سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۲۳ مطلب در آبان ۱۴۰۱ ثبت شده است

#طنزسیاهنمایی. 401

علّت سکوت بعضی ها!

گفت: این روزها بسیاری از مردم نگاهشان به دهان برخی از صاحب نظران متنفّذ و الگوهای اثرگذار جامعه است.چرا از سوی آنان بیانیه ای راهگشا و اظهارنظری درمانگر صادر نمی شود؟

گفتم: شاید ملاحظات سیاسی باعث سکوت آنان است.

گفت: در دوران مبارزات مشروطه از یکی پرسیدند:

تو مشروطه خواه هستی یا سلطنت طلب؟

گفت: من زن و بچه دار هستم!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۰۱ ، ۱۴:۴۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

بزرگ ترین پرسش!!!

#شفیعی_مطهر

نخست - یک حیم ژاپنی می گوید : اگر مرا بین سه چیز :

۱-قوت و غذای مردم

۲-امنیّت مردم

۳-اعتماد مردم

مخیّر کنند که یکی را برگزینم و دو تا را رد کنم، با آن که غذا و امنیّت مردم بسیار مهم و حیاتی است ، اما من بی تردید "اعتماد مردم"را برمی گزینم .

زیرا با داشتن اعتماد مردم آن دو مورد و همۀ چیزهای دیگر به دست می آید.

دوم - "توماس قدیس خیلی چاق بود به طوری‌ که در کلاس دسته‌های نیمکت او را بریده بودند تا راحت بنشیند. او باهوش و مبتکر امّا زودباور بود و این زودباوری اسباب این شده بود که او را دست بیندازند.
روزی استاد که یک کشیش بود، در کلاس گفت:
- همین الآن بیرون خری در حال پرواز است.
توماس با عجله بیرون رفت تا ببیند. وقتی برگشت همه به او خندیدند.
توماس گفت:
- این که خری پرواز کند برای من باورپذیرتر از این است که کشیشی دروغ بگوید.
و کلاس در سکوتی عمیق فرو رفت.

دروغ‌گویی متولیان رسمی دین، بزرگ‌ترین لطمات را به همان دین وارد می‌کند.

سوم- بحران فعلی کشور با کشته شدن دختری کُرد آغاز شد.این خبر اعتراضات و ناآرامی هایی را برانگیخت و با کشته شدن حدود صد نفر در زاهدان و تعدادی در حرم شاهچراغ شیراز به اوج رسید.

در این جا دو پرسش مهم پیش روی ماست:

پرسش اول:راستی و درستی خبر اعلام شده توسّط مقامات رسمی دربارۀ علّت مرگ #مهساامینی و کشته شدگان بعدی

و پرسش دوم و بزرگ تر و مهم تر این که بر فرض صحّت خبر اعلام شده توسّط مقامات رسمی،چرا بسیاری از مردم آن را باور نمی کنند؟!

اعتماد مردم، کیمیای کمیابی است که قطره قطره به دست می آید . مبادا که با سهل انگاری سیلاب وار آن را هدر دهیم !!

یکی از مهم‌ترین آسیب های اجتماعی کشور تضعیف هنجارهای اخلاقی و اعتماد اجتماعی است. رواج و رسمیّت یافتن دروغ در مناسبات فردی و اجتماعی، افزایش و گسترش سوگند در گفتمان‌ها، سوءظن، فردگرایی، تظاهر و ریا، رابطه‌گرایی، قانون‌گریزی، عوام زدگی و عوام فریبی، تملّق و گزافه‌گویی نشانه‌هایی از بحران اخلاقی و نبود اعتماد در جامعه است.

مهم‌ترین دغدغۀ رفتارشناسان و آسیب‌شناس‌های اجتماعی افزایش شاخص‌های آسیب‌های اجتماعی در جامعه است ؛ تا آنجا که اختلالات روانی و افسردگی در جامعه ما دومین رتبۀ بیماری‌ها را از نظر تحمیل هزینه‌های بهداشتی، روانی و اجتماعی و اقتصادی دارد.

همچنین پرخاشگری و خشونت رو به افزایش است تا آنجا که بیش از 60 درصد از جرایم به علّت خشونت روی می‌دهد.

در یک پژوهش میدانی بیش از 75 درصد از مردم پول و پارتی را برای احقاق حقِّ خودشان ضروری دانسته و تنها 25 درصد از آن ها به اجرای مساوی قانون اعتقاد داشتند.

