سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۳۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

#سیاهنمایی/34

کمک گرفتن زشته یا زیبا؟!

گفت: سرانجام من نفهمیدم برای مبارزه با ویروس کرونیا ما از مجامع بین المللی باید کمک بگیریم یا نه!

گفتم»: دیگه چی شده؟

گفت: با توجه به شیوع گسترده ویروس کرونا، ایران از صندوق بین المللی پول درخواست وامی به ارزش پنج میلیارد دلار کرد .

گفتم: لابد ایران نیاز به این کمک دارد که پس از حدود ۶۰ سال تقاضای وام کرده.

گفت: تیم پزشکان بدون مرز هم بنا به ضرورت برای کمک به نجات جان بیماران کرونیایی با کمک و همکاری چهار وزارتخانه با کلی تجهیزات به ایران اومده بودن!ولی پس از ورود به ایران اخراج شدن! بالاخره گرفتن کمک های بین المللی زشته یا زیبا؟!

میگن یه نفر بود صبح ها به علّت نیاز مالی برای کار به گذر بنّاها می رفت. شب که می خواستن دستمزدش رو بدن،عارش می شد مزد عملگی بگیره،لذا دست خالی برمی گشت!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۹ ، ۰۵:۰۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1442

 

«ننگِ چاپلوسی» و «فرهنگِ دستبوسی»!

 

«ننگ چاپلوسی» و «فرهنگ دستبوسی»،

نه تنها «گویندۀ دون»،که «شنوندۀ ملعون» را نیز فاسد می کند.

 هر شهریار بیش از «توسعۀ قدر»،به «سعۀ صدر» نیاز دارد. 

 «شهریارِ خودکامه»،«ویارِ کامه» دارد،

از ارضای هوس ها نه «سیر» می شود و نه «بصیر»!

اگر بتواند حتّی «حقُّ النَّفَس از نُفوس» می گیرد و «حقِّ کوس از اسپارتاکوس»!

ولی«شهریار شایسته» در «ساختار بایسته»،

نه  «به تاج تعلُّق می گیرد» و نه «از وِرّاج تملُّق می پذیرد».

«نهال را از میوه اش» می شناسند و «دَجّال را از شیوه اش»! 

«سلامت سلطان» در گروی «کرامت انسان» است.

کسانی «دستبوس اند» که ذاتاً «سالوس اند»!

و اینانند که با فرومایگی «جامه می درَند» و «خودکامه می پرورند»!

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

 قَدر: توانایی،قدرت

ویار: میل شدید زنان حامله به بعضی از خوردنی ها

کامه: مراد،آرزو،هوس

کوس: دُهُل،طبل بزرگ

اسپارتاکوس: مردی رشید و دلاور نومیدیایی . وی در زمان حکومت رومیان قدیم خروج کرد و اصلاً از نومیدیا یعنی مغربی بوده ولی در تراکیا تولد یافته بعد از دخول در نظام او را به روم گسیل کردند. در آن میان فرار کرد و گرفتار و زندانی شد. در سال 73 ق . م . او با جمعی از دوستان از زندان گریخت و علم عصیان و طغیان برافراشت .کم کم عده ٔ رفقا و همدستان وی به هفتادهزار تن بالغ گشته و در نتیجه ٔ این اتفاق کلاودیوس ، یولیوس و لنتولوس را که از سرداران معروف روم بودند مغلوب ساخت و کامیانیا را ویران کرد و سپس به خیال مراجعت به وطن خود یعنی تراکیا افتاد ولی طغیان نهر پو و اصرار و ابرام رفقا و همدستان مانع شد و دوباره به روم حمله کرد اما این بار مغلوب و مقتول گردید. (قاموس الاعلام ).  

قتل او بسال 71 ق . م . بوده است . وی را به صاحب الزنج در اسلام تشبیه کرده اند. 

(دائرةالمعارف بریتانیکا)

وِرّاج:  پُر حرف ، روده دراز

دجّال:  بسیار دروغگو ،فریب دهنده 

سالوس: ریاکار، شیاد،چرب، زبانی، چرب زبان

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۹ ، ۰۵:۳۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

فرخنده زادروز امام سجّاد(ع)

#شفیعی_مطهر

مردی می آید که دستانش بوی کرامت، پیشانی اش بوی بندگی و گام هایش، ندای ایستادگی سر می دهد.بهار به حیرت می ایستد، باد سجده می کند و خورشید، شکرانه می دهد.

