سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۳۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

 هر پگاه نو  با یک نگاه نو

 

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 842)

 

 «تغییر» یا «تدمیر»؟!

 

 همه انسان ها یا «قهرمانِ تغییر»اند یا «قربانىِ تقدیر».

 در «دارِ گردون» و در «مدارِ قرون»

تنها اصلی که «ثبات» و قابلیتِ «اثبات» دارد، 

«اصلِ تغییر» و «فصلِ تدبیر» است.

هر که از «کاروانِ تغییر بازمانَد»، در «طوفانِ تقدیر درمی مانَد». 

زمان،«رودی جاری» است که در گوش زمین «سرودی ساری» می سراید.

در این «رودِ روان» و «دریای خروشان»،

هر که با «شنا»،«آشنا» نیست،

در «خیزابِ خلوت» و «غرقابِ غفلت»غرق می شود. 

«گردانه زمان» و «گردونه زمین»،

نه «سَرِ ایستایی» دارد و نه «سِیرِ قَهقرایی». 

«انسانِ رهرو» باید «نو به نو»، 

«پا به پای زمان» و «پو به پویِ زمین»، 

هر «لحظه» و هر «لمحه»،

یا «تغییر» را بپذیرد،یا «تدمیر» را!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

دار: خانه،سرا

مدار: جای دورزدن و گردش،آنچه چیزی بر آن می گردد

ساری: رونده در شب ،نفوذکننده

خیزاب: موج،کوهه آب

خلوت: تنهایی،جای خالی از غیر

پو: پویه،دو،رفتار تند

لمحه: یک بار نگریستن با شتاب به چیزی نظرکردن،چشم برهم زدن

تدمیر: هلاک کردن،تباه ساختن،نابودکردن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۶ ، ۰۴:۵۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

 هر پگاه نو  با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 841)

 

«غنچه های لبخند» بر «لب های نژند»!

 

 مهر و محبت ،«مایه ای بی کرانه» و «سرمایه ای جاودانه» است، 

که انسان هیچ گاه از «هزینه کردن» و «بیشینه کردن» آن پشیمان نمی شود. 

 محبّت،«خارها را گُل» و «دارها را پُل» می کند.

محبت به آسمان،«رفعت» می آموزد و به صحرا،«عظمت».

محبت به سپیده،«عصمت» می بخشد و به جنگل،«حشمت».

محبت،به باران «سخاوت» می آموزد و به گلبرگ ،«لطافت».

محبت ،به صبح،«صداقت» می دهد و به صخره،«صلابت».

محبت به رود ،«کوشش» می آموزد و به چشمه،«جوشش».

محبت،«سراب را سیراب» می سازد 

و «گلبرگ های کتاب را پُر از دُرواژه های ناب».

محبت با «دست های نور» گیسوی سیاهِ «شب دَیجور» را «می گشاید»

و چکامه سپید روز را «می سراید».

محبت می تواند خواب سبز دشت ها را «تعبیر» و رویای آبی دریاها را «تفسیر» کند.

محبت، «خونِ سپیدِ کهکشانِ عزّت» را بر 

«بلندایِ سقفِ سیاهِ شبِ ذلّت» «می ریزد» 

و آبشارِ سیمگونِ سپیده سحر را با زُلال نور «درمی آمیزد».

محبّت، «پویاتر از نسیم» و «پایاتر از تسنیم»، 

«بهار انسانیّت را طراوت» می بخشد و «نهال بشریّت را لطافت».

محبّت ،از «خداوندان خشم و خشونت» و «قدرتمداران قساوت و قسوت» 

می تواند «پویندگان دیار آیینه و آب» و «جویندگان سرچشمه آفتاب» بسازد.

بیاییم از «خارهای خشونت» ،«گلبرگ های محبّت» «برویانیم»

و بر «لب های نژند»،«غنچه های لبخند» «بنشانیم»!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

نژند: اندوهگین،افسرده، پژمرده، سرگشته، خشمگین

بیشینه کردن: افزودن آن،زیادکردن آن 

دَیجور: تاریک،تاریکی شب

تسنیم: نام چشمه ای در بهشت

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۶ ، ۰۶:۳۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

  هر پگاه نو  با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 840)

 

«دهرِغُصّه ها» و «شهر قصّه ها»

 


من «زاغِ غُصّه ها» و «کلاغ قِصّه ها»را 

نه در «تاب های کوکی»،که در «کتاب های کودکی»دیدم، 

که هم «پر و بال» داشت و هم «آرزوی وصال»؛ 

اما نه به «خانه اش» رسید ،نه به «آشیانه اش»؛ 

زیرا در «دهرِ غُصّه ها» و «شهر قصّه ها» مانده بود. 

