آثار این نگارنده در کانال تلگرمی زیر : @amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۴۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

همبستگی اجتماعی در نگاه اسلام /2

اصلاحات در ایران و ژاپن

#شفیعی_مطهر

 در  پیمودن راه پر فراز و نشیب توسعه ،همبستگی اجتماعی ضرورتی اجتناب ناپذیر و اصلی ناگزیر است. کشورهای توسعه یافته امروز ، ملت های تلاشگر دیروز هستند که در پیمودن راه دراز توسعه، نخستین گام را با نهادینه کردن عنصر همبستگی یا وفاق اجتماعی آغاز کردند.

 بررسی کارشناسان مسایل اجتماعی کشور، مدیران، نخبگان فرهنگی و سیاسی و جامعه شناسان نشان می دهد که اخلاق و فرهنگ کار در ایران در مقایسه با کشورها و جوامع صنعتی در سطح پایین تری قرار دارد (معیدفر، 1386: 7). 

 در این باره عمدتاً با مقایسه میزان بهره وری و ساعات کار روزانه در ایران و سایر کشورها چنین نتیجه ای حاصل شده است که در ژاپن یا اغلب کشورهای توسعه یافته مانند آمریکا، انگلستان، آلمان هر فرد به طور متوسط هفت ساعت کار مفید می کنند؛ در حالی که در ایران این میزان کمتر از یک ساعت است. گریز از محل کار، بی انگیزگی، اتلاف وقت در محل کار، سرگردانی افراد در مراجعات به سازمان ها، همه و همه نشانی از فقدان وجدان کار یا ضعف اخلاقی کار است. 

 تفکر اصلاح طلبی جزیانی مستمر،پیگیر ، همه جانبه و دائمی است و هر فرد ،جامعه و جمعیتی  که راه اصلاح مستمر را بر خود ببندد ، مزگ و نابودی خود را رقم زده است. ملت ها و جوامعی که امروز در همه زمینه های اقبصادی، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی پیشتازند ، ملت هایی هستند که در سال ها یا حتی قرن ها پیش تفکر اصلاحگری مداوم را پذیرا شده ، با همه توش و توان آن راه را پیموده اند.

 زمانی که امیر کبیر در زمان ناصرالدین شاه اصلاحات را در سیستم سیاسی - اجتماعی ایران آغاز کرد،مردم ژاپن به قدری عقب مانده بود که حتی یک کاسه چوبی نمی توانستند بسازند و تنها ۴ درصد مردم سواد داشتند!

 ژاپن ۱۵ سال پس از امیر کبیر اصلاحات را در ساختار سیاسی - اجتماعی نظام خود آغاز کرد . فرق عمده ما با ژاپن این است که ما آغازگر تفکر اصلاح طلبی (امیر کبیر ) را پس از تنها ۳ سال صدارت در باغ فین کاشان خفه کردیم؛ اما ژاپن با قدرت راه اصلاح طلبی را ادامه داد و پیش از هر کار،احساس همبستگی  و وفاق اجتماعی را در نهاد فرد فرد مردم خود ایجاد کرد.

... و چنین شد که امروز ژاپن سال هاست که مرگ آخرین بی سواد خود را جشن گرفته و با این که یک کشور شکست خورده جنگ دوم جهانی است و حتی ارتش مستقل ندارد ، امادر همه عرصه های علمی، اقتصادی، فناوری در دنیا حرف اول را می زند!!

 اینک به نمونه ای از نمادهای تفکر اصلاح طلبی امیر کبیر توجه فرمایید.

 امیر کبیر پس از شنیدن خبر ابقای شاهزاده موثق‌الدوله به حکومت قم، نامه‌ جالبی به ناصرالدین شاه می‌نویسد. این نامه می‌تواند برای همه‌ سیاستمداران و دولتمردان درس‌آموز و عبرت‌انگیز باشد.