امام علی بن حسین بن علی بن ابی طالب (ع) مشهور به سجاد، چهارمین امام شیعیان بنا به قولی مشهور، در پنجم شعبان سال 38 هجری قمری متولد شدند. امام زین العابدین فرزند امام حسین (ع) و شهربانو، دختر یزگرد سوم پادشاه ایران، بود که در زمان فتح ایران توسط مسلمین به اسارت گرفته شدند و سپس بر اساس انتخاب خودشان به عقد حسین ابن علی (ع) در آمدند.

   امام زین العابدین (ع)زمانی دیده به جهان گشود که زمام امور در دست جد بزرگوارش امام علی بن ابی طالب (ع) بود. آن حضرت ۳ سال از خلافت علوی و حکومت چند ماهه امام حسن (ع) را درک کرد. 

  امام سجاد (ع) در عاشورای سال 61 هجری قمری حضور داشت و در آن واقعه به صورتی معجزه آسا نجات یافت و پس از شهادت پدرش امام حسین (ع) مسئولیت زمامداری شیعیان از جانب خدا بر عهده او گذاشته شد.

 رسیدگى به نیازمندان

امام باقر (ع) مى‌فرماید: چون تاریکى شب همه جا را فرا مى‌گرفت، پدرم حضرت سجاد(ع) کیسه ای از چرم به دوش مى‌گرفت، در حالی که در آن کیسه مایحتاج نیازمندان را قرار داده بود، آنگاه خانه به خانه مى‌رفت و هر کس را به مقدار نیازش کمک مى‌فرمود، ولى به خاطر این که صورت مبارکش را مى‌پوشاند، او را نمى‌شناختند!!

مردم به وقت غسل بدن شریفش، آثار به دوش کشیدن آن انبان را به صورت سیاهى پوست بر شانه مبارکش مشاهده کردند.

 بى‌اعتنایى به زر و زیور دنیا

امام صادق (ع)مى‌فرماید: لباسش از پشم بود، و چون قصد نماز مى‌کرد لباسى خشن مى‌پوشید، و از نماز روى فرش و تشک و جانماز خاص پرهیز داشت، سجاده‌اش بر زمین بود. به کوه جَبّان که در نزدیکى مدینه قرار داشت، مى‌آمد و بر سنگى سوزان قیام و قعود مى‌نمود. آنچنان از عشق و خوف خدا در سجده‌هاى عاشقانه‌اش مى‌گریست که چون سر برمى‌داشت گویى چهره مبارکش را در آب فرو برده است!!

گزیده ای از سخنان امام زین العابدین (ع)

  ۱-خشنود بودن به قضای الهی بالاترین درجه یقین است.

۲-کسی که شخصیت خود را گرامی و محترم بشمارد، دنیا در نظرش پست و بی ارزش می شود .

۳-به آن حضرت عرض شد :ارزش چه کسی از همه مردم بیشتر است ؟

   فرمود : کسی که دنیا را برای خود با ارزش نداند ( یعنی دنیا در نظرش هیچ نیرزد ).

۴- شخصی در حضور آن حضرت گفت : خداوندا ! مرا از آفریده هایت بی نیاز فرما .

    امام با شنیدن این سخن فرمود : این گونه نیست ! مردم فقط در پرتو کمک به همدیگر زنده اند . بنابر این بگو :بارالها ! مرا از مردمان بد و تبهکارت بی نیاز فرما.

  ۵-هر کس بدانچه خداوند برایش تقسیم فرموده بسازد ، بی تردید او از بی نیازترین مردم است.

  ۶-هیچ عملی همراه با پرهیزگاری اندک نیست . چگونه عمل مقبول حضرت حق اندک است ؟!

  ۷-از گفتن دروغ - کوچک یا بزرگ در شوخی یا جدی - خودداری کنید .بی شک آدمی چون دروغ کوچک گوید ، بر گفتن دروغ بزرگ گستاخ می شود .

