سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

سیمای رایانه در قاب فرهنگ چرتکه

پنجشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۰۴ ق.ظ

  

سیمای رایانه در قاب فرهنگ چرتکه 


 #شفیعی_مطهر


 گفت: امروزه بحدالله روند مکانیزاسیون و بهره بردن از دیجیتال در سطح ادارات ،بانک ها ،شرکت ها ، دانشگاه ها و...خلاصه همه عرصه ها به خوبی پیش می رود.

گفتم: خدا را شکر! حالا چه موردی دیده ای که این چنین احساساتی و خوشحال شده ای؟ 

 گفت: وقتی می بینم که همه کارهای روزمره مردم در یک جامعه پیشرفته مکانیزه چه با دقت و سرعت پیش می رود، خوشحال می شوم.

گفتم: البته جای خوشحالی و امیدواری است، به شرطی که استفاده از ابزار مدرنیسم و تفکر مدرنیته با هم هماهنگ باشد.

گفت: ساده تر بگو بفهمم!

گفتم: فکر انسان مثل چتر نجات است، تا باز نشود، نمی تواند انسان را نجات دهد. فکر انسان هماهنگ با مدرن شدن ابزار زندگی، باید باز و شکوفا شود . به دیگر سخن بهره برداری از هر پدیده ، فرهنگ ویژه خود را دارد. مثلا با فرهنگ قاطر سواری نمی شود ماشین سواری کرد!

 مثلا کسی که به جای به کارگرفتن تفکر و اندیشه برای حل مشکلات زندگی به رمالی و فال گیری و طالح بینی روی می آورد، وقتی دستش به رایانه و اینترنت هم می رسد، با آن همین کار را انجام می دهد!!

Картинки по запросу

مثلا می گویند در یک تیمارستان در یک برهه زمانی تصمیم می گیرند تعدادی از بیماران روانی را در شرف بهبود هستند، مرخص کنند.

قرار می شود دکتر روان شناس با چند نفر از بیمارانی نسبتا خوب شده اند، مصاحبه ای بکند.

  دکتر از  نفر نخستین می پرسد: 

اگر به تو یک کش بدهیم ، با آن چکار می کنی؟

 بیمار می گوید : با آن یک  تیرکمان درست می کنم و می زنم شیشه همسایه را می شکنم!

 دکتر دستور می دهد او را بستری کنند.

 چند ماه بعد دکتر مجددا می آید و از او می پرسد: 

اگر به تو یک کش بدهیم ، با آن چکار می کنی؟

 بیمار باز می گوید : با آن یک  تیرکمان درست می کنم و می زنم شیشه همسایه را می شکنم!

دکتر باز هم دستور می دهد او را بستری کنند. 

   چند ماه بعد دکتر تصمیم می گیرد سوال خود را عوض کند!

 دکتر، بیمار را فرامی خواند و به او می گوید : 

اگه یک زن به تو بدهیم، با او چکار می کنی؟

 بیمار می گوید : بسیارخوب! او را به خانه می برم!

 دکتر : آفرین ! خب بعدا چه؟

بیمار : او را می برم و رو ی تخت می خوابانم! 

 دکتر : جالب شد ! بعد چه می کنی؟

 بیمار : پیراهنش را درمی آورم !

 دکتر: به به ! مثل این که عاقل شده ! بعد چه؟

 بیمار : شلوارش را  درمی آورم!

 دکتر : خوبه !

 بیمار : سوتینش را در می آورم !

 دکتر : خب خب! بعد چه؟! 

 بیمار: شرتش را در می آورم !

 دکتر: وای وای ! خب!

 بیمار آن گاه: با کش شرتش یک تیرکمان درست می کنم و می زنم شیشه همسایه را می شکنم!!


 گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۰۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی