سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۴۲ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(327)   

 

 « رنگ ریشه دار » و « فرهنگ اندیشه مدار»!

 

 http://14p.ir/wp-content/uploads/2015/05/victoria_fall.jpg

من « آسمان آفتابی » و « حجم وسیع آن جاری آبی » را  

بر بستر « جویبار روان » و بر فراز « آبشار بلندآشیان » ویکتوریا  

در زیر « نگاه سیمین ماه » و در « قلب آفریقای سیاه »  

(در مرز بین زامبیا و زیمبابوه) دیدم .  

شگفتا که قرن هاست حجم عظیم این « آبی جاری »  

و آن « آبی استمراری»  

نمی تواند « رنگ سیاهی »و « نیرنگ تباهی » را

از سیمای ستمدیده این قاره سیاه بزداید!

زیرا « تباهی توسعه نیافتگی» و « سیاهی واپس ماندگی »،

نه « رنگی » است که «بتوان پالود»  

و نه « ننگی » است که « بتوان زدود »!

بل که «توسعه »،« رنگی ریشه دار » است و « فرهنگی اندیشه مدار»!
 
فرهنگ را باید « بهینه شناخت » و « نهادینه ساخت»!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

پالودن:پاک کردن،صاف کردن ،خالص کردن
--------------------------------------

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۵ ، ۰۷:۱۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

تحمل یا تقابل ؟

 #شفیعی_مطهر

تاریخ بشر پر است از جنگ ها، قتل عام ها و کشتارهای قومی، دینی،مذهبی و فرقه ای. هدف آغازگران این جنگ ها از این همه بی رحمی ، خشونت و نسل کشی ها چه بوده است؟ کدام یک از این نسل کشی ها به نفی و انهدام یک دین، مذهب یا قوم انجامیده است؟ و اگر هم چنین شده یا بشود، چه فایده ای دارد؟

  هیچ انسانی یا هیچ قوم و ملیتی و پیروان هر مشی و مرامی در این کره ارض، جای دیگران را تنگ نمی کند. اصولا وجه تمایز موجودی به نام انسان با سایر موجودات ، داشتن نیروی تعقل و تفکر است و همین عامل موجب همه اختلافات فکری، عقیدتی و مذهبی همه انسان هاست.

 وایتهد می گوید: 

« تنها در دو جامعه است که وحدت فکری و عقیدتی حاصل می شود:جامعه گوسفندان و قبرستان! » بنابراین تلاش همه قلدران، خودکامگان و متعصبان تاریخ برای نفی و انهدام مخالفان فکری، نژادی ، قومی و فرقه ای خود بی فایده است.

  آیا نسل کشی های متعدد تاریخ بشر به انهدام حتی یک نژاد یا قوم و یا پیروان یک مذهب شده است و یا اگر شده بود، آیا اکنون همه مثل هم می اندیشیدند؟

  بنابراین گزیری نیست جز این که تعدد و تکثر اندیشه ها، ادیان، مذاهب، قومیت ها ، نژادها و همه نحله های فکری ، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را بپذیریم و همه ما انسان ها بر پشت کره زمین با تحمل یکدیگر و احترام به حقوق و کرامت انسانی همه انسان ها در پرتو تفکر همزیستی مسالمت آمیز با هم زندگی کنیم.

   جالب است که امروزه در عرصه افکار عمومی جهان بیشترین رویکرد تبلیغات ضد خشونت متوجه جامعه مسلمانان است و پیروان اسلام را متهم به عدم تحمل مخالف و حامی تروریسم معرفی می کنند . 

 قطعا هر فرد یا گروهی که اقدام به نفی دیگران کند ، از هر گونه نحله فکری و عقیدتی که باشد ، محکوم به داشتن تفکر مطرود و زشت تنگ نظری و ضد بشری است.و خود سرنوشتی جز فنا و بدنامی ندارد.