قصّه ها،«حاملِ تَمثیل» اند و «قابلِ تَاویل».

«قصّه ها را می سازند»،تا با آن «غُصّه ها را بپردازند».

گاهی «حکایتی»،«آیتی» است 

از «حقیقتِ وجود» و «واقعیتِ موجود».

در شهر قصّه ها همه «پدیده ها» و  «آفریده ها» با ما سخن می گویند.

آن ها «رازِ هستی» و «آغازِ اَلَستی» را 

با «زبانی نمادین» و «بیانی بنیادین»به ما بازمی گویند.

برای «درکِ این زبان» و «فهمِ این بیان»،

باید «هوشی ژرف» و «گوشی شگرف» داشت.

گاهی نمی توان به کتابی بیان نمود

حرفی که یک حکایت کوتاه می زند

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------ 

تاب: بادپیچ،بازپیچ،ریسمانی که دو سر آن را به شاخه درخت یا جایی دیگر ببندند و در آن بنشینند و در هوا به جلو و عقب حرکت کنند

کوک: بخیه بزرگ،به هم دوختن پارچه با نخ و سوزن

دهر: روزگار بی پایان،زمان دراز

 تاویل:  بازگشت کردن از چیزی،بازگردانیدن،تعلبیر و تفسیر باطن کلام،شرح و بیان

پرداختن: آراستن،فارغ شدن،کارسازی کردن،مرنب کردن

 آیت: نشان،نشانه،دلیل،حجت

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۲۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 هر پگاه نو  با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 839)

 

«امید آینده» و «نوید پاینده»!

 شعر سهراب سپهری ,سهراب , سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری

من «قایق سهراب*» را «زورقی پرشتاب» دیدم، 

انباشته از «مسافران خسته» و «مهاجران دل شکسته» ؛ 

آنان که روی به سوی «رویاها» داشتند 

و سفر به سوی شهری پشت «دریاها» . 

در حالی که اگر شهر رویاها «خوب» و «مطلوب» است، 

باید آن را «با ملاک شناخت» و در «همین خاک ساخت»!

این سرزمین، «خانه شید» است و «آشیانه نشید».

ما با این خانه «یگانه» ایم و با دیگر خانه ها،«بیگانه»!

«پناه» و «زادگاه» ما این خاک است.

ما «ریشه در خاک» داریم و «اندیشه در افلاک».

«امید آینده» و «نوید پاینده» را 

نه در «فردوس برین»،که باید در «همین سرزمین» بسازیم.

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------------

شید:  نور،روشنایی،آفتاب

نشید: سرود و آواز

*- اشاره به شعری از سهراب سپهری:

قایقی خواهم ساخت
خواهم انداخت به آب
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند.....

 

 پشت دریا شهری است
که درآن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند. 

پشت دریاها شهری ست!
قایقی باید ساخت! 

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۶ ، ۰۵:۳۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

  

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 838)

 

«تلاشیِ آنی» و «فروپاشیِ ناگهانی»!

 

در جوامع تحت حاکمیّتِ «شاهی خودکامه» با «سپاهی بی برنامه» ،

که «سِنسورها،خاموش» است و «سوپاپ ها،مخدوش»،

هر لحظه باید چشم به راهِ «انزجارِ توده ها» و  «انفجارِ شالوده ها» باشیم.

ای کاش «خشم ها» را می شد با «چشم ها» «دید»

و برای «رفع» و «دفع» آن ها چاره ای «اندیشید»!

«رگ،نمودِ دُمَل» است و «برگ،نمادِ جنگل».

آن گاه که «رگه ای از دُمَلِ فساد» و «برگه ای از جنگلِ بیداد» دیده شود،

باید همه «سوپاپ ها به جوش» آیند و «سِنسورها به خروش»؛

امّا آن گاه که «خُناقِ شَدید» و «اختناقِ سَدید»، 

«سوپاپِ دهان ها را بسته» و «سنسورِ قلم ها را شکسته»،

نظام، سرنوشتی جز «تلاشی آنی» و «فروپاشی ناگهانی» ندارد!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------- 

تلاشی: از هم پاشیده شدن،نیست و نابودشدن،اضمحلال

آنی: فوری،بی درنگ،در یک لحظه

سنسور:حساس، حسی، ضبط کننده، عضو حسی، دریافتگر، حسگر، گیرنده یا دریافت کننده خاطرات حسی

سوپاپ: پولک روی دهانه دریچه های سرسیلندر یا در دیگ زودپز برای اطمینان و ایمنی از خطر انفجار

انزجار: بیزاری،به هم برآمدن،نفرت

شالوده: بنیاد،پی دیوار،طرح،نقشه

دُمَل: آبسه،زخم و ورم پر از چرک و خونابه

خُناق: دردِ گلو،دیفتری

اختناق: خفه شدن،گلوگیرشدن،خفگی

سدید: محکم و استوار،راست و درست 

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۰۷:۰۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

    هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 837)

 

 

«امیرِ اوج» یا «اسیرِ موج»؟!

 

 «پرندگانی ضعیف» و «جاندارانی نحیف» ،

که به «تنهایی» و با «جدایی»

«نه کاری را می دانند» و «نه ابتکاری را می توانند»،

چون با «خُجستگی»،«دستِ همبستگی» به یکدیگر دهند،

می توانند «دامِ اسارت» و «قفسِ حقارت» را 

از «جای برکَنَند» و به «دیگرجای دَرافکَنَند»!

باید درهم شکست «میله های هر قفس» و «حیله های هر محبس»را ،

که «پرنده را از پرواز» و «فرازَنده را از فراز» بازمی دارد!

انسان «بالی برای بالیدن» دارد و  «سِگالی برای سِگالیدن».

او باید «امیرِ اوج» باشد،نه «اسیرِ موج».

باید «جیرها را شکست» و «زنجیرها را گسست»!

باید «روندِ رهایی» و «فرایندِ شکوفایی»،

مهم ترین دغدغه هر «شهروند» و هر «جامعه وَرجاوَند» باشد.

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

فراز: بالا،بلندی،سربالایی،مقابل نشیب

سِگال: اندیشه،فکر

سِگالیدن: اندیشیدن،فکرکردن،رای زدن

جیر: خشم و غضب 

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۰۶:۴۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

  هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 836)

 

«باتلاقِ نادانی» و «مُحاقِ ناتوانی»

 

 افراد «ابله و نادان» و اشخاص «احمق و ناتوان»  

گرچه «در استدلال سرسخت» اند،ولی «در خیال خوشبخت»اند؛ 

زیرا هیچ گاه نه به «تنهایی» خود پی می برند و نه به «بینوایی»خود. 

کسی از «نادانی» و «ناتوانی» رنج می برد، 

که می داند «چه گفتاری را نمی داند» 

و «چه رفتاری را نمی تواند» ؛

ولی آن که به «نادانی ها» و «ناتوانی ها»ی خود آگاه است، 

ناگزیر مشتاقانه به سوی «آگاهی» و «حق خواهی» گام برمی  دارد. 

کسی که «اهلِ طلب» است،بیزار از «جهلِ مُرکّب» است! 

بنابراین برای هر انسان ،«نخستین درس» ،

باید«مهم ترین ترس» او از نادانی باشد.

انسان از همان لحظه در «باتلاقِ نادانی» 

و «مُحاقِ ناتوانی»اسیر جهل مرکّب می شود ،

که «سر به زیر» و «پای در قیر»،

 خود را بی نیاز از «آموختن» و «تجربه اندوختن» احساس می کند!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

اهلِ طلب: تشنه فهمیدن،طالب علم و آگاهی

 مُحاق: آخر ماه قمری،سه شب آخر ماه قمری که ماه دیده نمی شود

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۶ ، ۰۶:۱۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد835)

 

«دلالتِ خدا» و «رسالتِ ما»


 

 کسی که «بنای آینده» و «بنیان پاینده» را

بر «اساسِ فال» بنا می کند،نه بر «قیاسِ استدلال» ،

او کسی است که چون با «خودباوری» و «خردداوری» بیگانه است،

بنابراین می خواهد از «پنجره فال» و «حنجره خیال»،

تاییدی بر «هویتِ رنگ باخته» و «شخصیّتِ فرهنگ ناشناخته» خود بگیرد.