از این نظر می‌توان چنین برداشت کرد که شاخص‌هایی چون امید به آینده، قابل اعتماد بودن یا منصف بودن افراد و تکیه برانصاف اجتماعی در وضع مطلوبی قرار ندارد.

همچنان که می‌دانیم ارتباطات عنصر حیاتی در جامعه و مایۀ دوام و قوام آن است و در ارتباط ناب لزوم اعتماد متقابل ملاحظه شده و اعتماد متقابل نیز به نوبۀ خود رابطه نزدیک با صمیمیّت دارد.

برای ایجاد اعتماد، شخص باید هم به دیگری اعتماد کند و هم خودش دست کم در محدودۀ رابطۀ مورد نظر قابل اعتماد باشد.

در یک جامعه، اعتماد اجتماعی مثل شیرازه‌ای است که آحاد آن را به هم پیوند داده و از پراکندگی آن ها جلوگیری می‌کند.

بی‌اعتمادی افراد به یکدیگر و بی‌اعتمادی به ساختار سیاسی و اجرایی جامعه باعث بروز سوءاستفاده‌های مختلف، رشوه، اختلاس و پدیدۀ زیرآب‌زنی می‌شود.

در بررسی انحرافات و مسائل اجتماعی ریشۀ بسیاری از آسیب‌ها را در بی‌اعتمادی افراد به یکدیگر می‌توان جست‌وجو کرد.

وقتی در یک جامعه منابع به صورت ناعادلانه در بین گروه‌های مردم توزیع شود و این نابرابری در طول زمان استمرار پیدا کند، شکاف بین دو طبقۀ غنی و فقیر هر روز بیش‌تر می‌شود و طبیعی است که در این شرایط ،قوانین و ساختار سیاسی جامعه زیر سوال رفته و نوعی بی‌اعتمادی اجتماعی را در افراد تقویت می‌کند.

بی اعتمادی مردم به ساختارهای اجرایی منجر به تضعیف تعهّد اجتماعی و کمرنگ شدن هویّت ملی شده و گذشته از آن بی‌اعتمادی به تدریج به سطح روابط میان فردی کشیده می‌شود و حاصل آن انزوای اجتماعی است.

بنابراین می‌توان گفت وقتی سرمایه‌های اجتماعی فراموش می‌شود، فقر و بیکاری، تورُّم و اعتیاد و خودکشی، طلاق و جرایم اخلاقی نیز روندی رو به گسترش می‌یابد.(گروه جامعه سایت تبیان زنجان)

مردم چگونه می توانند در اموری که در دست عده ای به انحصار در آمده، فعّالانه مشارکت نمایند؟ .فرآیند مشارکت از جنس اطّلاع رسانی نیست که بتوان در مدّت کوتاهی و به وسیلۀ یک شیوه نامه مدوَّن آن را از عرصۀ آرمان به میدان عمل آورد و اجرا نمود. مشارکت همۀ احاد مردم در همۀ امور جامعه خود قبل از هر چیز یک فرهنگ است و هر پدیدۀ مترقّی تا زمانی که به شکل یک فرهنگ در نیامده و لباس فرهنگ نپوشیده، ماندگار و جاودان نخواهد شد. همان گونه که ابل وایزمن می گوید :

«انقلاب ها هرچند اصیل باشند، تا به فرهنگ تبدیل نشوند، ماندگار نخواهند شد».