------------------------------

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۵ ، ۱۰:۳۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(326)  
 
همزیستی « سُنّت » و « صنعت »
 
 
من دهکده مونت سنت میشل را در فرانسه دیدم  

که همچنان با جان سختی می کوشید  

تا « صدای رسای سُنّت » و « ندای مُعمّای قِدمَت » را  

از ورای قرن ها « نوگرایی » و سال ها « شکوفایی»

به گوش « دانشوران سبزکیش » و « صنعت محوران نواندیش » برساند.

من در جامعه ای « سنت » را بر فراز « قله رفیع رفعت » 
 
و « چکاد منیع مقبولیت » دیدم

که « صنعت » نیز در عرصه ارجگزاری 
 
بر « صدر » می نشست و « قدر » می دید!

بنابراین دانستم که هم « سُنّت » را « می بایدپذیرفت »  

و هم در عرصه « صنعت » « می شایدشکُفت »! 
 
#شفیعی_مطهر
-------------------------------------------

کلیسای سنت میشل در فرانسه

کلیسای سنت میشل در فرانسه بر بالای قله یک کوه ساخته شده است. برای رسیدن به آن باید از 270 پله بالا بروید. پس از بالا رفتن از این پله ها علاوه بر عبادت از نمای زیباش شهر پوی-آن-ولی هم لذت خواهید برد.

این کلیسا در سال 960 میلادی ساخته شده و در سال 1950 باستان شناسان گنجینه ای از وسایل مقدس و با ارزش در محراب کلیسا کشف کردند که در حال حاضر در دیواره آن به نمایش گذاشته شده است. چیزی که جالب است این است که نمای این کلیسا شباهت زیادی به قلعه های دیو ها و جادوگران در داستان های تخیلی همانند زیبای خفته ، شرک و ...  دارد.

رفیع: بلند،مرتفع،بلندپایه،بلندقدر،شریف
رفعت: والایی،بزرگواری،بلندقدرشدن
چکاد: قله،راس،تارک سر،بالای سر،سرکوه
منیع: استواتر و بلند،بلند،رفیع
مقبولیت: پذیرفته شدن،پسندیده شدن
می شاید: شایسته است
--------------------------------

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۵ ، ۰۷:۱۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(325)  


« کاخ های ارباب » بر فراز « کوخ های خراب »!

 

من قصرهایی « ملک آسا » و « فلک فرسا » را دیدم

که با « قوام برج و باروها » و بر « بام آرزوها » بنا شده ؛

سر بر « سینه سپِهر » و دست در گیسوان « زرّینه مِهر » فرو برده بود.

هر سنگ آن « صد آرزوی ناکام » و « هزار گلوی پیام »

از « بانیان دیرینه » در « نهان سینه »داشت.

من در هر قطعه « سنگ » از این بناهای « قشنگ »

چه « امیدهای خُفته » و « نویدهای نهُفته » دیدم!

در کنار این « کاخ های آبادان » چه « کوخ های ویران » دیدم !

چه محرومانی بر « خاک خَستند » و بر « خاشاک نشستند »،

تا این خودکامگان « اَلدَنگ » بر فراز « اورنگ » بنشینند!

ولی با « بیداری بشر» در عصر « باروری باور »،

« فصل های فیصل » رو به « انفصال » است و

« قصرهای قیصر » رو به « زوال »!!

 #شفیعی_مطهر

---------------------------------------

قوام : پایه، ستون،عماد، نظام ،نظم، انتظام

مهر : خورشید ، آفتاب

نوید: مژده،خبر خوش،بشارت،وعده نیک

 خَستن : زخمی شدن،مجروح شدن 

اَلدَنگ :بیمار،بی غیرت،بی کاره،مفتخوار،لوده

فیصل : حاکم،قاضی،داور،کنایه از حاکم خودکامه و غیرانتخابی

انفصال : جدایی،گسستگی،از هم گسیختگی

----------------------------------------

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۵ ، ۰۶:۵۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

  برابری همه شهروندان در برابر قانون

 

