سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۲۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

 خدا دیدن چه شیرین است! 


#شفیعی_مطهر

تقدیم به آنان که از دشمن، جور می بینند و از دوست، جفا!

 

سحر بر درگه معشوق نالیدن چه شیرین است!
سری بر آستان دوست ساییدن چه شیرین است!

دلی خونبار و چشمی اشکبار و چهره ای خندان
به روی بحرخون خویش خندیدن چه شیرین است!

به راه حق فراتر از تن و جان آبرو دادن
به راه عشق خوددادن خدادیدن چه شیرین است!

به زیر سلطه دشمن بلادیدن اگرسخت است
به روز حاکمیت هم ستم دیدن چه شیرین است!

ز دشمن گرهزاران تیر زهرآگین خوری سهل است
ز دست دوست جام زهر نوشیدن چه شیرین است!

مسلمان بودن و ازکفر رنجیدن سزاوار است
به جُرم دین ز دینداران جفادیدن چه شیرین است!

اگر ظلمت هزاران تیرکین بر پیکرت بارد
بر اوج آسمان چون مهرتابیدن چه شیرین است!

به غمخواری غم دل گفتن آرامش دهد اما
غمت با چاه گفتن زار گرییدن چه شیرین است!

در آن شهری  که فهمیدن گناه دردمندان است
صدای درد را از دل نیوشیدن چه شیرین است!

بلور دل شکستن بر سریر سرخ  پیروزی
اگر تلخ است طعم دردفهمیدن چه شیرین است!

وضو با خون دل تکبیر از سوز جگر گفتن
ز باغ سبز سجاده ثمرچیدن چه شیرین است!

ز ناپاکی خود گر طعن بشنیدی روا باشد
"مطهر"بودن و دشنام بشنیدن چه شیرین است! 

 

(گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۷ ، ۰۷:۲۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1014) 

 

«زیبایی رفتار» یا «فریبایی ساختار»؟!

 

من «زشت ترین» و «خوش سرشت ترین» زن دنیا را دیدم. 

نه از دیدن آن «احساس نفرت» کردم و نه نسبت به این «احساس محبّت»؛ 

زیرا آن چه با «احساسِ نفرت می آمیزد» و «محبّت را برمی انگیزد»، 

زشتی و زیبایی «خصایل» است ، نه «شکل و شمایل». 

انسان از «زیبایی» و «فریبایی» لذّت می برد، 

ولی زیبایی به تنهایی نه «محبّت» می آفریند و نه «مودّت». 

بنابراین چه بهتر که هر انسان در «آیینه بنگرد» و صفات خود را «بهینه بنگارد». 

اگر زیباست،با «رفتار زیبا» و «گفتار گیرا» 

«درون را بپیراید» و «بیرون را بیاراید».

و اگر زشت است،باز هم با «رفتار زیبا» و «گفتار گیرا»

  «زشتی ها را بزداید» و بر «زیبایی ها بیفزاید».

 «جذّاب ترین جوان» و «شاداب ترین انسان»

می تواند با «رفتار ناپسند» و «گفتار ناخوشایند»،

«با فضیلت ها بستیزد» و «نفرت ها را برانگیزد»!

آن چه «عیار ارزش» است و «معیار پذیرش»، 

«زیبایی رفتار» است ،نه «فریبایی ساختار»!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

شمایل: شکل و صورت

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۷ ، ۰۶:۲۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1013) 
 

 «زنگار چاپلوسی» و «رفتار سالوسی» 

 

«اهدای سلام» و «ادای احترام»

در «عالَمِ قیاس» ،«مانند لباس» است.

بهترین لباس آن است که «قشنگ و شاد» باشد، نه «تنگ یا گُشاد»

در عرصه «وجدان»،حرمت نهادن به هر «انسان» نیز 

باید متناسب با «سازه عقلانیّت» و «اندازه ظرفیّت» او باشد. 

ارج نهادن کمتر از «لیاقت»،«حماقت» است

و بیش از«شایستگی»،«گُجستگی» است. 

شخصیت همه انسان ها را باید «تکریم» و عزّتشان را «تعظیم» کرد،

ولی با «کمال صداقت»و نه بیشتر یا کمتر از «لیاقت».

«ستایش» بیش از «آیش»،

قدرتمِداران را «مغرور» و از پاسخگویی «معذور» می دارد.

 گوینده نیز در «گُمان چاپلوسی» و «مظانِّ دستبوسی» قرار می گیرد.