مهم ترین عنصر محوری در مشارکت گریزی یا مشارکت پذیری در امور حکومت، اعتماد است.اعتماد متقابل حکومت و مردم را می توان محور و مدار مشارکت مردم دانست. مردم ما از نظر فرهنگی و تاریخی دچار یک مشکل هستند و آن عدم تجربه نظام های مردم سالار است. در فرهنگ رایج ما شهریار، قیّم جامعه محسوب شده و هم اوست که می تواند در تمام حوزه های زندگی مردم دخل و تصرّف نموده و صاحب نظر باشد و این که او از نظر ایده و تفکُّر تودۀ مردم استفاده نماید و اجازۀ مشارکت به آن ها بدهد، حالت مضحکی به خود می گیرد و این امر ناشی از سلطۀ تاریخی حکومت های خود کامه و شاهنشاهی در طول تاریخ است و حال که مردم در طول چهار دهه جسته و گریخته توانسته اند مردم سالاری را تجربه کنند، حافظۀ تاریخی آن ها اجازه اعتماد به خود و صاحبان حکومتشان را نداده و حتی این عدم اعتماد در بسیاری از دولتمردان ما هم تسرّی پیدا کرده و موجب شده است تا به واسطۀ همین عدم اعتماد، فرهنگ مشارکت در مردم ما هنوز درونی نشده و هنوز در سطح جامعۀ ما نگاه بدبینانه ای به این فرآیند و جود داشته باشد. وقتی که فرار از مالیات و قانون شکنی و .... در جامعۀ ما برخلاف جوامعی مثل سوئد و .... دیده می شود، بیانگر این نکته است که در جوامع ما بر خلاف جوامع دموکراتیک اعتماد نسبت به حاکمیت پایین است و مردم شک دارند که این قوانین و هنجارهای شهروندی در جهت منافع آن ها باشد. همچنین وقتی هیچ ابزاری برای نقد سازنده و آرام برخی ازقدرتمندان در دست نیست و دسترسی مستقیم به مسئولان در جامعه ما به راحتی میسّر نیست، حاکی از عدم اعتماد مسئولان نسبت به توانمندی فکری و شعور اجتماعی عامه مردم است. در حالی که با توجّه به مطالب مذکور نمی توان گفت که این مفهوم عاریتی از فرهنگ غرب و یا شرق است، بلکه در بطن اسلام و فرهنگ اسلامی ماست و به صورت قانون اساسی در آمده است. پس باید عینک بدبینی و بی اعتمادی را نسبت به این پدیده به کناری گذاشت و با زدودن غبار تاریخی از فرهنگ اصیل اسلامی و توجه به قانون اساسی ،در نهادینه کردن مشارکت مردم و تعمیق احساس اعتماد متقابل بین مردم و دولتمردان در تمام عرصه های زندگی به سوی آینده ای روشن گام برداریم و با وارد شدن در خم کوچه اول(اعتمادسازی و تحکیم مشارکت همگانی) به یاد داشته باشیم که:

حکومت،زورقی لرزان است در اقیانوس بی کران مردم.این اقیانوس می تواند با دست های مهربان خود زورق حاکمیّت را به ساحل نجات برساند؛و نیز می تواند با امواج خشمگین خود آن را به ژرفای اقیانوس فروبرد!

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین گویه های مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۰۱ ، ۰۷:۰۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

«دشمن»یا«هم میهن»؟! فرگرد1821

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

«قطعی ترین زور» و «حتمی ترین دستور»،

«گلولۀ فشنگی» است که از «لولۀ تفنگی» بیرون می آید.

و به «آنی ترین طاعت» و «پادگانی ترین اطاعت» می انجامد.

ولی چیزی که هیچ «گاه» و از هیچ «راه»،

از این «لولۀ پولادین» و «گلولۀ آتشین» بیرون نمی آید،

«قدرت آرمانی» است و «شوکت شایگانی»!

آن جا که حکومت«حرفی برای گفتن»و «ظرفی برای شکفتن»ندارد،

با «رعونت عیان» و «خشونت عریان»به میدان مردم می آید.

آن گاه خشونت پیروز می شود،که «حکومت» با «قدرت» خداحافظی می کند.

حکومت وقتی می تواند بر«اریکۀ اقتدار بنشیند»،که «ملیکۀ مردم سالار را برگزیند»

و «پایه های اقتدار» را از «سازمایه های دار» بردارد

و بر «نهادِ قلوبِ تفاهُم» و «مهادِ محبوبِ مردم» بگذارد.

حکومت را آن گاه می توان «پیروز» و «بهروز» خواند،

که سربازانش در دفاع از وطن با «دشمن» می جنگند،نه با «هم میهن»!

شفیعی مطهر

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

ظرف: ظرفیّت،گنجایش،سعۀ صدر

رعونت: نادانی،کم عقلی،یاوه سرایی

ملیکه(ملیک): پادشاه،صاحب ملک

مهاد:بستر،،بساط

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۰۱ ، ۱۱:۴۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 399

جبران زیان ناشی از قطع اینترنت!!

گفت: اسدی، مدیرکل دفتر خدمات کسب ‌و کار وزارت صمت از تخصیص بسته حمایتی دو هزار میلیارد تومانی برای تبلیغات کسب‌ و کارهای متضرّر از قطعی اینترنت در صدا وسیما و شبکه‌های اجتماعی خبر داد (انتخاب).

گفتم: کار خوبی کردند.

گفت: ضرر را مردم از قطعی اینترنت تحمُّل کردند، اما بسته حمایتی وزارت صمت قرار است پول را به جیب صداوسیما بریزد.(روزنامه شرق)

زمانی روزنامۀ توفیق نوشته بود برای رفاه فرهنگیان عزیز 20 درصد به حقوق ارتش افزوده شد!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۰۱ ، ۱۸:۵۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

«شادروان» یا «ناشاد،روان»؟! فرگرد 1820

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

مردم این شهر گویی آن گاه«شادروان»اند،که به سوی گور«ناشاد،روان»اند!

گویی تنها جایی که «شهد شادی» و «مهد آزادی» را احساس می کنند،

در «سرای گور» و «تنگنای قبور» است.

اگر ما «بنده هستیم» و جز «آفریننده را نمی پرستیم»،

«تا زِنده ایم»،«تازَنده ایم»

و می توانیم با «ایدۀ خودارزی» و «پدیدۀ خردورزی»،

در «بهار آزادی»،«گلزار شادی» را طراوت بخشیم؟

شفیعی مطهر

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۰۱ ، ۱۶:۵۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 398

تبلیغ یا تنفُّر؟!!

گفت: واژۀ «روحانی» یعنی چه؟

گفتم: منسوب به روح،آنچه که مربوط به روح و روان باشد،پارسا و اهل صفا،فقیه،دانشمند و پیشوای مذهبی.

گفت: حمیدرسایى،روحانی و نمایندۀ پیشین مجلس نوشته: «اراذلی که به‌ اسم دانشجو هرروز به بهانه‌ای دانشگاه شریف را متشنّج می‌کنند باید ابتدا اخراج و سپس ممنوع الخروجی ۱۰ تا ۱۵ ساله است.»

آیا این لحن و ادبیات جملۀ فوق در شان یک روحانی هست؟

گذشته از سخنان نازیبای پیشین ایشان دربارۀ زنان که هنوز زشتی آن زدوده نشده،آیا در جملۀ فوق بویی از تبلیغ و ترویج دین،ادب، اخلاق و منطق احساس می شود؟ آیا اسلام با وجود این گونه مبلّغان نیازی به دشمن دارد؟!

حَجاج با زنی از خوارج گفت: هیچ قرآن توانی خواند؟

برخواند: اِذا جاءَ نَصرُاللهِ… تا خواند: «یَخرجونَ»النّاسَ مِن دینِ الله…

حجاج گفت: «یَدخُلونَ» است.

گفت: داخل شده بودند، تو ایشان را بیرون کردی! (‏نوادر/ راغب اصفهانی)

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۰۱ ، ۱۸:۴۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

«خالی ترین صدف»و«خیالی ترین هدف».فرگرد 1819

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

وقتی با «دویدن به هر طرفی» برای «رسیدن به هدفی»،

از هر گونه «هزینه» در هر «زمینه» دریغ نداریم،

اگر آن مقصد «خالی ترین صدف» و «خیالی ترین هدف» هم باشد،

هرگز از این «راه احمقانه» و «اشتباه نابخردانه» برنمی گردیم؛

زیرا برای رسیدن به آن «رمزینه»،«هزینه» داده ایم!

وقتی با «چراغ عقل» به «دروغ نقل» پی بردیم،

باید با «احراز شهامت» و «ابراز ندامت»،

«راه رفته» را با «پای تفته» برگردیم!

این کار نه «شکستن غرور»،که «بکاربستن شعور» است.

شفیعی مطهر

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

تفته: گداخته،سرخ شده از حرارت،تاول زده

رمزینه: رازآلود،پر رمز و راز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۰۱ ، ۰۵:۵۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 397

تریبون آزاد!!

گفت: برخی از مسئولان از منتقدان خود دعوت می کنند با استفاده از «تریبون آزاد»، «بیایید گفت‌وگو کنیم‌». منظور از این دعوت چیست؟

گفتم: معلوم است. تریبون آزاد برای بیان پرسش ها و انتقادات معترضان و منتقدان است.

گفت: دانشجوی یکی از دانشگاه ها در این تریبون آزاد از رئیس دانشگاه انتقاد کرده. فردای آن روز از ورود آن دانشجو به دانشگاه جلوگیری کرده و بعد او را بازداشت کرده اند!

گفتم: احتمالاً انتقاد خوبی نکرده است!