 او می‌نویسد:

«قربانت شوم ! الساعه که در ایوان منزل با همشیره‌ همایونی به شکستن لبه‌ نان مشغولم، خبر رسید که شاهزاده موثق‌الدوله حاکم قم را که به جرم رشاء و ارتشاء معزول کرده‌بودم ،به توصیه‌ عمه‌ خود ابقا فرموده و سخن هزل بر زبان رانده‌اید. فرستادم او را تحت‌الحفظ به تهران بیاورند ، تا اعلی حضرت بدانند که اداره‌ امور مملکت به توصیه‌ عمه و خاله نمی‌شود.»

   هارولد ویلسون نخست وزیر اسبق انگلستان می گوید:

 کسی که از هر گونه تغییر طفره می رود ، معمار نابودی خویش است!

ادامه دارد....

-------------------------------

سایر آثار این نگارنده در کانال  زیر: @amotahar
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۰۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(239) 

 

نفی « عادت » حتی در « عبادت »!

 

من « دریانوردانی نستوه » و « ناخدایانی دریاپژوه » را دیدم 

که بر اثر تکرار و « زیادت » و برحسب « عادت » 

نه « صدای موج را می شنیدند»، 

نه به « اوج می اندیشیدند».

با خود گفتم چه بد است « عادت » ، 

اگرچه برونداد آن « عبادت » باشد!!   

عبادت ناله « زندانی خاک » است در فراق « شادمانی افلاک »!

عبادت،پرواز از « شاخه شکوفای شور» است بر « بلندای شیدای شعور »!

عبادت،سفر از « صحرای سرد سراب » است به « سرزمین آب و آفتاب »! 

اما همین « حلاوت عبادت » چون « کسوت عادت » بپوشد،

از آن پس نه عارف را به « بارگاه عروج » می رساند 

و نه عابد را به « راه خروج »! 

« خروج از چاله دنیای دون »                  

و « عروج به هاله همای همایون» !

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

نستوه : خستگی ناپذیر،کسی که از کار و پیکار به ستوه نمی آید

حلاوت: شیرینی،شیرین بودن

کسوت : لباس،جامه،پوشاک

عروج : بابلارفتن،به بلندای برآمدن

هاله : خرمن ماه،دایره روشن که گاهی گرداگرد ماه پدیدار می شود

همای : پرنده خوشبختی،مرغ فرخنده

همایون :خجسته،فرخ،مبارک،فرخنده

----------------------------------------------

سایر آثار این قلم در کانال زیر: @amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۵ ، ۰۶:۳۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

همبستگی اجتماعی در نگاه اسلام /1

 

 #شفیعی_مطهر 

 

وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أعْداءً فَألّـَفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً. (آل‌عمران:۱۰۳) 
نعمت خدا را به یاد آورید آن‌گاه که دشمنان ‍ یکدیگر بودید. پس میان دل‌های شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شدید. 

                                  *****************

چکیده

دین، عمیق‌ترین، حقیقی‌ترین و ماندگارترین امری است که می‌تواند مردمان را به همبستگی اجتماعی درونی برساند و این وفاق جمعی درونی، لازمه همبستگی اجتماعی بر اساس شاخص‌های بیرونی است. 

در  پیمودن راه پر فراز و نشیب توسعه ،همبستگی اجتماعی ضرورتی اجتناب ناپذیر و اصلی ناگزیر است. کشورهای توسعه یافته امروز ، ملت های تلاشگر دیروز هستند که در پیمودن راه دراز توسعه، نخستین گام را با نهادینه کردن عنصر همبستگی یا وفاق اجتماعی آغاز کردند.

    در این مقال نخست مفاهیمی چون وجدان جمعی ،انواع همبستگی یا وفاق اجتماعی،مفاهیم پیوندیافته با همبستگی اجتماعی از جمله: دین اسلام، ارزش ها،فرهنگ،احساسات ملی و پیوند‌های نژادی و خویشاوندی،محبت و عدالت را به بررسی می نشینیم. سپس پیوندهای اجتماعی در اسلام را از جنبه‌های گوناگون ارزیابی می کنیم. اهم این پیوندها عبارتند از: رابطه فرد و جامعه،روابط میان افراد، و روابط گروه‌های اجتماعی.