تملُّق و چاپلوسی «خویی پلید» و «آهویی شدید» است.

جامعه آن گاه می تواند «فرگاه ماندگاری را بجوید»

و «راه رستگاری را بپوید»،

که «زنگار چاپلوسی» و «رفتار سالوسی» را

از «چهر شهر» و «سپهر دهر» بزداید!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

سالوسی: ریاکاری،عوام فریبی،حیله گری

گُجسته: خبیث،پلید،(گُجستگی: خباثت،پلیدی،ناپاکی)

آیش: بارورشدن،میوه دادن،استعداد

مظانّ: جای گمان بردن

آهو: عیب،نقص،خطا،خبط

چهر: چهره،سیما،صورت

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۷ ، ۰۵:۴۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1012)  

 

 «فانوس آگاهی» در «آقیانوس تباهی»! 

 

من جامعه ای را دیدم که در آن به جای «نمو»،«نما» دیده می شود

و به جای «دعا»،«ادّعا».

اینجا به جای «مومن»،«مومن نما»جلوه گری می کند

و به جای «روشنفکر» ، «روشنفکرنما».

 در اینجا «نما ،حراج» است و «ریا،رواج» دارد 

و «رایت» به جای «درایت» نشسته است.

در اینجا «شرافت»،«آفت» است 

و «شهامت»،موجبِ «ملامت»!

«آزادگی» را «سادگی» می نامند

و «بردگی» را عینِ «زندگی»!

«جلب منفعت» در «سلب مناعت» است

و «بیانِ صداقت»،«نشانِ حماقت»!

بیاییم در این «آقیانوس تباهی»،«فانوس آگاهی» باشیم.

«جان را بسوزیم» و «زبان را برافروزیم»،

تا شاید «ظلمی را بزداییم» و «ظلمتی را بپیراییم»!

و «چشمی ببیند» ،تا «خشمی بیافریند»!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------- 

رایت: بیرق ،پرچم،عَلَم

درایت: دانستن،دریافتن،آگاهی داشتن

نما :صورت ظاهر

نمو : رشدکردن و بزرگ شدن

 پیراستن: بریدن و کم کردن زیادتی،بریدن شاخه های زائد

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۷ ، ۰۵:۲۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1011) 

 

«سفیرِ گُل» یا «صفیرِ گُلوله»!

 

هیچ گاه از «زرقِ شیر» و «برقِ شمشیر»،

نه «جرعه ای از عدالت» می چکد و نه «قطره ای از دلالت».

همه خشونت ها از «تیر» برمی خیزد و از «شمشیر»

و ریشه همه خونریزی ها در «خاکسترِ جنگ» آبشخور دارد و در«بسترِ تفنگ».

ولی هر «ریحانه تَر» و «جوانه معطّر» 

که در «بوستان فرهنگ و هنر» و «گلستان نقد و نظر» می رویَد،

«طبعی لطیف» دارد و «روحی ظریف». 

منطق حق و حقیقت،«سفیرِ گُل» است،نه «صفیرِ گُلوله»!

آن چه در «انسان،ایمان» می آفریند و در «جان،ایقان»،

«اقناعِ عقل» است،نه «اشباعِ نقل».

انسان در برابرِ «زور،جبهه می گیرد»،ولی «شعور را می پذیرد».

انسان ممکن است ناگزیر در برابر زور «تسلیم» شود و «تعظیم» کند،

ولی هیچ گاه زور نمی تواند «نظر را تغییر» دهد و در «باور،تاثیر» گذارد.

اعمال زور، «عُقده» می آفریند،نه «عقیده»!

«بذرِ ایده» و «جذرِ عقیده» 

تنها با «زلال اندیشه» و «استدلال خردپیشه» می رویَد!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------------

سفیر: میانجی،اصلاح کننده میان دو گروه

صفیر: سوت،صوت ممتد که خالی از حروف هجا باشد،صدای شلیک گلوله

زرق: نیرنگ و تزویر

اِقناع: قانع ساختن،راضی کردن،خشنودکردن

اِشباع: سیرکردن،پُرکردن،بسیارکردن

ایده: اندیشه،فکر،رای،عقیده 

جذر: ریشه،اصل،بیخ

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۷ ، ۰۸:۱۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1009

 

«موج خطر» و «اوج خطیر»!

 

 Related image

 زیبایی بهار نه در «سیمای فصل» ،که در «صفای وصل» است. 