   ۸-تمامی خوبی ها در خویشتن داری نهفته است .

   ۹- فردی از آن حضرت پرسید : زهد چیست ؟ فرمود :

      زهد دارای ده بخش است که بالاترین درجه زهد همان پایین ترین درجه پرهیزگاری است  و رفیع ترین درجه پرهیزگاری و تقوا همان پایین ترین درجه یقین است  و بالاترین درجه یقین  نارل ترین درجه رضا و خوشنودی است و به راستی معنی زهد در آیه ای از کتاب خدا(سوره حدید-آیه۲۳) بیان شده است : 

   "لِکَیلاتَاسَوا عَلی ما فاتَکُم وَ لا تَفرَحوا بِما آتیکُم " 

   یعنی :"تا بر آنچه از دست شما رفت اندوه مخورید و بدانچه شما را داد، شادمان نشوید ."

   ۱۰- حاجت خواستن از مردم، زندگی را خوار می سازد و شرم و حیا را تباه می کند و حرمت و وقار رامی کاهد و خلاصه فقر حاضر است . در حالی که کمی در خواست از مردم بی نیازی و توانگری است.

 ۱۱ - هر که کرامت و بزرگوارى نفس داشته باشد، دنیا را پَست انگارد.

۱۲ -خشنودى از پیشامدهاى ناخوشایند، بلندترین درجه یقین است.

 خجسته زادروز حضرت امام علی بن الحسین زیبا ترین روح پرستنده (ع) مبارک باد !

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۹ ، ۰۶:۴۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

«احساس» و «لباس» ! 

قصّه های شهر هرت/قصّۀ 81

#شفیعی_مطهر

والاحضرت هردمبیلِ هفتم چند روزی بود که به عنوان ولیعهد تاجگذاری کرده بود. مردم دل خوشی از سلسلۀ هردمبیلیان نداشتند.هر روز نغمه هایی از مخالفت با این جایگزینی از سوی اقشار مردم به گوش می رسید.مردم می گفتند ما از رژیم هردمبیلیسم!! خسته شده ایم. دلمان خوش بود که هردمبیلِ ششم پیر و پایش لب گور است و به زودی با مرگ او از شرِّ رژیم هردمبیلیان آسوده می شویم. حالا هردمبیل با نصب ولیعهد بی کفایت و فاسد می خواهد این دلخوشی را نیز از ما بگیرد!

ماموران امنیّتی و جاسوسان درباری این احساس نفرت عمومی را به آگاهی شاه رساندند. روزی شاه به ولیعهد گفت: 

من می دانم که مردم از دست ماها خسته شده اند. تو برای رفع نفرت عمومی و ایجاد محبوبیّت بین مردم از فردا ضمن دادن وعده های خوش به مردم،شروع کن به انتقاد از وضع گذشته ،تا بلکه مردم به امید ایجاد تغییر،تو و حکومت تو را بپذیرند.
بنابراین روزی با کمک درباریان و خانواده های لشکریان میتینگی در حمایت از ولیعهد جدید راه انداختند. ولیعهد طیِّ نطقی آتشین و شورانگیز ضمن انتقاد از شاهان گذشته به مردم قول داد که همۀ نابسامانی های گذشته را جبران و همۀ حقوق از دست رفتۀ مظلومان را از ظالمان پس خواهد گرفت!
در شهر هرت مرد حکیمی بود که کتابفروشی می کرد و خودش نیز برای روشنگری مردم کتاب هایی می نوشت. 

روزی تعدادی از جوانان شهر گرد او جمع شدند و نظر ایشان را درباره آیندۀ شهر پرسیدند. او وقتی این شگرد جدید رژیم هردمبیلی را شنید،ضمن انتقاد از حکومت خودکامگی و هشدار به جوانان، این داستان* را برای ایشان بازگفت:
 بنده خدایی از روستا گوسفندی برای فروش به شهر می برد.
به گردن قوچ زنگوله ای آویزان کرد و با طنابی گردن قوچ را به دم خرش بست و حرکت کرد.