گفت: ممنونم از پاسخ قانع کنندۀ شما!! پس منظور از انتقاد این است که مسئولان می گویند ما سخنی می گوییم که شما خوشتان بیاید!! شما نیز انتقادی بکنید که ما خوشمان بیاید!!

می گویند مدّاحی به روستایی رفته بود و با صوت زیبایی نوحه می خواند. یکی از ارباب ها که از صوت او خوشش آمد،به او گفت:

یادت باشد،در فصل برداشت گندم بیایی تا دو جوال گندم به شما بدهم.

مدّاح در فصل درو برای دریافت گندم به ارباب مراجعه کرد. ارباب در پاسخ گفت:

تو آوازی خواندی،ما خوشمان آمد! ما هم چیزی گفتیم که تو خوشت بیاید! برو دنبال کارت!!کدام جوال و کدام گندم؟!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

شفیعی مطهر

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۰۱ ، ۰۵:۳۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

شعارهای هردمبیلی!!

قصّه های شهر هرت،قصّۀ 168

شفیعی مطهر

مدّتی بود مردم ناراضی و گرسنۀ شهر هرت هر روز در معابر و خیابان ها جمع می شدند و علیه هردمبیل و نظام دیکتاتوری سلطنتی شعار می دادند.طبق معمول به دستور اعلی حضرت هردمبیل نیروهای گارد سلطنتی با شدّت مردم بی پناه و معترض را سرکوب می کردند.افزایش شدّت اعتراض ها اعلی کحضرت را نگران کرده و خواب و خوراک را از او گرفته بود.

بنابراین روزی شارل شرلی مستشار فرنگی را احضار کرد و این دفعه ملتمسانه از او راه حل خواست. شرلی پس از مدّتی اندیشیدن راه حل را در این یافت که همۀ نیروهای درباری و اعضای گارد ویژه و خانواده های آنان را با لباس های شخصی به عنوان جمعی از مردم در برابر معترضان به صحنۀ خیابان ها بفرستند تا به نفع اعلی حضرت هردمبیل شعار بدهند.

برای اجرای این طرح روزی همۀ نیروهای ارتشی و گارد سلطنتی و خانواده های آنان را در پادگان نزدیک کاخ سلطننی جمع آوری کردند. همه می پرسیدند:

ما غیر از شعارهایی که همۀ مردم سرمی دهند،ما شعاری بلد نیستیم! ما چه شعاری سربدهیم؟

شرلی پاسخ داد: هر شعاری مردم سردادند، شما عکس آن شعار بدهید!

روز بعد وقتی سیل معترضان روانۀ خیابان ها شدند،این جمعیت اندک نیز در برابر مردم صف کشیدند تا به نفع اعلی حضرت شعار بدهند. آنان از فرمانده پرسیدند: اکنون چه شعاری سردهیم؟

فرمانده گفت: خوب گوش کنید ببینید آن ها چه شعاری می دهند.شما به جای «مرگ بر...»،بگویید «زنده باد....» همین!

وقتی همه ساکت شدند و گوش ها را تیز کردند،شنیدند که مردم شعار می دهند:

مرگ بر هردمبیل قاتل!!

ناگهان جمعیت درباری یک باره شعار سردادند: زنده باد هردمبیل قاتل!

********

بدین گونه برگی بر کتاب افتضاحات و رسوایی های دربار هردمبیلی افزوده شد: «زنده باد هردمبیل قاتل»!!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۰۱ ، ۰۷:۵۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

«اعراض» یا «اعتراض»؟! فرگرد 1818

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

آن جا که «رذیلت را به جای فضیلت» می نشانند و «خشونت را به جای معونت»

و آن جا که «لباس قداست» بر «تنِ سیاست» می پوشانند

و آن جا که «عدالت را پایمال» و «بطالت را اِعمال» می کنند،

در آن جا «اعراض» از «اعتراض»

نشانۀ «گزینش اسارت» و «پذیرش حقارت» است.

«اعراض از سکوت» و «اعتراض علیه طاغوت»

یک «حقِّ مسلّم» و یک «تکلیف مُقدَّم»

برای هر «انسان بااراده» و «مسلمان آزاده» است .

شفیعی مطهر

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

معونت: مساعدت، یاری کردن،کمک

اِعراض:روی برگرداندن ،رخ برتافتن، پرهیز از چیزی

مُقَدَّم: پیشرو،پیشرفته

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین گویه های مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۱ ، ۰۴:۵۱
سید علیرضا شفیعی مطهر