 از «بُرجِ عاج» و «دُرجِ زُجاج» باید فرود آمد

و «حصرِ خیال» و «قصرِ آمال» را 

با «کلید عقلانیت» و به «امید درک حقیقت» باید گشود.

«ساختنِ بهشت» و «پرداختنِ سرنوشت» 

با «دلالتِ خدا» و «رسالتِ ما» است!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------------  

دلالت: راهنمایی،برهان و دلیل

عاج: دندان فیل که سفید و سخت و دراز و قیمتی است و برای ساختن اشیای گرانبها به کار می رود

دُرج: صندوقچه،جعبه کوچک جواهرات

زُجاج: شیشه،آبگینه

پرداختن:ساختن،جلادادن و آراستن،مرتب کردن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۶ ، ۰۶:۴۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 834)

 

«فروغِ فکر»یا «نبوغِ بکر»

 



 «مشعل نبوغ» آن گاه در ذهن انسان ها «پرفروغ» می شود، 

که «آفتاب حقیقت» و «مهتاب واقعیت» بر آن بتابد.

در «جهانِ هستی» و «راژمانِ حق پرستی»

«مدیرِ بینش»،«مدارِ آفرینش» را 

بر «پایه عدالت» و «سرمایه عقلانیت» 

«سامان داده» و «بُنیان نهاده» است. 

بنابراین هر بُنیانی را که بر «توده کاستی» و «شالوده ناراستی»

بنا نهند،محکوم به «تلاشی» و «فروپاشی» است. 

«فروغِ فکر»،«نبوغِ بِکر» است؛

این فروغ تنها از «شمع جان می تابد» و «جمع جانان را درمی یابد».

 

#شفیعی_مطهر

 -------------------------------------------

راژمان: سیستم،نظام،دستگاه

مدیر بینش: خداوند،آفریدگار 

توده: تل و پشته،هر چیزی را که روه هم ریخته و کوت کرده باشند،مثل توده خاک

کاستی: کجی،تقلب،دروغ 

تلاشی: از هم پاشیدن،پراکنده شدن،نیست و نابودشدن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۶ ، ۰۴:۵۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 833)

 

 

«تاج»را به «تاراج»دادن!


 سر فرودآوردنِ «حکومتِ حاکم» در برابر «حکمتِ حکیم» ،

نشانه «رشد و رشاد» و «رویش استعداد»در جامعه است؛

 ولی «انکسارِ حکیم» در برابر «استکبارِ حاکم»، 

علامت فربه تر شدن «جُرثومه فساد» و «موهومه استبداد» است.    

آن گاه که «حکیم» در برابر «حاکم» ،

«دست بر سینه» و «پای در کابینه» گذارد،

چنین کسی از «گُلِ حکمت»،«پُلِ حکومت» ساخته 

و از «زلالِ فضیلت»،«ضلالِ رذیلت»!

چه زشت است «رفوزگی علّامه» در «دریوزگی خودکامه»! 

حاکمی که «راهِ فساد بپیماید» و  جامعه را به «گناهِ بیداد بیالاید»،

«حکیمانِ ساکت» را به «لئیمانِ ماکت» تبدیل می کند!

او ناگزیر به جای«آغوش خانه»، «حلقه به گوش بیگانه» می شود!

در حالی که برای «حاکمِ دادگر» و «عالمِ حق نگر»،

«تاج» را به «تاراج»دادن،به که به «بیگانه»،«باج»دادن!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

اِنکسار: شکسته شدن،فروتنی،خضوع

استکبار: بزرگ پنداشتن کسی،تکبّرکردن،خودنمایی،گردنکشی 

جُرثومه: اصل،ریشه،خاک دور ریشه

موهوم(موهومه): وهم شده،آنچه وهم و گمان متوجه آن شود

کابینه: دفتر،اتاق کار،هیئت دولت،هیئت وزیران

لئیم: بخیل،ناکس،فرومایه

ماکت: نمونه ای کوچک از خانه یا....که از چوب یا مقوا بسازند

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۶ ، ۰۶:۳۲
سید علیرضا شفیعی مطهر