کلید واژگان : همبستگی احتماعی ، دین اسلام، وجدان جمعی، فرهنگ

مقدمه

(نقل یک خاطره جالب)

یکی از مدیران آمریکایی که مدتی برای یک دوره آموزشی به ژاپن رفته بود ، تعریف کرده است که روزی از خیابانی که چند ماشین در دو طرف آن پارک شده بود، می گذشتم. رفتار جوانکی نظرم را جلب کرد . او با جدیت وحرارتی خاص مشغول تمیز کردن یک ماشین بود ، بی اختیار ایستادم . مشاهده فردی که این چنین در حفظ و تمیزی ماشین خود می کوشد، مرا مجذوب کرده بود . مرد جوان پس از تمیز کردن ماشین و تنظیم آیینه های بغل، راهش را گرفت و رفت ، چند متر آن طرف تر در ایستگاه اتوبوس منتظر ایستاد. رفتار وی گیجم کرد. به او نزدیک شدم و پرسیدم:

  مگر آن ماشینی را که تمیز کردید، متعلق به شما نبود؟ 

نگاهی به من انداخت و با لبخندی گفت:

  من کارگر کارخانه ای هستم که آن ماشین از تولیدات آن است. دلم نمی خواهد اتومبیلی را که ما ساخته ایم، کثیف و نامرتب جلوه کند.

 یک کارگر ژاپنی در پاسخ به این سوال که : "چه انگیزه ای باعث شده است که وی سالانه حدود هفتاد پیشنهاد فنی به کارخانه بدهد؟" جواب داد :

  این کار به من این احساس را می دهد که شخص مفیدی هستم، نه موجودی که جز انجام یک سلسله کارهای عادی روزمره فایده دیگری ندارد.  

   چه انگیزه ای جز احساس همبستگی اجتماعی این کارگر را وامی دارد تا این گونه دلسوزانه دامن همت بر کمر بندد و با تلاش صمیمانه خود و دور از چشم هر ناظر و دوربینی عکاسی و فیلم برداری جنجال برانگیز و عاری از ریا و تظاهر از خوشنامی شرکت متبوع خود دفاع می کند؟

ادامه دارد....

@amotahar
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۳۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 ما به کدام محتاج تریم؟! 

اخلاق نکو یا مساحت گردو؟!

#شفیعی_مطهر
 

ابو علی بن سینا هنوز به سن بیست سال نرسیده بود که علوم زمان خود را فرا گرفت و در علوم الهی و طبیعی و ریاضی و دینی زمان خود سر آمد عصر شد. 

روزی به مجلس درس ابو علی بن مسکویه، دانشمند معروف آن زمان، حاضر شد. با کمال غرور گردویی را به جلو ابن مسکویه افکند و گفت: 

«مساحت سطح این را تعیین کن.»

ابن مسکویه جزوه هایی از یک کتاب که در علم اخلاق و تربیت نوشته بود (کتاب طهارة الاعراق) به جلو ابن سینا گذاشت و گفت: 

«تو نخست اخلاق خود را اصلاح کن تا من ساحت سطح گردو را تعیین کنم. تو به اصلاح اخلاق خود محتاج تری از من به تعیین مساحت سطح این گردو.»

بو علی از این گفتار شرمسار شد و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه عمر قرار گرفت.

( تاریخ علوم عقلی در اسلام، صفحه 211.)

بسیاری از ما در پویش راه روشنگری و دانشوری بیش از آنچه نیازمند دانایی بیشتر و محفوظات افزون تر باشیم ،به اخلاق انسانی و رموز خودسازی نیازمندیم.