بین راه دزدان زنگوله را باز کردند و به دم خر بستند و قوچ را بردند.
خر هم با چرخاندن دُمش و صدای زنگوله خرکیف شده بود.

بعد از چند متر یکی از دزدان جلوی مرد روستایی را گرفت و گفت : 

چرا زنگوله به دم خر بستی؟ کدام عاقل این کار را می کند؟
روستایی ساده پیاده شد. دید آن مرد درست می گوید.
گفت : من زنگوله را به گردن قوچ بسته بودم!
دزد گفت : درست می گویی. من قوچی را در دست یک نفر دیدم به آن سوی می برد.
خر را به من بسپار و برو به دنبال گوسفندت.
مرد روستایی خر را به دزد سپرد و مدّتی را به دنبال گوسفند گشت.
اما خسته و نا امید به جایی که خر را به دزد داده بود برگشت. دید اثری از خر و آن مرد نیست.
با دلی شکسته و خسته به سمت روستا حرکت کرد.
بعد از طی مسافتی چند نفر را در حال استراحت در کتار چاهی دید.
داستانش را برای آن ها بازگو کرد.
یکی از آن ها گفت : ان شاالله جبران می شود. 

و ادامه داد: ما چند نفر تاجریم و تمام سکّه های ما در کیسه ای بود که افتاده در چاه.
چنانچه شنا بلد باشی در چاه برو و کیسه را بیرون بیاور. ما هم در عوض پول قوچ و خر را به تو می دهیم.
روستایی ساده دل بار سوم هم گول دزدان را خورد و لباس خود را به دزدان داد و به ته چاه رفت بعد از کمی جستجو بیرون آمد، ولی نه اثری از دزدان بود نه از لباس هایش.

در اینجا حکیم در تبیین پند و پیام داستان افزود:

ما در سال های گذشته در زمان های مختلف با وعده و وعید های دروغین سُلطۀ خودکامگان و دزدانی را تحمُّل کردیم!

اکنون ما مانده ایم و این لباس شرافت!

این بار اگر در این برهه از زمان گول این شازدۀ تازه به دوران رسیده و دزدان اطراف او را بخوریم، نه تنها «احساسمان»،که حتی «لباسمان» را از تنمان در می آورند!!
به همین سادگی!!
مراقب لباس تن خود باشیم!🙏🏻 

---------------------------

* سوژه داستان نقل از یک داستان قدیمی

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۹ ، ۰۶:۵۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

#سیاهنمایی/33

رئیس جمهور کیه؟!

گفت: توی ایران تو میدونی کی چه کاره است؟!

گفتم: سرت به جایی خورده،که قاطی کردی؟این چه سوالیه؟!مگه چی شده؟

گفت: آقای رئیس جمهور و وزیر خارجه از مجامع بین المللی به منظور مبارزه با بلای کرونا درخواست کمک و رفع تحریم ها را می کنن و از طرف دیگه تیم پزشکان بدون مرز رو که با کلّیّه تجهیزات برای کمک به ایران اومدن و به هیچ قدرتی و کشوری هم وابسته نیستن،از ایران اخراج می کنن!حالا تو میتونی به من بگی کی چه کاره است؟!

حدود بیست سال پیش برخی از روزنامه نگاران و نویسندگان مطبوعات رو متّهم به جاسوسی کرده بودن. یکی از نویسندگان طنزنویس، یه طنزی بدین مضمون نوشته بود:

من اعتراف می کنم که در ازای یک چمدان پر از دلار جاسوسی کرده ام!

از او پرسیده بودند:آیا بیگانگان در ازای این دلارها از تو چه اطلاعات نظامی،موشکی ،اتمی و...رو خواسته بودن؟

او جواب داده بود: بیگانگان میگن ما همۀ اینا رو خودمون میدونیم. چیزی که نمیدونیم اینه که رئیس جمهور ایران کیه؟!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۹ ، ۰۶:۲۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #سیاهنمایی/ 32

پدرت بمیرد،جبران می کنم!!!