  با «ظهورِ یار» و «حضورِ دلدار»، 

«همه اصول،هار» است و «همه فصول ،بهار» .

از «شاخساران نگاه» و «آبشاران پگاه» او 

می توان «جوانه های ذوق» و «شکوفه های شوق» چید.

 عشق،«من را می رانَد» و «اهریمن را می میرانَد». 

قدرت عشق،چون «برآشوبد»،«شکوهِ کوه را درهم می کوبد»!

آن که «فرزانگی را می آفریند»،«جاودانگی را برمی گزیند».

عشق از هر «پنجره باز»،«حنجره راز» می سازد

و از هر «چشم طنّاز»،«چشمه ناز»!

همه «آدمیان» و «عالَمیان» در پرتو عشق زیباترند.

عشق،«جان جهان» است و «جهانِ جان». 

«جهان را نور» می بخشد و «جان را شعور».

عشق،انسانِ«خاک آلوده» را «پاک و پالوده»می کند،

از «مَغاک می رهاند» و به «افلاک می رساند».

 عشق به انسان،«نگاهی بلند» و «جایگاهی شکوهمند» می بخشد  

بنابراین در عرصه جاه طلبی هر «اقدام» را «دام» می بیند

و هر «فرنام» را «نام»!

در عرصه عشق «هر چمن،چمان» است و «هر ارزن،ارزان».

«کارها،سان» است و «ابتکارها،آسان».

«دف ها نازک» است و «هدف ها،نزدیک».

بیاییم در دریای عشق بر «موج خطر نشینیم» و «اوج خطیر را برگزینیم»!

 

#شفیعی_مطهر

 ------------------------------------- 

خطر: شرف و بزرگی و بلندی قدر و مقام

خطیر: بزرگ،شریف،بلندمرتبه،صاحب قدر و منزلت

ذوق: خوشی و نشاط

پالوده: صاف شده،پاکیزه شده،پاک شده از آلودگی

هار: رشته مروارید،لعل و یاقوت،گردن بند

فرنام: عنوان،لقب

چمان: چمنده،خرامنده،خرامان،کسی که با ناز راه می رود

سان: رسم،عادت،طرز،روش

دف: یکی از آلات موسیقی که دارای چنبر چوبی و پوست نازک است و با سرانگشتان نواخته می شود

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۷ ، ۰۵:۲۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1008

 

«حال» و «مَجال»

 

من کسانی را دیدم که با «تنفُّس در هوای دیروز» و «تخیُّل در فضای فردا» ،

در «کمال جنون»،جرعه های «زلالِ اکنون» را 

از «زوایای دستان حال» و «لابه لای انگشتانِ مَجال» «فرومی ریزند» 

و با «تالابِ دَم» و «مُردابِ عدم» «درهم می آمیزند».

از بین همه «پدیده های خیر و شر» آن چه برای «بشر» 

«سود می آفریند» و «بهبود برمی گزیند» ،

فقط «زمان حال» است وهر چیز جز آن ،«محال» است. 

فرصت ها چون «انبوهِ ابر» و «گروهِ هُژبر» می گذرند.

بیاییم «حال را بیابیم» و «مَجال را دریابیم».

 

#شفیعی_مطهر

 ---------------------------------------------

تالاب: حوض آب،استخر کوچک،آبگیر،برکه  

دَم: لحظه،هنگام،وقت

هُژبر: شیر

مَجال: محل جولان،جولانگاه،فرصت

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۷ ، ۰۶:۱۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

   

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1007)

 

«وجود یکتا» و «موجود بی همتا»

 

  هر انسان در «اساس آفرینش، یگانه» است  

و در «قیاس بینش با همه بیگانه» . 

هر انسان «وجودی یکتا» و «موجودی بی همتا» است، 

در جهان بشری «نامی خطیر» دارد و «فرنامی بی نظیر» ،

او در برابر هر «کنشی ویژه» ،«واکنشی آویژه»دارد.

«مستقل و خوداندیش» است و «وابسته به خویش»؛ 

بنابراین نباید «برهان های کیش» و «آرمان های خویش» را 

با «عِیارهای همگنان بسنجد» تا در «معیارهای دیگران بگنجد».

 عقل هر انسان برای او تنها «چراغ راه» و «دماغ همراه» است. 

او حتی هر «نقل» را هم با «عقل» باید بسنجد

و هر «منقول» وقتی قابل پذیرش است که «معقول» باشد.