مردم همه چون دندانه های شانه برابرند. "پیامبر اکرم(ص)"

 " برابری همه مردم در برابر قانون " حرف قشنگی است و در عرصه بحث و گفتگو کمتر خردمندی با آن مخالفت می کند ، اما وجود یک جمله قشنگ و مقبول و معقول در لا به لای کتاب ها یا حتی در متن فانون اساسی ج. ا. ا. به تنهایی دردی از دردهای جامعه را درمان نمی کند . مردم از شنیدن حرف های قشنگ - بدون عمل - خسته شده اند . مردم دوست دارند عمل به این نکات تحول آفرین را در عرصه اجتماع ببینند و شیرینی آن را احساس کنند. قائل شدن امتیازات ویژه برای برخی از مقامات و رانت خواری های وسیع بعضی از وابستگان به قدرت ، حلاوت اصل برابری مردم را در کام مردم حق طلب تلخ می کند. 

تبلور عمل به این حقیقت مطلوب را در یک کشور اروپایی ببینید و بخوانید:

 

مصونیت قضایی برلوسکونی لغو شد

چندی پیش در خبرها خواندید که دادگاه عالی ایتالیا قانونی را که به سیلویو برلوسکونی، نخست وزیر این کشور، در طول مدت نخست وزیری اش مصونیت از تعقیب کیفری می داد، لغو کرده است.

با این تصمیم دادگاه عالی، این امکان به وجود می آید که آقای برلوسکونی ۷۳ ساله دست کم برای سه پرونده، که در یکی از آن ها با اتهام فساد مالی روبه روست، به دادگاه احضار شود.

قضات این دادگاه می گفتند:

 مصونیت آقای برلوسکونی، اصل برابری همه شهروندان در برابر قانون را نقض می کند.

---------------------------------------

«گاه گویه های مطهر»: 

 telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۵ ، ۰۸:۱۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

 چه کشورهایی ناگزیر از انقلاب می شوند؟

 #شفیعی_مطهر

  پاسخ به این پرسش بر اساس سخن حکیمانه معصوم(ع) خیلی دشوار نیست: 

 « العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس»؛ 

کسی که آگاه به مسائل روزگار خود باشد( تحلیل درستی از رویدادهای زمان خود داشته باشد)، هرگز به بن بست نمی رسد و از رویدادها غافلگیر نمی شود. 

 

بی شک یکی از عوامل ایجاد تحول در جوامع بشری« انقلاب » است؛اما بدیهی است که معمولا همه انقلاب ها همراه با خون ریزی،جنگ و خسارات جانی،مالی،اجتماعی و فرهنگی بسیاری برای جوامع بشری است.بنابراین امروزه همه جوامع پیشرفته و رهبران خردمدار آنان می کوشند تا از طرق روش های دموکراتیک، آرمان ها و اراده ملت ها را در اداره جامعه خود اعمال کنند. بدین وسیله مردم دیگر هیچ صدای نشنیده یا مطالبه تحقق نیافته ندارند تا برای تحقق آن ها دست به انقلاب و خشونت بزنند!

  در چه کشورهایی مردم ناگزیر از انقلاب و اعمال خشونت آمیز می شوند؟

 پاسخ : من بر این باورم که در کشورها و جوامعی انقلاب می شود که :

 ۱ - مردم احساس کرامت انسانی کنند و به حقوق شهروندی خود آگاهی داشته باشند.

۲ - کرامت انسانی و حقوق شهروندی مردم توسط حاکمان نقض شود و زمامداران حقوق مردم را پاس ندارند.

3 - مردم نتوانند با روش های قانونی و مسالمت آمیز و از کانال های رسمی به حقوق مسلم خود دست یابند.

  با در نظر گرفتن اصول فوق حد اقل در دو سده گذشته همه تحولات اجتماعی ملت ها و کشورها قابل تحلیل است. 