به منظور خودشناسی بیشتر و یافتن میزان نیاز خود به خودسازی سوالات زیر را طرح  و خدمتتان عرضه می دارم. 

هر فرد می تواند خود به تنهایی و صادقانه به آن پاسخ دهد و میزان نیاز خود را به خودسازی دریابد!


سوالات تست خودشناسی 

 


1-  آیا مواردی را به یاد دارید که کسی از شما انتقاد تندی بکند و شما با روی خوش و آرامش با اوبرخورد کنید و نقدش را بپذیرید؟
در خاطرات خود چه تجاربی از موارد پذیرش نقد و انتقاد دیگران دارید؟
2 -  از برخورد بی ادبانه و توهین آمیز افراد نادان چه تجاربی دارید؟ 

آیا مواردی هست که تندی و بی ادبی او را با نرمی و خوش رویی جواب دهید؟
3 - وقتی در جمعی درباره موضوعی  بحث می شود که شما در آن تخصصی و مطالعاتی ندارید،اگر نظر شما را بخواهند،چه پاسخی می دهید؟
آیا شجاعانه می گویید من درباره آن مطالعه و تخصصی ندارم؟
4 - در یک بحث چالش برانگیز وقتی احساس کردید طرف مقابل نه قصد فهم مطلب، که نیت بر کرسی نشاندن حرف خود را دارد،آیا مواردی را به یاد دارید که فقط به خاطر پرهیز از مجادله بحث را قطع کنید ،گر چه به سرخوشی مغرورانه طرف بینجامد؟
5 - اگر در  گرماگرم بحث و مناظره با کسی در یک لحظه احساس کنید که حق با اوست، آیا مواردی را سراغ دارید که فورا به اشتباه خود اعتراف کرده و نظر طرف مقابل را پذیرفته باشید؟
6 - آیا تا کنون به خاطر اشتباه یا اشتباهات خود از کسی عذرخواهی کرده اید؟
7 - با توجه به این که هر انسانی در مسیر رشد فکری و عقیدتی است، آیا مواردی را به یاد دارید که از اعتقادات و باورها و رفتارهای ساده اندیشانه  گذشته خود ضمن اعتراف به اشتباهات خود، از دیگران پوزش بخواهید؟
8 - ایا مطمئن هستید که در نقد و ارزیابی دیگران می توانید منافع و نظریات شخصی خود را دخالت ندهید؟

9 - اگر در محفلی شما را به خاطر کار نکرده ای بستایند، خوشحال می شوید و رضایتمندانه سکوت می کنید؟ یا  ضمن تکذیب آن با صدای بلند عامل ان کار نیک را معرفی می کنید؟
10- آیا مواردی را به خاطر دارید که دشمن خود را به خاطر داشتن کمالاتی شایسته در حضور یا غیاب بستایید؟
11- اگر بدانید که دوستتان از انتقاد سازنده هم ناراحت می شود، آیا باز هم از او انتقاد می کنید؟ یا برای خوشایند او فقط  بر درشت نمایی نقاط قوتش تاکید می ورزید؟
12 - اگر اکنون با دلایل عقلی و نقلی به شما اثبات شود که برخی از عقاید شما باطل و غلط است،آیا شجاعت پذیرش واقعیت  های تلخ  را دارید؟
13 - آیا هم اکنون می توانید فهرستی از عقاید باطل و غلط گذشته و کارهای اشتباه خود تهیه کنید؟
14-اگر کسی روی نقاط ضعف و ناتوانی های شما دست بگذارد،آیا جبهه گیری و از خود دفاع می کنید و یا با پذیرش ضعف در صدد درمان برمی آیید؟

@amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۰۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(237) 

 

خَرَدمداری و بِخرَدمدیری!

 

من بسیاری از زنان را دیدم که « زیبایی » را 

بر « خردگرایی » برتری می دادند، 

چون بر این پندار بودند که 

مردان بیشتر دوست دارند « ببینند!!»