در برابر «بارگاه عدل الهی» و «میزان دادخواهی»،

 هر انسان به اندازه عقلش «مسئول» و «مقبول» است.

بنابراین هیچ انسانی نمی تواند با «چشم دیگری ببیند» 

و با «عقل دیگری راهی برگزیند» .

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------------------- 

فرنام :عنوان،تیتر

آویژه: ویژه،خاص،خالص

کیش: دین،آیین،مذهب

دماغ: مغز سر،ماده نرم و خاکستری رنگ که در میان جمجمه قرار دارد

 مقبول: قبول شده، پذیرفته شده ،پسندیده

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۷ ، ۰۶:۱۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1006)

 

 «اساس اُمّت» بر «احساس کرامت»

 

 کسی که «زبان کرامت انسان» را در زیر «دندان لئامت نهان» «می فشارَد»

و «عمری از عزّت» را به «لحظه ای از لذّت» «می سپارَد»،

 در حقیقت «خُجستگی انسان» را به پای «گُجستگی حیوان» قربانی می کند!

انسان بدون داشتن هر یک از «فضایل» و آلوده شدن به هر یک از «رذایل»، 

از «مقام انسانیت» و «قوام عقلانیت» ساقط نمی شود،

ولی با «فقدان کرامت» در مُرداب «خُسران لئامت» سقوط می کند.

انسان بدون کرامت نه «انسان پست»،که بدتر از هر«حیوان فرودست» است.

کرامت، «گوهری ارزنده» و «جوهری برازنده» است.

کرامت نه «قرین» دارد و نه «جایگزین».

«خودکامگان دون» و «شهریاران زبون»

 برای سوارشدن بر «دوش شهروندان» و «هوش ورجاوندان» ،

«نخستین مایه» و «برترین سرمایه»ای را که از آنان می گیرند،

«کرامت» و ««عزّت» است!

زیرا مردمی که «اساس اُمّت» را بر «احساس کرامت» بنا نهاده اند،

نه «تن به زیر بار زور» می دهند و نه «سر به زیر ساطور»!

 

#شفیعی_مطهر

 --------------------------------- 

لئامت: فرومایگی، پست فطرتی،بخیلی

خُجسته: خوب و خوش

گُجسته: خبیث، ملعون، پلید و ناپاک، مقابل خجسته

 دون: پست،خسیس،فرومایه،سفله

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۷ ، ۰۵:۴۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1005)

 

«راه صلاح» و «نگاه اصلاح»! 

 

اصلاحات ،نه «پروژه ای زماندار»،که «پروسه ای ماندگار» است.

اصلاحات،روندی است که در «همیشه زمین» و «اندیشه زمان»،

همواره نه تنها «استقرار»،که «استمرار» دارد.

رَوَندِ اصلاحات نه «بازه زمانی محدود» دارد و نه «سازه مکانی  مسدود» !

حاکمی که «نگاهِ صلاح را درک کند»،«راه اصلاح را ترک نمی کند»!

و حکومتی که «مدارِ اصلاحات را سد کند»،

در حقیقت «استمرارِ حیات را رد می کند»!

«فضای معماری اصلاحات»،«هوای بهاری حیات» است.

مردم در آن می توانند به راحتی «تنفُّس» و درباره همه امور «تفرُّس» کنند.

 اصلاحات،«روندی همیشه بهار» است و «فرایندی اندیشه مدار».

هیچ «فرزانه خردمند» و «فرهیخته ورجاوند» 

آن را «نمی کوبد» و بر آن «برنمی آشوبد»!

فقط «خالف» با آن «مخالف» است؛

تنها کسانی با آن «می جنگند»،که هوادار «نیرنگ اند»!

اینان،«آب را گِل آلود» و «آفتاب را گِل اندود» می خواهند 

تا بتوانند در «سیاهی های قفس»،«ماهی های هوس» را صید کنند!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------------

صلاح: آشتی کردن،سازش،خیر و مصلحت

اصلاح: بسامان آوردن،سر و سامان دادن،آراستن،نیکوکردن

استقرار: قرارگرفتن،پابرجاشدن،استوارشدن

تفرُّس: به فراست دریافتن،نگاه کردن به چیزی برای فهم آن،مطلبی را با زیرکی از روی نشانه فهمیدن

پروژه: نقشه،طرح،لایحه،قصد،نیت،طرح و نقشه ای که باید اجرا شود

خالف: احمق، بی شعور

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۷ ، ۰۵:۳۶
سید علیرضا شفیعی مطهر