گفت: نمی دانم تبریک به مناسبت های گوناگون به ویژه نوروز را با چه هدفی پیشاپیش می گویند.
اصلا چرا پیشاپیش؟ آیا وقت کم می آورند؟ آیا آنقدر سرشان شلوغ است که احتمال می دهند فراموش کنند؟ آیا ممکن است در وقتش زنده نباشند؟ آیا احتمال می دهند ارتباط تلفنی و اینترنتی قطع شود؟ آیا می خواهند از دیگران پیشی بگیرند؟ یا می خواهند زودتر از شرِّ این تبریک گفتن های به موقع خلاص شوند؟
آقای عزیز! خانم محترم! هر چیزی وقتی دارد. تبریک سال نو را سال نو بگو.

گفتم: چه عیبی دارد؟کار از محکم کاری عیب نمی کند.حالا اشکالش چیست؟
گفت: می ترسم بعداً این رسم شود و به موارد مصیبت هم تعمیم یابد. آن وقت بگویند پیشاپیش وفات پدر و مادر گرامیتان را تسلیت می گویم!!

 یک نفر می خواست به سفری طولانی برود. پدر پیر یکی از دوستانش بیمار بود. نگران بود که نکند در غیاب او پدر دوستش بمیرد و او نتواند به دوستش تسلیت بگوید. پیش خودش گفت کار از محکم کاری عیب نمی کند؛بنابراین در پیامکی برای دوستش نوشت:

دوست عزیزم! پیشاپیش درگذشت پدر گرامی را به شما و خانواده محترم تسلیت می گویم!!

وقتی دوستش گلایه کرد،پاسخ داد: 

آخه .وقتی مادرت مرده بود،من نتوانستم در مراسم ترحیم شرکت کنم.لذا ضمن عذرخواهی گفتم:

ان شالله پدرت بمیرد،جبران می کنم!! حالا می خواستم جبران کنم!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۹ ، ۰۶:۱۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1441

«نیکیِ دل ها» یا «نزدیکیِ منزل ها»؟!

دو چشم «هَمسِلک» اند و «با هم، پِلک» می زنند،

با هم «می تابند» و با هم «می خوابند»،

با هم  «می چرخند» و با هم «می گردند»،

با هم «می گِریَند» و با هم «می خَندند»،  

با هم «می بالند» و با هم «می نالند»،

 با هم «می بینند» و با هم «می نشینند»،

در حالی که هرگز همدیگر را «ندیده اند» و از هم «نرنجیده اند»!

ما انسان ها نیز اگر در «شَرَف،پاک» باشیم و در «هدف،اشتراک» داشته باشیم، 

می توانیم حتّی در «چند دستگی» با هم «همبستگی» ایجاد کنیم.

آن چه «انگیزۀ وحدت» و «غریزۀ وحدانیّت» می آفریند،

«نیکیِ دل ها» است،نه «نزدیکیِ منزل ها»!

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

سِلک: رشته ،(همسِلک: همرشته،هم صنف،از یک جنس)

تابیدن:پیچیدن ، پیچ دادن ،تاب آوردن ، ایستادگی 

شَرَف: ارجمندی ، بزرگواری ، بلندی نسب، آبرو، عِرض 

غریزه: سرشت،ذات

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۹ ، ۰۶:۱۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1440

  ترس،«برادرِ مرگ» یا «در برابرِ مرگ»؟

آیا ترس،«برادرِ مرگ» است یا «در برابرِ مرگ»؟

اگر «احساسِ ترس» مُبتنی بر «اساسِ درس» 

و انگیزۀ آن «انسانی» و «عقلانی» باشد،

می تواند با مرگ «بستیزد» و از خطر «بگریزد»!

ولی اگر «وهمِ شیطانی» جای  «فهمِ عقلانی» را بگیرد،

ترسِ ناشی از آن، خود «وَبیلِ نفرین» و «وَبالِ مرگ آفرین» است.

#شفیعی_مطهر

----------------------------- 

وَبیل: سخت،وخیم،دشوار،کار سخت و دشوار

وَبال:سختی،عذاب،سوء عاقبت،؛وخامت امر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۹ ، ۰۷:۱۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

بسم الله الرحمن الرحیم
هرپگاه نو  بایک   نگاه نو


دل دیدنی های شهر سرب وسراب


ویژه ی عیدفرخنده ی مبعث پیامبر اکرم (ص)


محمّد (ص) تنها گلی است که در حرا"شکفت" و فرمان رب را «لبیک گفت» 

و «عطر دلاویز» و «گلبرگ رنگ آمیز» او 

تا ظهور "قائم امامت" و "قیام قیامت" ،

عصر و زمان را"عطرآگین"و تاریخ جهان را"رنگین"کرد.

