سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

مشق های زلال مدرسه(17) 

 

 دل نوشته های دانش آموزان و دانشجویان در نقد معلم

مشق بیست و ششم

   سلام . سلامی چو بوی خوش آشنایی در دیار دوستی ها و محبت ها

   اینک که در هفته معلم قرار داریم لازم دیدم با نوشتن یک نامه ناقابل احساساتم را نسبت به شما بیان کنم.

    معلم عزیز ! آقای............

    در آغاز می خواستم از زحمات دوساله شما تشکر کنم . بارها می خواستم این کار را بکنم ؛ اما نمی توانستم در بین هزاران واژه ، کلمه ای بیابم تا با آن کلمه مقام تو را بستایم . 

اگر از خدا نمی ترسیدم شما را به عنوان معبود خود انتخاب می کردم. چرا که من در هر لحظه از کلاست که به سر می بردم ، بیشتر به معنویت نزدیک تر می شدم. آری تو در این دو سالی که گذشت ، درس عشق به ذات احدیت را به من آموختی . هرگاه که بهتر به تو می نگریستم و کلمات عارفانه ات را با جان و دل و از سر اشتیاق گوش می دادم ، بی اختیار روحم به آسمان ها پرواز می کرد و به دنبال سرچشمه هستی می گشت . 

گویی تو با کلمات زیبایت که بوی عشق می داد ، عاشقی را به معشوق می رساندی . 

آن گاه که خدا را برای ما توصیف می کردی ، من خدا را در تو یافتم ؛ در توی بی قرار نسبت به خدا. تو که خدا را پس از مدت ها غفلت به من شناساندی . نه تنها با گفتارت ، بلکه با رفتارت که رفتاری بود خاضعانه و خالصانه در برابر ایزد منان. 

تو خدا را به عنوان امید ناامیدان به من شناساندی . تو گفتی در تنگناهای زندگی به او توکل کنم. تو با گفتارهای زیبایت شیوه زندگی مرا تغییر دادی و کلبه محقر قلبم را با یاد او معطر کردی.

   معلم گرامی !

   تو قابل ستایشی ! و من هر چقدرکه تلاش کنم تا وصف کاملت را بگویم ، عاجزم . تو جوانه های زیبای امید را در قلبم کاشتی . تو کسی بودی که مثل شمع فروزان برایمان سوختی و ما را روشنی دادی . تو مشکل گشای مجهولات ما بودی . تو با تمام وجودت چگونه زیستن را به ما آموختی. 

  تو گفتی که در زندگی ناامید نباشیم و برای مبارزه با نا امیدی کمر همت ببندیم . 

 یادم می آید که شما از همه چیز برایمان صحبت کردید . از داستان ، لطیفه ، چیستان و....خلاصه از هر دری سخن به میان آوردی، حتی از چگونگی رفتار با همسر آینده .

    معلم گرامی !

   شما واقعا کیستی و چیستی که این گونه برای ما جان فشانی می کنی؟!

   در پایان در برابر این همه مقام تو ، کاری جز ستودنت نداریم و با تمامی وجود شکر و سپاست می گوییم و هیچ گاه فراموشت نمی کنیم .

   از خداوند یکتا برایتان اجری بس عظیم خواهانیم.   والسلام

             شاگرد حقیر شما - میدانگاهی - کلاس سوم فرهنگ - ۱۵/۲/۷۰

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۱۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی