سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۲۹ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1271


«لجبازی» یا «فلج سازی»؟!


«زمینِ لجبازی»، «زمینۀ بازی» نیست.

بلکه زمینی «بس گزنده» و «بسیار لغزنده» است؛ 

 کسی نیست که بر این زمین «پای فِشُرَد» و «بر زمین نَخورَد».

«لَج»،مغز را «فلج» می کند، 

بنابراین اثرِ «لجبازی»،«فلج سازی» است

و انسان را از «ژرف دیدن» و «شگرف اندیشیدن» بازمی دارد.

بیاییم برای رسیدن به هر «حاجت» از «لجاجت» «بپرهیزیم»

و از «چنگِ چنگیزِ لجبازی» به سوی «آهنگِ دلاویزِ هماوازی» «بگریزیم»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۸ ، ۰۴:۳۲
سید علیرضا شفیعی مطهر


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1270


«شمعِ دل» در «جمعِ محفل»


هر «شمعی می سوزد»،«جمعی را می افروزد»! 

 هر شمع، «پروانه ای عاشق»دارد که چون «دیوانه ای شایق»،

عاشقانه گِردِ «یار، پرواز» می کند و با «دلدار،راز»می گوید.

امّا آن گاه که «شمعِ دل» در «جمعِ محفل»روشنگری می کند،

نه تنها از «درد»،که از «طرد» نیز می سوزد!  

زیرا آنان که باید «بفهمند»،در «وهم اند»!

چه سخت است که «سخنی آتشین» و «گُلخنی حزین»، 

نه تنها «زبانت»،که «جانت» را نیز بسوزد،

ولی نه «گوشی بیابد» و نه «هوشی آن را دریابد»!


#شفیعی_مطهر

----------------------------------

افروختن: روشن کردن، درخشان شدن

شایق: راغب،مشتاق

طرد: راندن، دورکردن کسی از نزد خود

گُلخن: آتشخانه،تون،آتشخانه حمام


کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۸ ، ۰۶:۱۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1269


  «امیرِ قلوب» یا «اسیرِ ذنوب»؟!


سگ، «وفادارترین حیوان» نسبت به «انسان» است؛ 

اما «مثلی ساری» و «ضرب المثلی جاری» می گوید: 

«مثل سگ پشیمان شدم»!!

آیا «معنای این مَثَل»،«گویای این جَدَل» نیست،

که ما انسان ها با «گفتارِ گزنده» و «رفتارِ زننده»،

 سگ را از «خدمتگزاری» و «وفاداری» نسبت به خود پشیمان می کنیم؟  

آدم ها «در قاب، یگانه»اند و در «نقاب، دو گونه»اند:

برخی «غرورشان را می زدایند» و «شعورشان را می پیرایند» 

و با دیگر انسان ها با «برازندگی»،«زندگی» می کنند.

و بعضی «کرامت» و «شخصیّتِ»انسان ها را زیرپا می گذارند

و عمری در «فراقِ شعور» در «باتلاقِ غرور» ،

با «شرمندگی»،«بندگی» می کنند!

آنان «امیرِ قلوب»اند و اینان «اسیرِ ذنوب»!


#شفیعی_مطهر

--------------------------------

ذنوب: گناهان جرم ها کارهای ناروا،(جمع زنب)

ساری: نفوذکننده

می پیرایند:پیرایش می کنند،(پیراستن:بریدن و کم کردن زیادتی و ناهمواری برای خوشنماکردن چیزی)


کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۸ ، ۰۶:۱۱
سید علیرضا شفیعی مطهر


هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1268

 

«نثارِ یک آن» یا «ایثارِ یک جهان»؟!

 

  «ساعت های زمان سنج» ،«راژمانِ رنج»اند. 

این ها هر «لحظه» و هر «لمحه»،

«عجولانه» و «بی رحمانه»، 

از صندوقچه زرّین عمر ما «گوهرهای بقا» را به «دریای فنا» می ریزند. 

گوهرِ لحظه ها «موازین» دارند،ولی «جایگزین» ندارند!

هر «زیانی قابلِ جبران» است و هر «ضمینی قائلِ ضمان»،

ولی  «نثارِ یک آن» را با «ایثارِ یک جهان» نمی توان جبران کرد.

بیاییم «نَفَس ها را قدر بدانیم» و «هَوَس ها را غدر بخوانیم»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------- 

آن:  هنگام، وقت، لحظه، دم،اندکی از زمان

راژمان: سیستم،نظام،دستگاه

لمحه: یک بارنگریستن، باشتاب نظرکردن

موازین: اندازه ها ،مقدارها،جمع میزان

ضمین: کفیل، عهده دار غرامت، پایندان

ضمان: قبول کردن،پذیرفتن،برعهده گرفتن

نثار: پاشیدن، پراکنده کردن،افشاندن 

غدر:  خیانت، بی وفایی ،حیله، فریب

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۸ ، ۰۶:۲۸
سید علیرضا شفیعی مطهر


  

هر پگاه نو با یک نگاه نو


#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1267


«اعتماد»، استوارترین «عماد»


  «اعتماد»، استوارترین «عماد» است 

  و تنها سندی است که اگر «سنخِ ثنا» دارد، «نُسخۀ المُثنّی» ندارد. 

بنابراین در «بهین سودا»،«گرانبهاترین کالا» است.

اعتماد ،نه «حدّی سمین»،که «سدّی ثمین» است،

که قرن ها «قطره قطره» و «شطره شطره»،

«زلالِ وثوق»، این «سَیّالِ حقوق» 

در پشت آن «بار» و «انبار» شده است؛

ولی «بقایش گسستنی» و «بنایش شکستنی» است.

این سدِّ اعتماد با «تلنگُری خفیف» و «تغیُّری ظریف» ،

«درهم شکسته» و بندهایش «از هم گسسته»،

بکلّی «شار و شیارش به هم می آمیزد» و «دیوارش فرو می ریزد». 

«اعتمادِ خلق» به یک «حکومتِ طلق»،

«بزرگ ترین پایه» و «سترگ ترین سرمایه» است،

که می تواندبرای حکومت، «مجالِ حیات» و  «حلّال همۀ مشکلات» باشد.

بیاییم این سرمایۀ عظیمِ «مهادِ اِقناعی» و «اعتمادِ اجتماعی» را 

که قرن ها قطره قطره «به هم» و «فراهم» آمده،

با «ولنگاری» و «سهل انگاری» هدر ندهیم!


#شفیعی_مطهر

------------------------------------

عماد: تکیه گاه، بنای بلند

سنخ: بیخ، بن، بنیاد،اصل،ماده

ثنا: مدح،ستایش،سپاس،درود 

المثنّی: نسخه دوم از هر نوشته

بهین: خوب، نیکو ،برگزیده

سودا: معامله، داد و ستد، خرید و فروش

سمین: فربه، چاق

ثمین: گرانبها، قیمتی

شار: بنای بلند،عمارت عالی،راه فراخ

شیار: خراش و شکاف

مهاد: بساط بستر گهواره

ولنگاری: بی قیدی، بی پروایی ،بی بندوباری


کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۸ ، ۰۶:۲۰
سید علیرضا شفیعی مطهر




هر پگاه نو با یک نگاه نو


#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1266


«حیلۀ سایش» یا «وسیلۀ آسایش»؟!


«چوپانِ بامعرفت» تا آن گاه که «نی لبکِ محبّت» را 

با «ادبِ اراده» «بر لب نهاده» 

و تا «هنگِ طاقت» در آن «آهنگِ صداقت» می دمَد، 

گلّه از یورشِ گرگ های «خون ریز» و «نفرت انگیز» در امان است.  

ولی آن گاه که سر در «لاکِ غفلت» و «مَغاکِ ملالت» فرومی برَد،

گلّۀ «بی پناه» طعمۀ گرگ های «دُژآگاه» می شوَد.

کسی که در هر سازمان «گاهِ سرپرستی را می پذیرد»، 

نباید «راهِ پستی را پیش گیرد».

لازمۀ پذیرش هر «مسئولیّت مردمی» پس از «مقبولیّت تداومی»، 

«آمادگی برای ایثار» و «آزادگی برای پیکار» است.