 با آغاز طلیعه عصر مدرنیسم و نواندیشی سیاسی - اجتماعی در اروپا و سایر نقاط گیتی ، برخی از زمامداران تیزهوش و بادرایت کشورها ، اقتضای زمانه را درک کردند و به زودی با تجدید نظر در مناسبات اجتماعی و اقتصادی جامعه خود، روی دادن انقلاب را منتفی کردند. 

به دیگر سخن آنان بدون روی دادن انقلابی خونین و پرهزینه کوشیدند تا با درک اصول فوق ، به مطالبات مشروع و فطری ملت های خود پاسخ مثبت دهند . این کشورها حتی سیستم حکومتی و رژیم سیاسی خود را حفظ کردند؛ اما محتوای مناسبات اجتماعی را به گونه ای طراحی کردند که مردم به مطالبات خود برسند و بهانه ای برای انقلاب نداشته باشند.

  مثلا کشورهایی چون انگلستان، هلند، نروژ ، سوئد، دانمارک، بلژیک ، اسپانیا، ژاپن ، مالزی و...حتی شکل ظاهری رژیم سلطنتی خود و حتی رژیمی امپراتوری(چون ژاپن)  را حفظ کردند؛ اما مردم احساس کردند که در چارچوب همین رژیم مشروطه نیز می توانند به کرامت انسانی و حقوق شهروندی دست یابند .

 در مقابل برخی از کشورهای در حال توسعه به جای تغییر در محتوای حکومت، به تغییر در شکل و ظواهر بسنده کردند. امروزه چه بسیار کشورهایی داریم که ظاهرا جمهوری هستند، ولی زمامداران خودکامه آنان گوی سبقت را از سلاطین مستبد نیز ربوده اند، چون مصر، سوریه، یمن، لیبی ، عراق ، کشورهای‌ آسیای میانه و....

  جمله ای حکیمانه از هارولد ویلسون نخست وزیر اسبق انگلستان نقل می کنند:

« کسی که از تغییر طفره می رود، معمار نابودی خویش است.»

  ذیلا فهرست تعدادی از زمامداران جهان را تقدیم می کنم که سال های مدید است آنان بر سرزمین خود حکومت می کنند. کشورهای تحت حکومت آنان دو دسته اند: 

 ۱ - کشورهایی که سال هاست رهبران بادرایت آنان با پذیرش اصل تغییر، به مطالبات مشروع و قانونی مردم پاسخ مثبت داده اند، یعنی در آن کشورها قدرت واقعی در دست مسئولان برگزیده مردم است و مردم می توانند از راه صندوق های رای ، اراده خود را اعمال کنند و سلاطین فقط نقشی تشریفاتی و سنتی دارند. مانند کشورهای سلطنتی اروپا و ژاپن و مالزی. در این کشورها هیچ گاه نه انقلاب می شود و نه شورش های مردمی؛ زیرا راه اعمال اراده مردم از طریق صندوق های رای باز است.

  این ها دارای سلطنت های ابدمدت هستند ، اما نه قدر قدرت و قوی شوکت!!

 ۲ - کشورهای عقب مانده که مردم و مسئولان آنان هنوز از درک اصول فوق محروم اند؛ یعنی مردم در واقع برای خود به عنوان شهروندان باکرامت ،اصولا حقوقی قائل نیستند، تا پاسداری آن حقوق جزو مطالبات آنان از حاکمان باشد. مانند : برونئی ، و...

  مقال را با جمله ای حکیمانه و تاریخی از آیت الله علامه نایینی صاحب کتاب« تنبیه الامه و تنزیه المله » حسن ختام می بخشم:

  « ضربه ای که برخی علما برای توجیه و تحکیم استبداد دینی به دین زده اند، از ضربه یزید و ابن زیاد بدتر بوده است!!»