بعثت ، پیامِ "اصل خاتمیّت" ،«برای نسل بشریّت" است 

و آغاز "فرهیختگی" و احراز "برانگیختگی"، 

برای همه"انسان ها" درهمه ی "دوران هاست".

بنابراین' هیچ انسانی نیست که در"حرای تکوین" از سوی "خدای جهان آفرین" 

به"رسالتی بزرگ" و" ماموریّتی سترگ" برانگیخته نشده باشد.

من با نگرشی "ژرف تر" و در نگاهی"شگرف تر"

هیچ آفریده ای را نیافتم 'مگر این که از سوی "آفرینشگر حکیم" 

به "رسالتی عظیم" فرمان نیافته باشد.

بنابراین "مبعث" برای بشریت نه تنها "فرهیختن کرام" که "برانگیختن عام" است.

در «فرگشت موجودات» و در «پهندشت کائنات» 

هر یک برای انجام «ماموریّتی ویژه» و «رسالتی آویژه» 

برای پیمودن" راه کمال" و انجام وظیفه از سوی "ذات ذوالجلال" آفریده شده اند.

انسان به عنوان" اشرف مخلوقات" و"ارشد موجودات" 

رسالتی بس "خطیرتر"و ماموریتی بسیار"چشمگیرتر"بر عهده دارد.

مسئولیت دشوار هر انسان یافتن "رسالت اصیل کیش" 

و"نقش بی بدیل خویش" درعالم هستی است.

هر انسان بخشی از این "پازل حکیمانه" و"نقشه جاودانه " را به کمال می رساند.

پیامبر عظیم الشّان ما (ص) می فرماید:

رَحِمَ الله امرءء مَن عَرَفَ قَدَرَه

خدا رحمت کند انسانی را که قدرخود و رسالت خود را بشناسد.

مبعث، چشمه ای "زلال" بود که ازسرچشمه ی ذات" لا یزال"

بر فراز حرا"جاری" و زلال آن بر بستر تاریخ "ساری" شد.

بوستان های مکرمت را "کرامت" و گلستان های سعادت را"طراوت" داد.

خداوند دربارۀ پیامبر (ص) فرمود:

وَ ما اَرسَلناکَ الّا رَحمَتهََ لِلعالَمین

ما نفرستادیم تو را مگر آن که برای جهانیان رحمت باشی.

اکنون 'ما در این روز"بشکوه" با بیانی "حق پژوه" 

ضمن عرض تبریک به همه ی «باورمندان رسالت»  و «رهپویان نبوّت» ' 

ازخداوند حکیم مسئلت داریم که ما را دست گیرد 

و در انجام رسالتمان یاری فرماید.


درکسب رضای حق' موفق باشید.

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۹ ، ۰۶:۴۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

#سیاهنمایی / 31

سیاست سرکه شیره ای!

گفت: وزیر بهداشت و چند مقام دیگه گفتن یه هفته سخت در پیش داریم.

گفتم: خب،حالا تو چه نظری داری؟

 گفت: خواستم بگم از نظر ما مشکلی نیست.

 بعد از این همه سال های عشق و حال، یه هفته سختی به جایی بر نمی‌خوره. ما این قدر خوش گذرونده ایم که خوشی زده شده ایم!

میگن یکی رو دیدن که پشت سَرِ هم بطری های سرکه را سَرمی کشَد! به او گفتن: چرا این قدر سرکه می خوری؟حالت بهم می خوره!

جواب داد: من قبلاً از بس شیرۀ شیرین خورده ام که از شیرینی زده شده ام! حالا باید این قدر سرکه بخورم تا تا با ترکیب «سرکه شیره» تعادل برقرار بشه!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۹ ، ۰۶:۳۷
سید علیرضا شفیعی مطهر