مسئولیّت نه «کاری طینتی» و «شکاری غنیمتی»، 

در «چنگالِ غول» و «آمالِ مسئول» است،

که «مهاری مَهین» و  «باری سنگین» بر گردن و دوش اوست.

مسئولیّت نه «ابزارِ رفاه»،که «زارِ جانکاه» است.

مسئولیت، «حیلۀ سایش»است،نه «وسیلۀ آسایش».

مسئول باید از «فرگاهِ دلقِ خویش بکاهد» و «رفاهِ خلقِ دل ریش را بخواهد»!


                                #شفیعی_مطهر 

-------------------------------- 

حیله: چاره اندیشی، توانایی بر هر گونه تصرف و تدبیر

سایش: ساییدن،سودن، عمل ساییدن

هنگ: زور،قدرت،سنگینی،وقار،وزن،شوکت،آهنگ و قصد 

مَغاک: گود، گودال، جای گود

دُژآگاه: بداندیش،خشمگین،بدخوی

گاه: جا ،مکان، تخت پادشاهی 

طینت: خلقت ،سرشت خوی

غول:موجود افسانه ای بسیار بزرگ جُثّه و بدهیکل ،جانور مهیب مانند دیو

مَهین: خوار و پست،سست رای

زار:  ناله، گریه از روی درد و سوز ،پرسوز

دلق: خرقه،پوستین،لباس ژنده درویشان

فرگاه: حضرت،پیشگاه،شکوه و جلال


کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۸ ، ۰۷:۱۳
سید علیرضا شفیعی مطهر




هر پگاه نو با یک نگاه نو


#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1265


«ریوه های سرهنگی» یا «شیوه های فرهنگی»؟!


«بُردِ ریوه های سرهنگی» به جای «کاربُردِ شیوه های فرهنگی»، 

نه «اکنون» و در این «شهرِ مکنون»،که تا «ابد»،«ناکارآمد» است. 

آنان که با «ملیکۀ مُکنت» بر «اریکۀ قدرت» نشسته اند،

باید بدانند «قدرت» نمی تواند «حقیقت» را «بیافریند»، 

امّا «حقیقت» می تواند «قدرت»را «برگزیند».  

بنابراین به جای «تاختنِ اسبِ قدرت»باید به «شناختنِ کسبِ حقیقت»روی آورد.

با اقتدار می توان «چاپلوسانِ دون» و «دستبوسانِ زبون» را گِردآورد،

ولی اینان «کَرکَسانِ کمینی» و «مگسان گِردِ شیرینی» اند؛

لذا به گاهِ خطر نه «یارِ غار»اند،که «غُبارِ اَغیار» اند.

بیاییم «حق را یاری» و «با حقمَدار همکاری» کنیم.

 

#شفیعی_مطهر

 ------------------------------ 

ریوه: مکر و حیله،فریب،افسون

بُرد: تیررس،مسافتی که گلوله پس از شلیک می پیماید

کمین: کسی که به قصد ازپادرآوردن دشمن یا شکار در جایی پنهان شود و فرصت نگاه دارد

غُبار: گرد،خاک نرم

اَغیار: بیگانگان،دیگران،جمع غیر


کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۸ ، ۰۵:۴۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو


#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1264


در «درون زیستن» و «خون گریستن»!  


«ماه» تنها و «بی همراه»، 

در غیابِ «زرّینۀ مهر» بر فرازِ «سینۀ سپهر» می درخشد 

و «انوارِ سیمگون» و «شَرارِ شبیخون» خود را 

«بی دریغ و بی امان» از «ستیغِ آسمان»، 

بر «پیکرِ سرد و سیاه» و «بسترِ بَردِ شبانگاه» می پاشد.   

همۀ «کَبکبۀ کوکب» هم اگر بر «دَبدبۀ شب» «برآشوبد»،

نمی تواند با «اهورای نور»،«هیولای شبِ دَیجور» را «درهم کوبد»!

ماه از «تنهایی نمی ترسد» و از «یکتایی نمی هراسد».

او «به نیکی»،نبرد با «تاریکی» را «آزموده»

و راه های «بی کَسی» و «بی همنفَسی» را «پیموده»است.