----------------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید و به دوستان معرفی فرمایید: 

 telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۵ ، ۱۰:۴۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

 امید 

 

 امروز دفتر شعر ایام نوجوانی را ورق می زدم . شعری دیدم از ایام خوش دوران دبیرستان محمودیه کاشان و نسیم خاطره ای خوش مشام جانم را نواخت. یادش به خیر دبیر فاضل و فرهیخته و پیشکسوت ادبیات کاشان زنده یاد حاج آقا رضا زاهد- که حق بسیاری به گردن من و دیگران دارد - و همین جا آمرزش روح بلند ایشان را از درگاه خداوند مسئلت کنیم .

 

ایشان در آن سال ها دبیر ادبیات ما بودند . خوب به یاد دارم هر هفته می کوشیدم موضوع انشا را در قالب شعری بسرایم . ایشان وقتی رویه مرا دیدند ، هر جلسه اول وقت کلاس انشا مرا فرامی خواندند ، تا شعرم - انشایم - را برای بچه ها بخوانم و با توصیه ایشان همه برای تشویق من کف می زدند .

یکی از موضوعات انشا ،" امید " بود .امروز دیدم خالی از لطف نیست که شما  هم با خواندن این شعر من ، پا به پای من سری به کوچه باغ های خاطره بزنید . 

پرتو افشان حیاتم ماه تابان امید

روشنی بخش دلم شمس درخشان امید

پایه ای از بهر کاخ آرزوهای بلند

نیست برتر از ستون سخت بُنیان امید

سیر در دریای هستی جنگ با امواج سخت

ره نجوید جز چراغ پرتو افشان امید

خُفتگان چون مُردگان در شب فرو خُسبیده اند

زنده می گردند اندر بامدادان امید

کوه سختی ها بَرِ مردان شود چون پَرِّ کاه

کوه می لرزد ز غُرّش های طوفان امید

این جلال و فَرّ کاخ زندگی برپا بود

بر ستون عشق و بر سُکّان و بُنیان امید

بلبلان خوش نوا چون سر دهند آواز خویش

جان شیرین گیرم از مرغ خوش الحان امید

زنده گر بی عشق و بی اُمّید باشد زنده نیست

مُرده باد آن زنده کو را نیست ایمان امید

گردش دور زمان در دست مردان قوی است

دست قدرتمند را پرورده دامان امید

ای اسیر ظلم و ظلمت شب سیاه است و دراز

لیک شادان باش کاید صبح خندان امید

                                          (شفیعی مطهر- ۱۳۴۳- کاشان)

----------------------------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید و به دوستان معرفی فرمایید: 

 telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۵ ، ۰۷:۳۰
سید علیرضا شفیعی مطهر
 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(323)  
 
 « استقامت عالَم » بر قائمه « قامت قلم » !
 
من چه بسیار« غُل ها و زنجیرهای اسارت» 
 
و « تیغ ها و شمشیرهای شهادت» را دیدم 
 
که چه دست ها را که « بستند »!
 
 و چه پای ها را که « شکستند»!
 
چه سرها را که « بُریدند»!
 
و چه شکم ها را که « دَریدند»!
 
اما هرگز نتوانستند در « بیشه بشریت » و « بوستان انسانیت »،
 
«ریشه ها را گزند زنند» 
 
و « اندیشه ها را به بند کشند».
 
 قلم ستیزان توانستند دست ها را « قلم » کنند؛ 

اما هرگز نتوانستند« قامت قلم» را « خَم » کنند!
 
 « پای » ها را بستند،اما « پایداری » را هرگز!
 
« قامت »ها را شکستند،اما « استقامت » را هرگز!
 
قلم با خون « سیاه» خود چه «سیاهه» ها که « نوشت » 
 
و چه «سیاهکاری» ها را که « دَرنوشت »!
 
 «گردش سیاه خامه» بر « سینه سپید نامه» ،
 
چه « نهادینه ها نگاشت» و چه « گنجینه ها انباشت »! 
 
نیش قلم چه « نوش » ها آفرید و چه« خروش» ها پرورید!
 
سینه قلم ،سینای « راز»هاست و گنجینه « سوز و ساز»ها!
 