تا این که « بیندیشند!! »   

  اکنون مانده ام که چالش فرهنگی ما ،

« پلیدی پندار» است یا « پلشتی رفتار »؟

« کار» چشم « دیدن » است و « ابتکار » خرد،« اندیشیدن ».

آن گاه که خَرَدها از دل به « دیده » آید و از پراتیک به « پدیده »،

از آن پس « احساس »،« فرمان می راند» 

و « وسواس »،« جان می گیرد».

باید « خَرَد » بر « صدر نشیند» 

و « بِخرَد » « قدر بیند».

 

#شفیعی_مطهر

 

 ---------------------------------------------------

بِخرَد : خردمند،عاقل

پلشتی : آلودگی،پلیدی،چرکینی

پراتیک : (Pratique) اجرا،عمل،تجربه،آزمایش،ممارست،تمرین ،عادت

@amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۳۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(236) 

 

تفاوت ها « نشانه کمال » یا « بهانه ابطال »؟!

 

   من همه « انسان ها » را در همه « دوران ها » با یکدیگر متفاوت دیدم؛

در رنگ ها و فرهنگ ها،

در نظرها و باورها ،

در نگاه ها و دیدگاه ها ،

در دین ها و آیین ها ،

و همه در نیل به همه« اهداف »،در « اختلاف »؛

من با دیدن این همه « چهره های گونه گون « و شنیدن « نغمه های ناموزون »

به یک « حکمت راستین » و « معرفت بنیادین » پی بردم

و آن این که برای آفرینش یک تابلوی « نقاشی » یا جامعه « کنگاشی» 

باید از همه « رنگ های گوناگون » و « فرهنگ های ناهمگون » بهره گرفت!

گونه گونی رنگ ها و فرهنگ ها هم بر « کمال » می افزاید و هم بر « جمال »!

بدون هماهنگی همه رنگ های « ناهمرنگ » هیچ تابلوی « قشنگ» پدید نمی آید.

بنابراین گونه گونی هر« گزینش » در پازل جهان « آفرینش » 

« نشانه کمال » است ،نه « بهانه ابطال »!

 

#شفیعی_مطهر

 --------------------------------------------------------

 کنگاشی : شورایی،مشورتی

ابطال: باطل کردن،لغوکردن،بی فایده و بیهوده کردن،ناچیزشمردن

 @amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۴۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

  منشور من  

 

 من آن شب تاب کم نورم که از دیده شدن دورم

ولی خورشـــــیدها دارم در آن شب های دیجورم

 جــهان را شاد می خواهم همه آباد می خواهم

 بشر آزاد می خواهم همین شور است منشورم 

 

(#شفیعی_مطهر)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۲۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(235) 

 

امید « باروری» در «باور»!

 

من سلامتی را « بهترین حیله » و « کُندترین وسیله » 

برای رسیدن به ایستگاه مرگ دیدم! 

 ...و کمترین سود در « سودای ورزش» و « ادای نرمش » 

در این است که ورزشکار« سالم تر» و در تحمل مصائب« مقاوم تر» است!!

تکاپو و « تلاش » و کار برای کسب « معاش » 

باعث « جلای روح و جان» و « صفای روان » می شود.

الماس با « تراش » می درخشد و انسان با « تلاش ».

 

دانه در خاطر خاک « نهُفتن » ، تجلی « تلاش دهقان » است 

و بر شاخسار تلاش « شکُفتن » ،نتیجه « کنگاش انسان »!

باید بذری « افشاند» و نهالی « نشاند »!

باید « مناره ای از نور افراخت » و « شراره ای از شعور افروخت».

باید « قصری از صداقت بسازیم » و « فانوسی از فراست برافروزیم»!

باید بر « باور ادراک »، « قلم » بزنیم و در « خاطر خاک »، « قلمه »!

این را امروز « بارور» می بینیم و آن را فردا در « باور»!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------------------

کنگاش : شور و مشورت

@amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۴۵
سید علیرضا شفیعی مطهر