اقلیم دل به زور مسخّر نمی شود...
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(281)
اقلیم دل به زور مسخّر نمی شود...
من هیچ کس را ندیدم که با « مشت بسته » و « دل خسته »
بتواند «دستم را به گرمی بفشارد » و « جانم را با به نرمی نیازارد »!
« صفای صمیمیت » را جز با « گوهر محبت » نمی توان خرید.
محبت و مهربانی « زبانی زیبا » و « بیانی آشنا » است؛
زبانی « بی نیاز از واژه » و « بی نواز از نای و نایژه»
که آن را « هر ناشنوا می شنود» و « هر نابینا می بیند»،
نه به « ترجمه » نیاز دارد و نه به « تجربه»!
هر حیوان معنی اش را می فهمد و هر انسان مفهوم اش را درک می کند.
« حکیم ربانی »، « کلیم کاشانی » چه زیبا می سراید:
اقلیم دل به زور مسخّر نمی شود
این فتح بی شکست میسر نمی شود
روشن دلان خوشامد شاهان نگفته اند
آیینه عیب پوش سکندر نمی شود
#شفیعی_مطهر
—-------------------------------------
خسته :آزرده،زخمی
بی نواز : بدون نواختن
نای : گلو،حلقوم،لوله ای غضروفی که از گلو به پایین در جلوی مری واقع شده و هوا را به شش ها می رساند
نایژه : هر یک از شاخه های نای که درون شش قرار دارد. هر چیز مانند نی
---------------------------------------------
برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید :
telegram.me/amotahar