نفس قلم روان بخش « ریشه ها»ست و پاسدار« اندیشه ها»!
 
ای قلم! تو « رازدار ملکوت » هستی،نه « ریزه خوار طاغوت»!
 
پس بهوش باش! مبادا 
 
تا به «زور»ت ببرند 
 
و به  «زر»ت بخرند 
 
و به «تزویر»ت بفریبند!
 
مبادا که بر گردنت « یوغ گذارند» 
 
و از زبانت « دروغ نگارند »!
 
و تو ای قلم به دست!
 
مباد که زرمندان مزوّر، شکمت را « سیر » 
 
و قلمت را « اسیر » کنند!
 
#شفیعی_مطهر

---------------------------------------
 دَرنوشتن: درهم پیچیدن

قائمه : ایستاده،پابرجا،پایدار،استوار 

-------------------------------------------

 

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید و به دوستان معرفی فرمایید: 

 telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۵ ، ۱۷:۱۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

عید فطر  : جشن رهایی 

#شفیعی_مطهر

   کل یوم لا یعصی الله فیه فهو عید 

         هر روزی که در آن خدا نا فرمانی نشود آن روز عید است .     

              " امام علی(ع) "

          بود آن روز بر ما عید مطلق

         که در جنبش در آید پرچم حق

   عید نماد پیروزی، شادمانی ، جشن و نشاط است . 

عید فطر جشن پیروزی سپاه سپیده بر نیروهای شبرنگ اهریمنی است . 

دین باوران سبزدل ،جان را در جویبار رمضان شُسته ، سپاه سیاه شب را درهم شکسته و بر اریکه سپید سحر ، رهایی از قفس  و پیروزی بر هوا و هوس را جشن می گیرند .

     روزه داری که در لحظات پر رمز و راز رمضان دل را از زباله رذایل پیراسته و با زیور قضایل آراسته ، عید فطر را جشن پیروزی و آغاز بهروزی می داند .

     اوج و عروج پرنده دل در گرو خروج از گل است . تا پرنده دل از گل نَرَهد، بر اوج فضایل نپرد . 

ایمان شیرازه کتاب زندگی است . بدون این شیرازه  کتاب روزهای زندگی ، اوراق پراکنده ای است در دست باد . 

صحیفه حیات  صفحاتی است از آفات . هر برگی به رنگی  و هر رنگی سایه ای از ننگی است . 

      روزه داران پیروز ، ستارگان ثواب را از آسمان آبی محراب صید کرده اند . ستارگانی که دل را صفا می بخشند و درد دل را شفا . نمازشان ضریح سبز یاد است و تسبیح سرخ فریاد .

آنان با این سیمرغ زرین از قاف زمین به طواف یقین می رسند . 

روح انسان پرنده ای خوش آهنگ است و دنیا قفسی تنگ . 

نماز کلید طلایی رهایی است از این زندان تنگ تنهایی . 

روزه داران  نماز را تنها همدم تنهایی و یگانه شاهد شکیبایی می دانند و بر این باورند که هر که از بند " تن " رها شود، در جمع " تن " ها  " تنها " شود ! 

اینان رهاتر از موج اند وفراتر از اوج .

       آن دلسوخته خودساخته - شریعتی - گفت : "

      " علی تنهاست !" آری چون انسان در این دنیا تنهاست . 

اگر یاد سبز خدا نبود،  چه کسی حجم زرد تنهایی های انسان را پر می کرد ؟!

       اگر امید سبز " قرب الهی " در دل نمی شکفت،  چسان می شد این " غربت " را در گل نهفت ؟!

      اگر نبود این  " ذکر زلال "- " فکر ضلال " انسان را ملول می ساخت و پیوسته در " ملال " می سوخت !

      در عید سعید فطر روزه دار پیروز ، سر فراز و دل فروز پیروزی یک ماه مجاهدت را جشن می گیرد . او یک ماه از هوا و هوس گریخته و با دیو نفس درآویخته . دل را با یاد دلدار نرم  و با عشق او گرم کرده است .