«اصالتش شب گریزی» و «رسالتش ظلمت ستیزی»است.

ماه به ما می آموزد که در «نشرِ آگاهی» و «حَشرِ دادخواهی»، 

و در «افشاندنِ بذرِ نور» و «نشاندنِ جذرِ شعور»،

نه باید از «جفای یار ترسید» و نه از «قفای اَغیار هراسید»!

 چه زیباست در «قفسِ تنهایی» و «محبسِ تنگنایی»،

در «درون زیستن» و «خون گریستن»!


#شفیعی_مطهر

-------------------------------------- 

شَرار: جرقّه،شرر،آن چه از آتش به هوا بپرد

شبیخون :شب تازی،حمله ناگهانی شبانه به دشمن

ستیغ: قلّۀ کوه،بلندی سر کوه،چکاد

بَرد: سرما، سردی،ضدِّ گرما

کَبکبه: عظمت و شکوه و شکت و جاه و جلال

دَبدبه: سر و صدای موکب سلاطین و بزرگان در حال حرکت،جلال و شوکت

حَشر: برانگیختن،گردآوردن مردم 

جذر: ریشه،اصلۀ درخت

قفا: پس سر، پشت گردن

اَغیار: بیگانگان، دیگران،جمع غیر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۸ ، ۰۷:۳۰
سید علیرضا شفیعی مطهر




هر پگاه نو با یک نگاه نو


#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1263


«فوّارۀ نور» یا «منارۀ شعور»؟!


یک«فانوسِ دریایی» در رویارویِ یک «اقیانوسِ رویایی»،

«روزها و شب ها»،«یکّه و تنها»،

در «هیولای شب» چون «اهورای کوکب»،

«قامت می افرازد» و «قیامت برپا می سازد».

«بی دریغ» از «ستیغ»،

«نور می افشانَد» و تیرهای نورانی بر سینۀ «شبِ دَیجور می نشانَد».

نه «طوفان می شناسد» و نه از «بوران می هراسد».

چه «همانندی» و «شکوهمندی» وجود دارد

بین این «شب ستیزِ پایدار» با «روشنگرِ نورانگیزِ افکار»!

هر دو «مُنوّر»اند و «روشنگر».

او بر «فرازِ فوّارۀ نور» ایستاده و این بر «ترازِ منارۀ شعور».

هر دو سرود روشنگری «می سرایند» و گمشدگان را «راه می نمایند».

این با «ظلم» می ستیزد و او با «ظلمت».

بیاییم در این «اقیانوسِ ریایی» کم تر از «فانوسِ دریایی» نباشیم.

«جان را بسوزیم» و «جهان را برافروزیم»!


#شفیعی_مطهر

---------------------------------------

ستیغ: قُلّۀ کوه،چکاد کوه

دَیجور: تیره و تاریک

تراز: زیور و زینت،آرایش

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۸ ، ۰۸:۱۱
سید علیرضا شفیعی مطهر



هر پگاه نو با یک نگاه نو


#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1262


«پرتابِ سنگ» یا «بازتابِ یک فرهنگ»؟!


من شیطان را به هنگام «رَمیِ جَمَرات» در «زیرِ ضَرَبات» دیدم. 

او در حالی که «می خندید» و با شوخی «می رقصید» ،می گفت: 

بسیاری از اینان که امروز به من «سنگ می زنند»، 

فردا چون بازگردند ،به من «زنگ می زنند»!! 

«پرتابِ سنگ» به شیطان،«بازتابِ یک فرهنگ» است.

باید از ذهن،«افکارِ شیطانی را راند» و به جای آن «انوارِ یزدانی را نشاند»!

«سنگ، یک نماد» است و «فرهنگ،یک فریاد».

 در همۀ عمر طنینِ این «فریاد» را باید «فرایاد» داشت

و  «حریمِ من» را با «تحریمِ اهریمن» نگاه داشت!


#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

رَمی : افکندن،انداختن،پرتاب کردن،تیرانداختن،سنگ انداختن 

رَمیِ جَمَرات: یکی از مناسک حج و آن انداختن هفت سنگریزه به جمره عقبه است


کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۸ ، ۰۷:۳۸
سید علیرضا شفیعی مطهر