      تیره دلان، زهر زور نوشیده اند و او نهر نور . 

آنان از ضلال سراب سیراب شده اند و او از ذکر زلال محراب . 

دیگران در فکر فریب اند و او در ذکر حبیب . 

بی خدایان در دام غرور اسیرند و او سیر . 

آنان در زنجیر اسارت اسیرند و او بر سریر امارت امیر . 

بندگان هوس با خوردن خوراک خوشگوار خوش اند و او با دل سپردن به یار . 

آنان به خاک دل بسته اند و او از افلاک وارسته . 

دنیا دوستان فریفته حباب اند و او شیفته حبیب . 

اینان در تمنای خیال اند و او در " منا"ی وصال . 

 

          روز اول ماه شوال عید فطر - یکی از دو عید بزرگ جهان اسلام - است . جشن و سرور این عید فرخنده به خاطر پیروزی و موفقیت در رزم بزرگ و آزمون سترگ روحی و جسمی و انجام یک فریضه ارزشمند دینی و پایان یک ماه تمرین هوس سوز و زندگی ساز " روزه " است . 

     دین باوران حق یاور هر ساله در ماه مبارک رمضان در پرتو یک ماه روزه داری و تزکیه  با زلال " عبادت" ، ضلال " عادت " را می شویند و با پای " جان" راه " جانان " را می پویند . 

عید فطر جشن وصال است و مرحله ای از کمال .

       جشن و سرور عید فطر با دو عبادت اصیل آغاز می شود : تجدید پیمان با خالق و تحکیم پیوند با مخلوق .

      مسلمین با تکبیر نماز عید به نیایش با خدا می پردازند و با پرداخت زکات فطره  فقر و فاقه را ریشه کن می سازند . 

جالب است که ویزای ورود به نماز عید فطر  پرداخت زکات فطره است . پرداخت فطریه نشانه تحکیم پیمان و پیوند اغنیا با نیازمندان و فرودستان جامعه است . 

اگر این فریضه مالی به صورت صحیح اجرا شود ، بسیاری از مشکلات مالی و اجتماعی جامعه اسلامی برطرف می گردد . 

ادای این زکات  گامی است به سوی استقرار عدالت اجتماعی . عدالتی که تضمین کننده پویایی و پایایی نظام اجتماعی است .

       عید سعید فطر - جشن پروزی حق باوران - بر همه یاوران حق مبارک باد ! 

-----------------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید و به دوستان معرفی فرمایید: 

 telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۹:۳۰
سید علیرضا شفیعی مطهر


بن بست!! 

 

#شفیعی_مطهر

پس از مدت ها تعقیب و گریز مجرم و پلیس، سرانجام مجرم به سر کوچه ای رسید. مجرم پیش خود گفت: 

«خدا کند بن بست نباشد.» 

این را گفت و به سوی انتهای کوچه شروع به دویدن کرد. 

پلیس نیز پیش خود گفت: 

«خدا کند بن بست باشد.» 

با این امید به دنبال مجرم دوید. در انتهای کوچه، کوچه ای دیگر به سمت چپ گشوده بود. مجرم با همان امید «بن بست نبودن» و پلیس نیز با امید «بن بست بودن» هر دو به دویدن ادامه دادند.

در سر پیچ نهم مجرم با همین امید باز شروع به دویدن کرد؛ اما وقتی به انتهای کوچه رسید، با تعجب دید کوچه بن بست است. ناگزیر خود را برای تسلیم آماده کرد. ولی هرچه منتظر شد. خبری از پلیس نشد. زیرا پلیس در ابتدای پیچ نهم نومید شده و باز گشته بود!!

در هر کشاکش پیروزی نهایی از آن حریفی است که یک لحظه بیشتر مقاومت کند.

----------------------------------

برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید و به دوستان معرفی فرمایید: 

 telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۰:۳۶
سید علیرضا شفیعی مطهر